کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

مصطفی هجری: بعضی از سازمان‌های سیاسی اپوزیسیون توتالیتر و تمامیت‌خواه هستند

17:50 - 21 دی 1401

(مصاحبەی شرق‌الاوسط با آقای مصطفی هجری، مسئول اجرایی حزب دموکرات کوردستان ایران)

اخیرا شاهد اتحاد دو شاخه حزب دمکرات کردستان ایران بودیم، اتحاد دوباره شما چه اهمیتی معنایی دارد؟

ما در ایران اکنون با یک رژیم دیکتاتور و واپس‌گرا روبرو هستیم که هرگونه آزادی را سرکوب می‌کند و مردم را به‌طور کلی از حقوق بسیار اولیه خود محروم کرده ‌است. ما سالهاست در حزب دمکرات کردستان ایران، سازمان‌های سیاسی اپوزیسیون ایران و شمار بسیاری از شخصیت‌های سیاسی با رژیم جمهوری اسلامی ایران مبارزه می‌کنیم ولی متأسفانه این مبارزه تاکنون بە هدف نهایی خود نرسیدە و مردم به خواسته‌های خود نرسیده‌اند. دلیل این وضعیت و عدم پاسخگویی جمهوری اسلامی به خواسته‌های مردم را در پراکندگی و چنددستگی آنها به ویژه سازمان‌های سیاسی می‌بینیم که از همدیگر دور هستند و دیدگاه‌های متفاوتی دارند. به همین جهت نیروهای داخل ایران تقسیم شده‌اند و در نتیجه کارایی آن‌ها ضعیف شده‌ و نتوانستەاند تا به حال آن طور که لازم است در تظاهرات و راهپیمایی‌ها حرف خودشان را به کرسی بنشانند.

به همین جهت ما پس از چند سال جدایی در حزب دمکرات کردستان ایران به این نتیجه رسیدیم که برای اینکه جنبش کرد در کردستان ایران تأثیرگذار باشد تصمیم به اتحاد دوباره گرفتیم. در این باره مدت زیادی با هم گفت و گو داشتیم و خوشبختانه در این اواخر موفق شدیم بار دیگر هر دو شاخه حزب دمکرات کردستان ایران را به هم پیوند بزنیم. بدون تردید این امر تأثیر زیادی بر روحیه مبارزاتی مردم درکردستان ایران و همچنین ایران و در میان اپوزیسیون ایرانی برجای گذاشته‌است. معتقدم که این اتحاد بر بقیه سازمان‌های اپوزیسیون ایرانی که با جمهوری اسلامی در مبارزه هستند تاثیر گذاشتە و امیدوارم بتواند آغازی باشد برای دوره جدیدی از اتحاد و همکاری‌ها و همفکری‌ها و برنامه‌های مشترک.

آیا این امر بدین معنی است که در آینده شاهد همکاری بیشتری بین احزاب کرد باشیم؟

ما قبل از این اتحاد نیز با احزاب مطرح در کردستان هم‌پیمان بودیم. ما با دو شاخه کومەله در یک اتحادی به نام مرکز احزاب کرد اپوزیسیون ایرانی هم‌پیمان هستیم. با همدیگر همکاری می‌کنیم و متحدا این مبارزه را به پیش می‌بریم.

در حال حاضر اولویت‌های حزب شما یا همرزمان شما در مرکز اپوزیسیون کرد چیست؟

اولویت‌های ما به‌طور کلی برقراری یک ایران فدرال دمکراتیک و پارلمانی و سکولار است و برای این هدف مبارزه می‌کنیم و لازمەی رسیدن به این هدف نیز اتحاد و مبارزه همگام و متحد با سایر گروه‌های اپوزیسیون و مردم ایران است.

اگر مردم کردستان ایران خواستار خودمختاری باشند، موضع شما چه خواهد بود؟ آیا منظور شما از فدرالیسم آن چیزی است که هم‌اکنون در اقلیم کردستان عراق شاهد آن هستیم؟

نمی‌توانم بگویم کپی‌برداری از آنچه که در کردستان عراق تشکیل شده است، چون ما هر شکلی از حکومت در ایران داشته باشیم این شکل از حکومت باید با موقعیت سیاسی، جغرافیایی و ملیتهای ایران هماهنگ باشد… ولی به‌طور خیلی خلاصه اگر بگویم ما خواهان این هستیم که در چارچوب جغرافیایی ایران، مردم کرد و همچنین سایر ملیت‌های ایرانی که در جغرافیای خودشان ساکن هستند، حکومت داخلی خودشان را داشته باشند و در چارچوب یک قانون اساسی دمکراتیک در ایران فعال باشند و همه با هم به این ترتیب ایران را از آن خود بدانیم و هیچ گروهی و دستە‌ای تحت هیچ عنوانی خودش را مالک مطلق ایران نداند و به دیگران ظلم و احجاف روا ندارد.

با اینکه شما خواستار ایران آزاد و دمکراتیک هستید، ولی خواسته‌هایتان را جدایی‌طلبانه می‌شمارند. پاسخ شما به این اتهام چیست؟ آیا تأثیری بر مواضع شما خواهد گذاشت؟

این اتهام قبل از روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران، توسط رژیم پادشاهی نیز برای مقابله با خواسته‌های حزب دمکرات مطرح می‌شده و پس از آن هم جمهوری اسلامی این اتهام را از رژیم سابق به ارث برده‌است. این اتهام برای سیاه نمایی مبارزات آزادیخواهانه، در چارچوب ایران از یک طرف، و از طرف دیگر بهانه ای برای مجازات سنگین برعلیه فعالین حزب دمکرات و مردم کرد در دادگاه‌های جمهوری اسلامی است و گرنه ما و هیچ حزب مطرحی در کردستان ایران خواستار جدایی از ایران نیستیم و اگر کسانی، شخصیت‌هایی و شاید تعدادی از احزاب خیلی کوچک خواستار جدایی از ایران هستند، این رفتار آنها یک عکس العمل نسبت به خشونت‌ها و سرکوب‌های جمهوری اسلامی ایران است.

مهم‌ترین چالش برای حزب شما و دیگر احزاب کرد و جریانات اپوزیسیون برای رسیدن به یک آلترنالتیو (جایگزین) نظام کنونی را چه می‌بینید؟

من مهم‌ترین چالش را در این می‌بیینم که متأسفانه بعضی از سازمان‌های سیاسی اپوزیسیون ایرانی به نوعی احزاب توتالیر (تمامیت‌خواه) هستند… فکر می‌کنند آنها به تنهایی خواهند توانست از عهده سرنگونی جمهوری اسلامی برآیند و یک حکومتی به خواست خود تشکیل بدهند.

 من معتقدم غیرممکن است که یک حزب یا یک گروه بتواند جمهوری اسلامی را سرنگون کند وحکومت دلخواه خود را به وجود آورد. راه درست این است که به یک چارچوب مشخصی با همه سازمان‌های سیاسی اپوزیسیون ایرانی یا حداقل با اکثریت آنها برسیم که بتوانیم بر محور یک پلتفرم و برنامه مشخص با همدیگر کار کنیم و این مبارزه را در راستای خواسته‌های مردم به پیش ببریم؛ پلتفرمی که در واقع خواسته‌های اصلی گروه‌های متفاوت را در خود جای دهد تا مردم به ویژه ملیت‌های ایرانی از این پلتفرم پیروی کنند و در اپوزیسیون و در مبارزات علیه جمهوری اسلامی ایران شرکت کنند.

وضعیت کنونی ایران را چگونه می‌بینید؟

من فکر می‌کنم باید وضعیت ایران از آغاز بر سر کار آمدن جمهوری اسلامی تا ماه شهریور یا این روزهایی که جنبش اخیر شکل گرفته است را به‌طور جداگانه تجزیه و تحلیل کرد، چون این مبارزات که نزدیک به دو ماه است  یک نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردم ایران علیه جمهوری اسلامی به وجود آورده ‌است. این مبارزات دستاورد بسیار زیادی برای مردم آزادی‌خواه ایران و مردم کرد در کردستان ایران داشته ‌است و در واقع این روزها مردم اگر با هم همدل باشند و همکار و به صورت یکپارچه در مقابل جمهوری اسلامی ایستادگی کنند می‌توانند به خواسته‌های خود برسند.

 جنبش نوینی که در ایران آغاز شده است، حتی اگر سرکوب هم شود، نتایج مثبت آن به عنوان تجربه ای موفق برای مردم باقی خواهد ماند. جمهوری اسلامی هم با آغاز این جنبش یک جمهوری اسلامی دیگری شده ‌است، حالا ثابت شده ‌است که جمهوری اسلامی علی‌رغم همه تمهیدات و سرمایه‌گذاری‌ها در قالب زدن فکری مردم ایران ناکام مانده‌است.

آینده اعتراضات کنونی را چگونه می‌بینید. شما پیش‌بینی می‌کنید که سرکوب شود اما به عنوان تجربیاتی برای آینده خواهد ماند؛ ما تا چه زمانی باید شاهد چنین وضعیتی خواهیم بود؟

تا زمانی که مبارزات مردم به شکل متحد پیش نرود، این احتمال وجود دارد رژیم جمهوری اسلامی بتواند با سرکوب‌های شدید آن را برای مدتی دیگرخاموش کند. اما برای ادامه این مبارزه دو مسئله خیلی مهم است؛ اول اینکه اپوزیسیون آزادی‌خواه و دمکرات ایران بتواند یک برنامه مشترک داشته باشد و بتواند مردم را هدایت و آنها را متحد کند. دوم مردم باید آستانەی تحمل‌شان بیشتر شود و زود خسته و مایوس نشدە و صحنه خیابان را ترک نکنند، چون سرنگون کردن جمهوری اسلامی احتیاج به مقاومت و تحمل بسیار زیادی دارد.

پس شما پیش‌بینی می‌کنید این اعتراضات خودجوش و بدون رهبری در آینده ادامه‌دار باشد و شاهد تکرار آن باشیم؟

بدون تردید ما باز هم شاهد اعتراضات از این نوع و شاید گسترده‌تر خواهیم بود، چون امکان ندارد رژیم جمهوری اسلامی ایران با این ایدئولوژی و با این برنامه‌ای که دارد بخواهد و بتواند به خواسته مردم پاسخ دهه و رضایت مردم را جلب کند.

مردم پس از چند سال تحمل، دیگر همه چیز خود را از دست داده و تحمل‌شان به پایان رسیده و دیگر این وضعیت در ایران نمی‌تواند پایدار باشد.

چیزی که در روزهای اول اعتراضات اخیر مشخص بود جمهوری اسلامی ایران و دستگاه تبلیغاتی‌اش دو رویکرد نسبت به اعتراضات اخیر داشت: اول اینکه سعی کردند ویدئوهای مختلفی درباره ورود پیشمرگه کرد به شهرهای کردستان منتشر کنند برای این منظور به ویدئو‌های قدیمی روی آوردند تا این اعتراضات را به جریان‌های به اصطلاح خودشان جدایی طلب‌ها نسبت دهند و دومین رویکرد این بود که معترضان را دشمنان دین اسلام معرفی کند.

آیا این رویکردها تأثیری بر مردم ایران خواهد گذاشت؟

من فکر نمی‌کنم تأثیر آن‌چنانی داشته باشد، چون جمهوری اسلامی در تمام دوران حکومت خود هر آزادی‌خواهی که خواسته‌های خودش را در میان گذاشته و فریاد آزادی سر داده را وابسته به دشمنان و علیه اسلام معرفی کرده ‌است و رژیم جمهوری اسلامی آن‌قدر در این تبلیغات شوم زیادەروی کرده که اگر در ابتدا ممکن بود گروهی به دلیل ناآگاهی باور کنند، اما امروز کسی این اتهامات را باور نمی‌کند..

این مورد فقط درباره حزب دمکرات کردستان ایران یا سایر احزاب اپوزیسیون نیست، بلکه بقول خودشان بد حجابی زنان را به اسرائیل، آمریکا و دشمنان ایران نسبت می‌دهند و این هم در واقع دلیلی است که من در پاسخ سؤال قبلی شما گفتم، جمهوری اسلامی آمادگی پاسخگویی به خواسته‌های مردم را ندارد و هر صدای مخالفی حتی در سطح بسیار پایین را به جای این که گوش دهد و مسئولیت پذیر باشد و در راه امنیت، آسایش و آزادی مردم گام بردارد، بلافاصله با اتهاماتی آن را سرکوب می‌کند.

شما نقش زن در اعتراضات اخیر و جایگاه زنان را به‌طور کل در مبارزات مردم کردستان ایران را چگونه می‌بینید؟

زنان کردستان ایران از همان ابتدا پا به پای زنان سراسر ایران در مبارزات آزادی خواهانه علیه حکومت اسلامی مشارکت داشتند ولی جنبش روزهای اخیر اهمیت مبارزه زنان را تا حد زیادی ارتقا داد و نگرانی زنان و ترس و وحشت آنها از سرکوب را تا حد زیادی از رژیم جمهوری اسلامی فرو ریخت، به همین جهت من فکر می‌کنم زنان از این به بعد فعالتر از گذشته حضور خواهند داشت و خواهند توانست بیشتر از گذشته در راستای پیشبرد خواسته‌های خودشان به عنوان یک زن (خواسته جنسیتی) و همچنین خواسته‌های عمومی مردم ایران تأثیرگذار باشند.

من درباره وضعیت داخلی ایران از شما پرسیدم، می‌خواهم درباره وضعیت منطقە‌ای ایران نیز بپرسم… شما نقش ایران را در منطقه چگونه می‌بینید؟

نقشی که ایران در این مدت در منطقه داشته، نقشی مداخلەگرایانه و تجاوزکارانه بوده ‌است، سیاست خارجی یا منطقە‌ای ایران نیز بر مبنای تهدیدات همسایگان بوده‌است، نتیجه این وضعیت که جمهوری اسلامی آن را به وجود آورده این است به جای اینکه به جمهوری اسلامی کمک کند در راستای پیشبرد هدف‌هایش باشد بلکه درست نتیجه عکس داده‌است… اکنون می‌بینیم در نتیجه این سیاست، کشورهای عربی، اگر نگویم همه آنها بلکه بیشتر آنها، به جای دشمنی با اسرائیل، با این کشور متحد می‌شوند تا بطور متحد در برابر تهدیدات جمهوری اسلامی مقاومت می کنند.

در بعضی از کشورهای دیگر که شیعیان گروه‌های قابل توجهی هستند یا اکثریت هستند مثل لبنان و عراق، می‌بینیم که اگر در ابتدا این مردم، جمهوری اسلامی را به عنوان یک جمهوری اسلامی شیعه می‌پنداشتند و طبق ادعای جمهوری اسلامی فکر می‌کردند پناهگاه شیعیان خواهد بود، اکنون آنها نیز از این نوع سیاست متنفرند و ما بارها در شهرهای مختلف عراق و لبنان شاهد بودیم مردم در تظاهرات و اعتراضات خود علیه دست اندازی‌های جمهوری اسلامی به خیابان‌ها آمدند و جمهوری اسلامی و سیاست‌هایش را محکوم کرده‌اند، به همین جهت من فکر می‌کنم که جمهوری اسلامی هر چند که می‌خواهد خودش را در منطقه بسیار نیرومند نشان بدهد، ولی اکنون در بدترین وضعیت سیاسی خود در منطقه است.

انگیزه دولت ایران برای بهبود روابط با همسایگان خودش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دولت ایران انگیزه ای برای بهبود روابط با همسایگان ندارد، بلکه بیشتر در صدد صدور انقلاب خود به این کشورها است و این سیاست از باورهای ایدئولوژیک این رژیم سرچشمه می گیرد. جمهوری اسلامی بارها تکرار کرده که در جهت صلح و آشتی در منطقه گام برمی‌دارد ، اما درهمان حال همزمان مشغول توطئەچینی علیه این کشورها و در جهت بی ثبات کردن آنها بوده است. حتی اگر فرصت پیدا کند در جهت سرنگونی حکومت‌های منطقه نیز کار می‌کند و سعی می‌کند که ایدیولوژی خودش را در کشورهای منطقه پیاده کند و وضعیتی را به وجود آورد که اکنون در ایران وجود دارد، در ایدئولوژی جمهوری اسلامی اسلام عبارت است از اسلام شیعه ولایت فقیهی، بنابراین باید این نوع از اسلام را در کشورهای همجوار و در تمام دنیا گسترش داد و این یک وظیفه شرعی جمهوری اسلامی است.

در یک سال گذشته شاهد چندین عملیات نظامی در ایران بوده‌ایم و جمهوری اسلامی، در راستای جنگ سرد دو کشور، اسرائیل را به دست داشتن در آنها متهم کرده، اما ایران هر بار احزاب کرد را نیز متهم کرده ‌است، شما چه پاسخی به این اتهامات دارید؟

این اتهام به سیاست غلط رژیم جمهوری اسلامی برمی گردد که اولا واقعیت‌های امروز را درک نمی‌کند و ثانیا آماده نیست در برنامه‌های خود در قبال منطقه و دنیا بازنگری کند، به همین جهت در حملات صورت گرفته به جمهوری اسلامی به جای اینکه ضعف‌های خودش را از نظر برنامه ای، تسلیحاتی و سازماندهی متوجه شود و در جهت اصلاح آنها برآید، درصدد فرافکنی بر آمده و دیگران را مسبب این گونه عکس‌العمل‌ها نشان می دهد وقتی که خودش را مبری از عیب و نقص می‌داند، مسلما حاضر نیست در سیاستهای خود تجدیدنظر کند و گرنه حزب دمکرات یا احزاب کرد چگونه می‌توانند در تهران و در شهرهای مرکزی ایران عملیات انجام دهند و عامل اسرائیل باشند… حتی اگر فرض کنیم این سخن درست باشد، باز نشانه ضعف بسیار زیاد جمهوری اسلامی است که این رژیم با وجود همه شاخ و شانه کشیدن‌ها و خود را قدرت منطقه‌ای نشان دادن در پایتخت خود در مقابل عملیات منتسب به اسرائیل ناتوان است.

جمهوری اسلامی چهار سال پیش مقر حزب شما را در چنین روزهایی با موشک هدف قرار داد و امسال نیز چند بار به نقاطی در اقلیم کردستان عراق حمله کرد، آیا این حملات تأثیری بر موقعیت شما در کردستان گذاشته ‌است؟ به‌طور کل، شما این حملات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این حملات به جز اینکه موجب شده است ما از نظر امنیتی بیشتر هوشیار باشیم، برنامه‌ریزی دقیق تری داشته باشیم. تاثیرات آنچنانی نداشته است، رژیم جمهوری اسلامی اگر موفق می‌شد که با بمباران و کشتار به اهداف خود برسد و صدای حزب دمکرات کردستان ایران و سایر احزاب اپوزیسیون ایرانی را خاموش کند سال‌ها پیش به این هدف می‌رسید، این در حالی است که با وجود همه این سرکوب‌ها و ترور دو تن از رهبران حزب دمکرات کردستان ایران، ترور شمار زیادی از فعالان این حزب در خارج و داخل ایران مبارزات مردم کرد و سایر آزادی خواهان ایران روز به روزگسترده تر می شود.

از آنجایی که بسیاری از فعالان و زندانیان سیاسی کرد در میان قربانیان اعدام‌های سال ۱۹۸۸ بودند، نظر شما در مورد محکومیت آقای حمید نوری نماینده سابق دادستان ایران چیست؟

ما این دادگاه را محاکمه‌ای بسیار به جا و درست می‌دانیم. این محاکمه همچون محاکمه دادگاه میکونوس در برلین است که بعد ار ترور دکتر صادق شرفکندی دبیر کل وقت حزب ما جمهوری اسلامی را در بالاترین سطح حکومت تروریست شناخت، در واقع محاکمه حمید نوری، محاکمه جمهوری اسلامی ایران است و دستاورد سیاسی بسیار خوبی برای آزادی خواهان ایران به‌طور کلی و خانواده شهدای آن روزها به‌طور ویژه دانسته است و امیدواریم تک تک مسئولین جمهوری اسلامی یک روزی در دادگاهی این چنین عادلانه و بی طرفانه محاکمه شوند و به سزای اعمال خود برسند.

آیا شما از روال دادگاه ترور آقای عبدالرحمن قاسملو و همچنین رهبران حزب دمکرات کردستان در میکونوس راضی هستید؟ آیا ممکن است دادگاه حمید نوری انگیزه‌ای به شما برای پیگیری آن ترورها بدهد؟

ما در رابطه با تروری که در میکونوس رووی داد و آقای شرفنکندی دبیرکل حزب دمکرات وهمراهانش در آنجا شهید شدند از جریان دادگاهی که در آلمان پیش رفت راضی هستیم و از قضات و دادستان‌های این دادگاه تشکر می‌کنیم و بارها این قدردانی خودمان را اعلام کردەایم، این دادگاه علی‌رغم مخالفت‌ها و کارشکنی‌هایی که حکومت وقت آلمان نسبت به آنها روا داشت، کارهای خود را بسیار مسئولانه و بی‌طرفانه ادامه داد حوکمی عادلانه داد، اما در رابطه با ترور وین یعنی ترور دکتر قاسملو و رفقایش ما بسیار ناراضی هستیم، چون متأسفانه حکومت وقت اطریش موفق شد تأثیر بسیار زیادی بر دستگاه پلیس و دادگاه‌ وارد کند و نتیجه این شد که آنها نتوانستند این محاکمات و این پرونده را به‌طور عادلانه و بی طرفانه پیش ببرند، این در حالی بود که علی‌رغم اینکه قاتلان میکونوس همه فراری بودند، دادگاه آلمان توانست آنها را پس از چندی دستگیر کند، اما قاتلان وین در همان محل و در اختیار پلیس بودند و پلیس به جای محاکمه، آنها را با اسکورت به فرودگاه برد و روانەی تهران کرد.

آیا شما به محاکمه عاملان ترور عبدالرحمن قاسملو امیدوار هستید؟

البته که امیدوار هستیم که عاملان این ترور و همه ترورها و کشتارها علیه این مردم آزادیخواه در دادگاهی بی‌طرف پس از جمهوری اسلامی در ایران محاکمه شوند.

شما مبارزه مسلحانه را سالهاست که کنار گذاشتید، اما همچنان آمادگی نظامی خود را حفظ کرده‌اید… آیا ممکن است در آینده با ایران وارد مذاکره شوید؟

ما یک حزب سیاسی هستیم و خواسته‌های ما اجتماعی و سیاسی برای مردم است. اگر یک ‌وقتی حزب دمکرات کردستان دست به سلاح برد و جنگ مسلحانه را هم به عنوان یک نوع مبارزه پیشبرد دلیلش این بود که جمهوری اسلامی هیچ راهی برای ابراز خواسته‌های ما و مردم کرد در ایران باقی نگذاشته بود، هر آنچه ما سعی کردیم در آغاز بر سر کار آمدن جمهوری اسلامی ایران و بعدا در جریان شهادت دکتر قاسلمو به نتیجه نرسید. ما درصدد بودیم خواسته‌های مردم را به‌طور مسالمت‌آمیز و آشتی‌جویانه در میان بگذاریم واما پاسخ آنها کشتن، زندانی کردن و سرکوب بوده است. آزمونی که ما در جمهوری اسلامی ایران داریم این است که این رژیم قائل به هیچگونه حقی از حقوق ملیت‌های ایرانی و هر آزادی‌خواه ایرانی نیست و مسئولیتی در این زمینه نمی‌پذیرد، به همین جهت، حزب دمکرات کردستان ایران باید از خودش دفاع کند و پیشمرگان ما اصولا برای دفاع هستند، لذا ما دوست داریم و اکنون هم می‌خواهیم مبارزات در سطح ایران مسالمت آمیز پیش برود، ولی اگر راهی برای این نوع مبارزه باقی نماند و به جای آن سرکوب جایگزین شود، معلوم است ما نمی‌توانیم تسلیم جمهوری اسلامی ایران بشویم. بنابراین آماده گی نظامی خود را حفظ مینماییم تا هر زمان که لازم بدانیم برای دفاع از خود و مردممان بعنوان دفاع مشزوع از نیروی نظامی استفاده کنیم.

آیا برنامه‌ای برای گفت و گو با کشورهای منطقه داشته‌اید؟ آیا تاکنون تماس‌هایی برقرار کردید؟

کشورهای منطقه علاقمند به برقرارکردن روابط با ما نیستند، شاید به این دلیل که منافع خود را در تحکیم ارتباط با جمهوری اسلامی می‌بینند و آماده نیستند با برقراری تماس و ارتباط با ما به این منافع ضربه بزنند.

جمهوری اسلامی ایران فشار زیادی به بغداد و حکومت اقلیم کردستان عراق در رابطه با اپوزیسیون کرد وارد کرده، آیا مستقیما گفت و گویی با بغداد داشتید؟

نه متأسفانه. تا به حال گفت و گوی مشخصی با بغداد نداشتیم، دلیل آن هم این است که در بغداد متأسفانه یک حکومت باثباتی مستقر نبوده که ما بتوانیم با آن تماس داشته باشیم، ولی به نظر من باید ما سعی کنیم با بغداد ارتباط داشته باشیم و وضعیت خودمان را برای آنها توضیح دهیم و این ارتباط به ویژه از آنجایی که بخشی از نیروهای آشکار ما در خاک عراق ساکن است خیلی ضروری است.

شما در مورد تغییر نظر مردم شیعه در لبنان و عراق نسبت به جمهوری اسلامی صحبت کردید، آیا در این زمینه پیامی برای مردم منطقه دارید؟

پیام ما این است تا زمانی که رژیم جمهوری اسلامی بر سر کار هست تمام توان خود را به کار خواهد بست تا به کشورهای منطقه اجازه برقراری امنیت وآسایش را ندهد. همیشه برای به راه انداختن اختلاف و دودستگی مذهبی، ملی و زبانی برنامه‌ریزی می‌کند و آنها را علیه یکدیگر می‌شوراند، برای اینکه این کشورها هر چه بیشتر تضعیف شوند، جمهوری اسلامی نفوذ خود را در این کشورها گسترش می‌دهد. هر بار از یکی از گروه‌ها بر علیه گروه دیگری پیشتیبانی می‌کند تا این اختلافات ادامه پیدا کند. اینها چیزهایی است که ما در عراق دیدیم، در لبنان می‌بینیم و در کشورهای دیگر هم کم و بیش که جمهوری اسلامی توانسته نفوذ کند، این مسائل را دیدیم. این موضوع بیشتر در کشورهایی که شیعیان در آنجا یا اکثریت یا گروه قابل توجهی هستند، اتفاق می‌افتد. این وضعیت را جمهوری اسلامی ادامه می‌دهد، بنابراین هر نوع امید بستن به این رژیم و این که مدافع آنها باشد و به آنها کمک کند، یک امید واهی است و طی چهار دهە‌ی گذشته حکومت جمهوری اسلامی این را کرده است، به این جهت من مطمئنم که اکنون بسیاری از مردم کشورهای منطقه این واقعیت را فهمیده‌اند، خواست ما این است که در این رابطه علیه جمهوری اسلامی با اپوزیسیون متحد باشند، زیرا هر چه زودتر این رژیم سرنگون شود، امنیت و آسایش کشورهای همسایه زودتر حاصل می‌شود و از دست این رژیم تروریست پرور نجات پیدا می‌کنند.

آیا به نظر شما گفت و گو بر سر پرونده هسته ای ایران تأثیری بر موضع کشورهای غربی در قبال پرونده ایران در حقوق بشر گذاشته‌است؟ و این تأثیر را مثبت ارزیابی می‌کنید یا منفی؟

متأسفانه تأثیر مثبتی نداشته ‌است. با کمال تاسف علی‌رغم ادعایی که این کشورها درباره حقوق بشر عنوان می‌کنند و خود را به عنوان پرچمدار حقوق بشر به دنیا می‌شناسانند، آنها همه سعی شان بر این است که با یک کشور تروریست و کشوری که حقوق مردمش را پایمال می‌کند و هیچ ارزشی برای حقوق بشر قائل نیست، به نتیجه برسند.

آیا کنار گذاشتن خواسته خودمختاری و رسیدن به مطلب فدرالیسم، شما را از آرمان‌های رهبران سابق حزب تان به خصوص آقای قاسملو دور نکرده‌است؟

خیر، چندین دهه از آن زمان می گذرد که دکتر قاسملو و رهبری آن موقع حزب دمکرات کردستان ایران مسئله خودمختاری را تصویب کردند، در این مدت سیاست‌های جهانی و منطقەای و حتی خود ایران تغییرات بسیاری کرده ‌است… ملیت‌هایی که در ایران ساکن هستند اکنون همه آنها خواستار نوعی عدم تمرکز هستند برای اینکه بتوانند خودشان مثل یک ملت در منطقه جغرافیایی خودشان حکومت داخلی خودشان را داشته باشند و در چارچوب ایران بمانند. خواسته آنها این است که ایران ملک تمام ایرانیان باشد. من معتقدم اگر دکتر قاسملو و سایر رهبران که آن زمان مسئله خودمختاری را به عنوان خواسته اساسی حزب دمکرات کردستان مطرح کردند، حالا در قید حیات بودند همین خواسته را مطرح می‌کردند. آن موقع که خودمختاری برای کردستان شعار ما بود صدای دیگر ملیت‌ها برای حقوق اداری خودشان مطرح نبود یا بسیار ضعیف بود اما اکنون همه ملیتهای تحت ستم ایران خواستار آن هستند. ما فدرالیسم را در واقع نه تنها برای مردم کرد بلکه برای همه ملیت‌های ایرانی می‌خواهیم و فکر می‌کنیم این بهترین شکل اداره سیاسی کشوری چندملیتی مثل ایران باشد که همه ملیت‌ها خود را در ایران سهیم بدانند و به حاشیه رانده نشوند و اجحاف و تبعیض موجود پایان یابد، به همین جهت این خواسته درستی است و پا به پای تغییرات و دگرگونی‌های جهان پیش می‌رود.

چه چیزی از نسل آقای قاسملو و رهبران پیشین حزب برای نسل جدید باقی مانده ‌است؟

سیاست‌های ترقیخواهانەی بسیاری از دکتر قاسملو بر جای مانده ‌است. سازماندهی به شکل امروزین میراث به یادگار مانده دکتر قاسملو برای حزب دمکرات کردستان ایران است. در واقع سیاست گذاری حزب دمکرات کردستان ایران بر اساس منافع مردم کردستان ایران یکی دیگر از مشخصه‌های سیاست زمان دکتر قاسملو بوده که تا به حال برای ما بە جا مانده ‌است… تأکید ما بر دمکراسی سیاستی است که بیشتر آن را مدیون دکتر قاسملو هستیم و اکنون به این نتیجه رسیدیم که بیشتر اجحاف، تبعیض و سرکوبی که نصیب مردم ایران و کردستان شده‌است از نبود دمکراسی است.