کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

متن کامل سخنرانی مصطفی هجری در بیستمین کنفرانس شورای حقوق بشر سازمان ملل

18:12 - 30 خرداد 1391

خانم‌ها و آقایان محترم

خوشحالم که در میان شما و در همایشی حضور می‎یابم که به‎منظور بحث و گفتگو پیرامون مسئله‎ی چگونگی نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران و به‎ویژه، حقوق ملیت‌های تحت ستم ایران برگزار می‎شود. به همین مناسبت زحمات برگزارکننده‌ این همایش را ارج می‎نهیم. امیدوارم که کنفرانس در اجرای برنامه‎‎های کاری‎اش موفق باشد. همچنین می‎خواهم از حاضران در این همایش نیز سپاسگزاری نمایم که علاقمندی خود را به حضور در بحث فراموش شده‎ی حقوق بشر نشان داده‎اند.

دوستان!

ایران سرزمینی با ملیت‌ها، ادیان، مذاهب و زبان‏های گوناگون است. در زمان سلطنت پهلوی در ایران، این گوناگونی‌ها از سوی حکومت نادیده گرفته شدند، به گونه‏ای سیستماتیک و برنامه‏ریزی شده کوشش نمودند تا همه ملیت‏های تشکیل‏ دهنده‏ی اکثریت جمعیت ایران را در ملت فارس، زبان فارسی و مذهب تشیع ذوب کنند. با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، سیاست آسیمیلاسیون جنبه‏ای شرعی نیز به خود گرفت. این بار فعالان عرصه‏ی برابر حقوقی ملیت‌ها، بر اساس قوانین شرعی با اتهاماتی نظیر ضدیت با انقلاب، محاربه با خدا، تجزیه طلبی و... روبرو شده و ضمن تحمل حبس‏های طولانی‏مدت، دچار وحشیانه‏ترین شکنجه‏ها، بی‏حرمتی و اعدام شدند. در حال حاضر نیز تعداد زیادی از این مبارزان، به دستاویز چنین اتهاماتی در زندان‌های رژیم به سر می‏برند.

تبعیض در جمهوری اسلامی جنبه‏ای قانونی به خود گرفته که در اینجا به طور مختصر به چند نمونه از آن اشاره می‏کنم:

1.بر اساس اصل (13) قانون اساسی، تنها ایرانیان زرتشتی، یهودی و مسیحی به عنوان اقلیت‏های دینی به رسمیت شناخته شده‏اند، پیروان سایر ادیان به رسمیت شناخته نشده و در برگزاری مراسم دینی خود آزاد نمی‏باشند.

2. بر اساس اصل 15 همین قانون، زبان و خط رسمی و مشترک مردم، فارسی می‏باشد. بر این اساس، زبان و خط ملیت‌های غیر فارس از رسمیت قانونی برخوردار نیست.

در سال 2012 میلادی ایران با اعدام 360 نفر، رتبه نخست جهانی را از نظر بیشترین اعدام‌ها به خود اختصاص داده است.در میان اعدام‏شدگان حداقل 3 تن به چشم می‏خورند که در زمان وقوع جرم، سنشان کمتر از 18 سال بوده است، گرچه علت صدور و اجرای چنین احکامی را اتهاماتی نظیر قاچاق مواد مخدر، قتل، جنایت، جاسوسی و... عنوان نموده‏اند، اما تعداد زیادی از این افراد فعالان سیاسی ملیت‌های ایران بوده‏اند که به چنین اتهاماتی اعدام شده‏اند.

به پیروان آیین بهایی اجازه داده نمی‏شود به ترویج آیین و زبان خویش بپردازند و مراسم آیینی خود را برگزار کنند. در شهر تهران بیشتر از یک میلیون مسلمان سنی وجود دارد اما به آنها اجازه داده نمی‏شود حتی با هزینه خودشان به احداث مسجدی برای خود بپردازند.

این در حالیست که در تمامی شهرهای کردستان و سایر مناطق محل سکونت پیروان ادیان و مذاهب غیرشیعه، بودجه‏های کلانی صرف احداث عبادتگاه‌های ویژه‏ی شیعیان یا حسینیه‏ها، کتابخانه‏ها و اماکن آموزشی خاص آنان شده و یک آخوند شیعه نیز بر هر کدام از آنها گمارده شده که تحت عنوان نماینده‏ی ولی فقیه، عالیترین مناصب قدرت در این مناطق به آنها واگذار شده است.

دراستان‏هایی که ملیت‌های غیر فارس در آنها زندگی می‌کنند همانند چهار استان کردنشین، استان‌های اهواز که اعراب در آنها زندگی می‌کنند، در بلوچستان و در مناطق محل سکونت ترکمن‏ها، کمترین سهم از درآمدها و بودجه عمومی کشور به آنان اختصاص داده شده است، به همین علت نیز از عقب‏مانده‏ترین و بی‏امکانات‏ترین استا‏ن‏های ایران از لحاظ توسعه و شهرسازی به حساب می‏آیند، این در حالیست که چاه‏های نفت به عنوان عمده‏ترین منبع درآمد ایران، در مناطق عرب‏نشین قرار دارند.

در کردستان فقط از ماه مارس 2011 تا پانزدهم ماه می2012، 95 تن از کولبران که مردمی فقیر و تنگدست بوده و صرفا به منظور امرار معاش خانواده‏هایشان ناگزیر به مرزها روی آورده‏اند، بر اثر شلیک مرزبانان حکومتی کشته شده‏ و 97 تن از آنان نیز زخمی شده‏اند، بدون آن که این اقدام مرزبانان مورد پیگیری و بازخواستی از سوی مسئولین حکومتی قرار گرفته باشد.

سازمان پیشگیری از جرائم و مواد مخدر سازمان ملل متحد اعلام کرده است که ایران بیشترین شمار معتادان به مواد مخدر را به تناسب جمعیت خود دارا می‏باشد. جانشینسازمان دفاع از بهزیستی که سازمانی دولتی است، اعلام کرده است که گسترش و ازدیاد شمار معتادان به مواد مخدر در سال نزدیک به 8% می‏باشد.

دوستان گرامی!

در حالی که مردم ایران بدین‏گونه از ابتدایی‏ترین حقوقشان محروم مانده‏اند و روز به روز فشار و سرکوب رژیم شدیدتر شده و معضلات اجتماعی رو به گسترش بیشتری هستند، آنچه برای جامعه بین‏المللی مهم و قابل توجه می‏باشد، پروژه اتمی ایران است. در این ارتباط تاکنون جامعه بین‏المللی هزاران ساعت با جمهوری اسلامی به مذاکره و گفتگو پرداخته و حاضر به ارائه‏ی کمک‏های اقتصادی و تکنولوژیک هنگفتی به رژیم ایران، در صورت کوتاه آمدن آن در برابر خواسته‏های غرب شده است. اما در برابر تعرض به حقوق مردم، صرفا به صدور بیانیه‏هایی در محکومیت رژیم ایران اکتفا نموده‏اند که فاقد هرگونه اعتبار و ضمانت اجرایی هستند و به همین دلیل نیز جمهوری اسلامی به این بیانیه‏ها اعتنایی ننموده است.

چنین وضعیتی برای مردم ایران، به‏ویژه آزادیخواهان این کشور مایه‏ی ناامیدی و نگرانی است. برای مردم ایران محافظت ار حقوقشان و زندگی در سایه‏ی حکومتی دمکراتیک مسئله‏ای محوری است که بیش از هر چیزی بدان می‏اندیشند و مدت 34سال است که برای آن مبارزه و فعالیت کرده‏اند، ایجاد چنین حکومتی در ایران به نفع غرب و همسایگان ایران نیز هست، زیرا حکومت و اندیشه‏ی دمکراتیک بر دستیابی به بمب اتمی برای تهدید همسایگان خود و سایر کشورهای دنیا اصرار نخواهد ورزید.

کشورهای پیشرفته جهان، به‏ویژه کشورهای غربی لازم است در این راستا پشتیبان و حامی مردم ایران برای روی کار آوردن حکومتی دمکراتیک از طریق رأی آزادانه‏ی آنان باشند. نتیجه این تغییرات بنیادی در نهایت به سود همگان بوده و به رعایت حقوق بشر در ایران منجر خواهد شد.

از دیدگاه ما، چنین تغییراتی تنها با تشکیل حکومتی دمکراتیک میسر خواهد شد که در آن اختیارات و قدرت حکومت مرکزی در بین ملیت‏هایی تقسیم شود که هرکدام در مناطق جغرافیایی خاص خود زندگی می‌کنند، حکومتی دمکراتیک، فدرال و سکولار که در آن هر ملیتی از حکومت و پارلمان محلی برای اداره‏ی امور داخلی منطقه خود برخوردار بوده و در اداره کردن کشور نیز بر اساس یک قانون اساسی دمکراتیک سهیم باشند.

در همین راستا تعدادی از سازمان‏های وابسته به ملیت‏های ایران در سال 2005 اتحادیه‏ای به نام کنگره ملیت‏های ایران فدرال تشکیل دادند. در حال حاضر 16 سازمان سیاسی و انجمن فرهنگی از ملیت‏های کرد، ترک آذربایجانی، عرب، بلوچ و ترکمن در کنگره حضور دارند و مشغول کار و فعالیت هستند.

بر همگان واضح و آشکار است که با توجه به تجربیات به دست‏آمده در اغلب کشورهای غربی، هندوستان و...، این نوع از حکومت دمکراتیک و فدرال، بهترین نوع حکومت برای کشورهای چند ملیتی است.

به امید روزی که حقوق مردم در تمام دنیا و کشور ایران رعایت شود

با سپاس فراوان