کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

آذربايجان و كردستان (قهرمان قنبرى)

12:40 - 15 دی 1392

قهرمان قنبرى

ترک‌ها وكردها بعنوان دو ملتى كه هر كدام به طريقى ميخواهد حقوق پايمال شده شان اعاده كنند،نقاط و اهداف مشتركى بسيارى دارند البته بعنوان دو ملت جدا از هم طبيعى است كه نقاط افتراق بسيارى داشته باشند.هر چه قدر که ترکها در خطر اسيميله شدن هستند كردها هم به سختى در مقابلش مقاومت ميكنند،تحقير و معامله به عنوان انسان از صنف درجه دو،يا باز  توليد حس ملى بعنوان ملتى كه شايستگى ان را دارند كه صاحب دولت ملى شوند از ديگر نقاط مشترك دو ملت مى باشد.
بزرگترين دشمن و دليلى كه دو ملت (در داخل ايران) در يكصد سال اخير ميخواهند هويت قومى وملى خود را باز توليد كنند،فاشيسم و نژادپرستى اريايى يا ايرانى يا فارس يا به هر نام ديگر،گاه در لباس سلطنت گاه اسلام يا در لباس مجاهدين يا چپ جهان وطن،يا در فاشيسم عريان حزب ( پان ايرانيست) پس دو ملت در دشمن مشترك هم، مشترك ميباشند.

تركها و كردها با قوميت مسلط (فارس) داراى نقاط مشترك هم ميباشند (تركها در مذهب شيعه وكردها در نژاد اريايى و نزديكى زبانى) فاشيسم فارس به سختى براى استثمار و تحميق و سياست اسميله كردن اين دو ملت از اين مشتركات استفاده ميكند،ولى مقاومت اين دو ملت در مقابل اين حيله نمايان است و نشان ميدهد كه عموم خلق كرد و تورك گول فاشيسم را نخورده اند و براى بدست اوردن حقوق انسانى خود از پا نه ايستاده اند،ولى در اين اثنا فاشيسم فارس بيكار نه نشسته واز سياست زمين سوخته به سختى استفاده ميكند و سعى ميكند دو ملت را به دست هم نابود كند وخودش از بالا به نبوغ خودش بخندد،(١) و در اين راه سعى به كارگيرى و مهندسى نامحسوس با استفاده از مزدورانى دارد كه از هر دو طرف بصورت جداگانه بكار گرفته،اين را بطور كاملا غير محسوس وبا كمترين هزينه انجام ميدهد.پان ايرانيست هاى نژاد پرست ميشوند مدافع خلق كرد،پان ايرانيست ها به سختى خود را مدافع خلق كرد نشان ميدهند حتى گاهى كاتوليكتر از پاپ نشان ميدهند و مدام تكرار ميكنند كه كردها اصيلترين ايرانى هستند سعى ميكنند وانمود كنند كه از كردها در مقابل تركيه و اذربايجان حمايت ميكنند و نا محسوس كردها را به سمت انتى توركى و اذربايجاني سوق ميدهند،ولى كوچكترين حق كردها در خودمختارى و استقلال و زندگى به عنوان ملتى كه بر حقوق انسانى خود مالك شوند را بر نمى تابند وبه سختى رد ميكنند،اينها فقط مى خواهند كه ناسيوناليسم كرداز خودمختارى يا استقلال طلبى يا خواست اصول انسانى به ناسيوناليسم تهاجمى انتى توركى تبديل شود.حكومت اقليم كردستان را سياه نمايى ميكنند ويا از حقوق ملى كردهاى تركيه طى ١٥ سال حرفى نمى زنند واعلام اتش بس و مذاكره براى بدست اوردن حقوق بيشتر را برنمى تابند و كردها را بازنده معرفى ميكنند،در حالى كه براى انها نه كردهاى موفق وداراى حقوق انسانى،بلكه كردهاى مرده و بدبخت نياز است تا از دور برايشان دل بسوزانند و خودشان را به رخ خلق ستم ديده كرد بكشند و ادعا كنند كه وضع كردها در ايران بهتر از همه جاست ولى دم خروس به سختى نمايان است. 

در طرف مقابل باز جناح مرتجع كه نه دموكراسى ميفهمد ونه معتقد به اصول انسانى ملت اذربايجان است با اىدولوژى درهم حجتيه، بنيادگرايى شيعه،سعى ميكنند خود را مدافع خلق اذربايجان بنمايانند ولى دم خروس از دور نمايان است قاتلان و دشمنان اذربايجان را چه به دفاع از خلق اذربايجان،مرتجعينى كه فتوا به دشمنى و جهاد با حكومت ملى در سال ١٣٢٥ دادند و عمله هايشان در اذربايجان به پيشواز ارتش متجاوز و جنايتكار رفتند و از نفوذشان براى جلوگيرى قتل عام ملت اذربايجان استفاده نكردند حتى خود نيز تحريك كردند يا هر روز از حوزه نفوذشان كمك هاى مالى وتسليحاتى به ارمنستان ارسال ميشد و ميشود تا از ان سلاحها براى تضعيف و قتل عام اذربايجان شمالى استفاده شود واينها باز كوچكترين اعتراض وسخنى در اين باره نميگويند،حالا ميخواهند خود به عنوان حاميان شيعه هاى اذربايجان در مقابل كردهاى سنى بنمايانند،اينها ميخواهند با جلسات مذهبى و تحريك احساسات مردم،ناسيوناليسم اذربايجان را مذهب زده و انتى سنى كرده تا ملت اذربايجان را از خواست حقوق ملى منحرف نمايند.

در مرحله دوم نهادها وحجره هاى امنيتى خود مستقيم دست بكار ميشوند شايد باورش سخت باشد بعد از خرداد ٨٥ و مانور قدرت حركت ملى اذربايجان بدون استثنا در ايامى كه احتمال تظاهرات وقيام مردم اذربايجان ميرفت چند نفر از سربازان و نيروهاى نظامى گاها پايين رتبه كه تصادفا اهل اذربايجان غربى و تورك بدست پژاك كشته ميشوند اگر تقويم را مرور كنيد در اسفند ٨٥ سقوط هلى كوپتر،عيد ٨٥ زمانى كه جو نقده متشنج بود واحتمال تجمع ميرفت دستگيرى تواب سابق دموكرات با چندين كيلو تى ان تى كه از ساعت اول دستگيرى اعلام كردند ميخواسته مواد منفجره را در ييدى گوز منفجر نمايد وباعث بهم زدن وحدت اقوام بشود،شما بخوانيد كردها ميخواستند تركها را بكشند بگوش باشيد،بعد از ٢/٥ ماه سكوت در ٢ يا سوم خرداد دوباره در جهنم دره سى چند نفر افراد نظامى كشته شدند همه شان تورك اذربايجان غربى بودند وشما تقويم را ادامه بدهيد البته ٢-٣ مورد هم در عاشورا وتاسوعا پيدا ميكنيد،حتى در قضيه سرهنگ ناصر وليان گفته شد كه بوسيله پژاك اجير شده بود و در مقابل هر مين گذارى ١٥ ميليون پول ميگرفته كه البته اينطورى نبود ناصر وليان نه توسط پژاك كه طبق برنامه سپاه قدس اقدام به اينكار ميكرده و شديدا دچار عذاب وجدان شده وپيش چند نفر در اين مورد صحبت ميكند كه متوجه شده وحكم به سر به نيست شدنش ميدهند و براينكه خود را ازاتهام وارده پاك نشان دهند و هم عمق كينه شان را به افراد ديگر نشان دهند شايعه ميكنند كه ناصر وليان اجير شده پژاك بود.

يا در زمانى كه ساختن يك مسجد سنى يا حوزه علميه سنى كارى شق القمر است و بايد از هفت خوان رستم گذر كنى و فعاليت سياسى يا فرهنگى كوردى به سختى كنترل ميشود،تبليغ و تدريس سلفى گرى چشم پوشيده ميشود،تا بعدا هم كوردها را با اين بهانه سركوب كنند و هم ناسيوناليسم كردى را مذهب زده كرده و ذهنيت شيعه هاى اذربايجان را به جنگ مذهبى منحرف كنند, سوال پيش مى ايد چرا حكومت اين كار را مى كند، (البته خيلى وقتها مستقيم اينكار را نمى كند هر چه باشد ما با يك سيستم امنيتى روبرو هستيم خيلى وقتها از طريق نفوذ در تشكيلات و رهبرى جناحي از يك تشكيلات جنايت هاى خود را اجرايى ميكند) اين كار بسيار عاقلانه و زيركانه وهوشمندانه براى سيستم توتالير و فاشيست است در زمان شاه هم انجام ميشد ٢ماه بعد از انقلاب با كشتار دو خانواده ١٨ نفرى تورك در روز قبل از برگزارى ميتينگ حزب دموكرات كردستان اغاز شد،شايد دليل ساده دارد انها ميخواهند ايجاد احساس ناامنى در بين مردم و خواست مردم براى زندگى امن براى خود وخانواده شان است كه مشخصا زمانى كه رابطه كردها وتركها توأم با خشونت باشد بجز برادر بزرگتر(فاشيسم فارس) كس ديگرى نيست ان را تامين كند،در واقع ميخواهند درخواست دو ملت براى برخوردارى از حقوق ملى و زندگى انسانى به فقط درخواست امنيت فردى تقليل دهد،و هم با هر خشونت در كرنا بدمد كه اگر من نباشم اينجا زندگى امكانپذير نيست كه البته در كار تا حدودى موفق بوده ولى ادامه اش خيلى هم اسان نيست و با تلاش فعالين ممكن است كه به سلاحى بر عليه فاشيسم تبديل شود.

بعنوان كسى كه برخاسته و بزرگ شده اذربايجان غربى مى باشم مى دانم كه اتحاد تركها و كردها در مقابل فاشيسم فارس چقدر سخت است ولى راه اذربايجان ازاد و كردستان ازاد از هم پيمانى و صلح وگفتگو بين ملت تورك وكورد ميسر ميشود،اصطكاك و برخورد بيشتر و خشن ما باعث انحراف وضغف عمومى در خواسته هاى ملى ميشود.

گفتگو با پيش زمينه خيلى سخت است، ترس از دست دادن افكار عمومى، متهم شدن به سازش،ولى نبايد فراموش كرد سياست بيش ان كه عرصه جنگ باشد عرصه گفتگو است وگفتگو و تعامل به معنى تسليم در برابر ديگرى نيست.

ما به غير از گفتگو راه ديگرى نداريم، يا بردار وارانه زير سلطه فاشيسم زندگى يا اينكه با گفتگو و تفاهم خواسته هاى خود را به ارباب بزرگ (فاشيسم فارس) تحميل كنيم.

مجازات قبل از محاكمه راه عاقلانه اى نيست اين مسله اى هست كه ما مجبور به حل ان هستيم،درجمهورى اسلامى ،يا حتى بعد از ان،باجنگ يا باگفتگو،ما اين توانايى را داريم كه اين پاشنه اشيل را به نقطه قوت تبديل كنيم و يا از اين پاشنه اشيل به قعر جهنم سقوط كنيم.

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد