کوردستان میدیا: نشریەی نە به اعدام وابسته به کمیتەی بینالمللی علیه اعدام در شمارە یازدهم خود مصاحبەای پیرامون مذاکرات لوزان با مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران انجام داده است.
متن مصاحبە در ذیل میآید:
نه به اعدام: بسیاری تفاهم لوزان را به عنوان جام زهر دوم برای جمهوری اسلامی قلمداد میکنند و بسیاری این را با جام زهر اول یعنی اعلام آتشبس با دولت عراق بعد از جنگ ۸ ساله ایران و عراق مقایسه میکنند. بعد از پذیرش آتشبس، جمهوری اسلامی به اعدام هزاران مخالف سیاسی دست زد، آیا اکنون امکان گسترش دادن به اعدامها و سرکوب گستردهتر زندانیان را محتمل میدانید؟
مصطفی هجری: تجربه تاکنونی ما از جمهوری اسلامی ایران این بوده است آنگاه که بر اثر اشتباهات بزرگ سیاسی و بلند پروازیهایش با شکست روبهرو میشود ـ مثل جنگ هشت ساله ایران و عراق ـ بهای این شکستها را مردم ایران باید بپردازند. بیانیه تفاهم لوزان میان ایران و گروه ١+٥ نیز بنا به این تجربه به نحوی از این قاعده مستثنی نخواهد بود، به این معنی که اگر اقدام اشتباه رژیم در جهت غنیسازی اورانیوم صدها میلیارد دولار از داراییهای ایران را برباد داده و به قیمت بیکاری، فقر و بدبختی مردم ایران تمام شده است، تفاهمنامه لوزان نیز اگر به توافق نهایی برسد باید در انتطار شدیدتر شدن فضای امنیتی داخل ایران و ادامه فشار و اعدامها باشیم، زیرا این رژیم بخوبی از نفرت و بیزاری مردم نسبت به خودش آگاه است و میداند با ایجاد کمترین فرصت آنان علیه رژیم قیام میکنند و این رژیم ضدمردمی را بر میاندازند و چون رژیم تنها راه ماندگاری خود را در نشان دادن زور سرنیزه، ایجاد رعب و وحشت و ندادن فرصت به مردم میداند، روز به روز فضا را امنیتیتر میکند و بر اعدامها و اشکال مختلف ایجاد رعب و وحشت میافزاید.
نه به اعدام: خامنهای در اولین واکنش عمومی خود به تفاهم اولیه هستهای صورت گرفته در لوزان اظهار کرده نه موافق این مذاکرات است و نه مخالف آن، چرا که هنوز اتفاقی نیفتاده است نظر شما در رابطه با واکنش خامنهای چه است؟
مصطفی هجری: من براین باورم که خامنهای بیشترین نظارتها را بر کار تیم مذاکره کننده داشته و توافق هیات بر تفاهمنامه لوزان بدون مجوز مستقیم ایشان حاصل نشده است، همچنانکه اوباما نیز در یکی از سخنرانیهایش اشاره دارد براینکه از رد و بدل شدن نامههای مخفیانه میان ایشان و خامنهای، چنین بر میآید خامنهای به تیم مذاکره کننده دستور داده است به طرف خود امتیاز بدهند.
نه به اعدام: آیا ایران چارهای جز مذاکره و تفاهم هستهای با غرب نداشت؟ آیا عدم مذاکره به معنی تحریمات بیشتر و احتمالات جنگ بود؟ در صورت عدم مذاکره و تفاهم، جمهوری اسلامی در چه شرایطی قرار میگرفت؟
مصطفی هجری: همچنان که میدانیم سالهای آغاز پروسه غنیسازی و افشای بخشی از اقدامات غیره قانونی در این رابطه، رژیم بر اثر فشار بینالمللی آماده مذاکره شد. ولی بعد از مدتی مذاکره را ترک و برنامه غنیسازی را ادامه دادند و در طول این سالها همیشه سعی کردند به هر شکل ممکن از فرصت استفاده کنند و سریعتر کار غنیسازی را پیش ببرند، نتیجه این اقدامات تحمیل کردن محاصره اقتصادی از جانب سازمان ملل، آمریکا و اتحادیه اروپا بود.، آنگاه که تحریمها روز به روز شدیدتر و سختتر شد، دستاندرکاران رژیم و خود خامنهای که این محاصرهها را به مسخره میگرفتند بالاخره متوجه اقتصاد ویران کشور شدند و این بار به ناچار به میز مذاکره برگشتند، نتیجه این میشود که دست یافتن رژیم به سلاح اتمی در اولویت کار برنامه غنیسازی اورانیوم بوده است و به همین جهت آمادگی داشت که فشارهای بینالمللی در ازای رسیدن به این هدف را تحمل کند، ولی آنگاه که این فشارها به نقطهای رسید که رژیم متوجه شد از این بیشتر نمیتواند آنها را تحمل کند، دیدیم که در سال آخر ریاست جمهوری احمدینژاد و بدون اطلاع وی، نماینده خامنهای در عمان با نمایندگان آمریکا بطور مخفی به مذاکره پرداختند و چنین مینماید که با این مذاکرات تسلیم شدن رژیم کلید خورد و بعد از آغاز به کار ریاست جمهوری روحانی ادامه پیدا کرد. بنابراین پذیرش مذاکره از روی ناچاری بود و اگر رژیم راهحل دیگری را برای ادامه غنیسازی سراغ داشت این چنین زیربار نمیرفت. اگر بیش از این بر ادامه غنیسازی پافشاری میکرد در مرحله اول تحریمها گستردهتر و شدیدتر میشد و احتمالا در نهایت منجر به شروع جنگ میشد، زیرا غرب مصمم بود که به هر قیمتی رژیم را از دسترسی به سلاح اتمی بازدارد، جنگی که بازنده آن جمهوری اسلامی بود و عواقب پیشبینی نشدهای که ممکن بود درپی داشته باشد.
نه به اعدام: به صورت کلی این مذاکره چه منافعی برای جمهوری اسلامی و قدرتهای جهان داشت؟ آیا تغیری در روند سیاسی، اقتصادی و روابط دیپلماتیک این کشورها خواهد داشت؟
مصطفی هجری: نتیجه این مذاکره آن چنانکه از تفاهم لوزان بر میآمد، تحت اما و اگرهای زیادی بر داشتهشدن گام به گام محاصره اقتصادی و در نتیجه ایجاد بهبود نسبی در اقتصاد رژیم و کمتر از آن اقتصاد مردم را میشود انتطار داشت، ولی نه در کوتاه مدت، زیرا عوامل بسیاری همچون قیمت نزولی نفت که پیشبینی میشود با فروش نفت ایران به بازار بیشتر کاهش یابد؛ فرسودگی چاهای نفت که بازسازی آنها زمانبر است، هزینه سنگین اداره جنگ سوریه؛ حمایتهای مالی حزب الله، حوثیها در یمن و سایر گروهای تروریستی هم پیمان جمهوری اسلامی و از همه مهمتر سیاست اقتصادی ناکارآمد رژیم و بسیاری دیگر سد راه شکوفایی اقتصاد ایران بطور رضایتبخش هستند.
اما قدرتهای جهانی بیشترین بهره را از این مذاکرات بدست آوردند، زیرا آنچه از مضمون کلی این تفاهمنامه و سخنان سران کشورهای ١+٥ بر میآید آنها موفق شدهاند ایران را از غنیسازی اورانیوم برای دسترسی به سلاح هستهای بازدارند بدون اینکه هزینهای پرداخته باشند در حالیکه بیشترین بهره را از راه تجارت و بازرگانی از ایران خواهند برد و احتمالا روابط دیپلماتیک آنها با ایران به حال عادی بر خواهد گشت.
نه به اعدام: تأثیرات مذاکره و نتیجه آن در منطقه و در سطح بینالمللی چه خواهد بود؟ بهویژه تأثیر آن در سکوت و یا عدم سکوت دولتهای غربی و نهادهای بینالمللی در مورد نقض حقوق بشر در ایران چیست؟
مصطفی هجری: تأثیرات توافق نهایی ( اگر به نتیجه برسد)، دست ایران را برای کمک مالی بیشتر به هم پیمانانش به ویژه در خاورمیانه پُرتر میکند، بازهم صدور انقلاب و نتیجه آن چیزی جز آشوب، نا امنی و نا آرامی بیشتر در این منطقه بحران زده نخواهد بود.
نه به اعدام: پس از مذاکره جمهوری اسلامی به لحاظ سیاسی در چه شرایطی قرار گرفت؟ موضع جریانات داخلی اعم از اصولگرایان و اصلاحطلبان چه بود؟ این مذاکره و نتیجه آن اوضاع داخلی را به کدام سمت و سو خواهد برد؟
مصطفی هجری: مواضع اصلاحطلبان بطور کلی استقبال از نتیجه مذاکرات بود، و انتظار دارند نتیجه این کار موضع دولت روحانی را در میان مردم مستحکمتر نماید که این در انتخابات پیشروی مجلس شورای اسلامی احتمالا به نفع طرفداران وی بطور کلی میانروها که اصلاحطلبان را نیز میشود از جمله آنها دانست تمام خواهد شد، به بیان دیگر میتوان گفت نتیجه این مذاکرات مواضع اصولگرایان را که به اشکال گوناگون علیه مذاکرات و توافق با آمریکا بودهاند ـ هر چند بعد از اعلام تفاهمنامه به علت پشتیبانی خامنهای از ادامه مذاکره در راستای نظرات رهبر اظهارنظر میکنند ـ در میان مردم تضعیف خواهد کرد که اصلاحطلبان این وضعیت را به نفع خود میپندارند.
در رابطه با اوضاع داخلی انتظار میرود که خواست مردم از نظر اقتصادی و سیاسی ارتقاء خواهد یافت زیرا اگر تاکنون به بهانه محاصره اقتصادی همه فشارها را بر مردم توجیه میکردند، بعد از توافق نهایی انتظارات مردم بالا خواهد رفت و چون رژیم از برآورده کردن این انتظارات ناتوان است نارضایتی گستردهتر خواهد شد و فشار بیشتر بر رژیم وارد خواهد آمد.
نه به اعدام: مردم و جامعه مدنی چگونه با موضوع مذاکره برخورد کردند؟ تأثیرات مذاکره و نتایج آن بر زندگی و معیشت مردم چه خواهد بود؟ آیا پس از مذاکره و توافق وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم بهبود پیدا خواهد کرد؟
مصطفی هجری: همچنانکه در پرسشهای قبلی اشاره داشتم به اینکه به نظر من مردم و جامعه مدنی از نتیجه مذاکرات راضی و خوشحال بودند و این خوشحالی را با رقص و پایکوبی خود در بیشتر شهرهای ایران نشان دادند. این رقص و پایکوبی در برگیرنده واقعیت دیگری نیز هست و آن اینکه اگر در جریان مذاکرات هراز گاهی شماری از افراد سازمانداده شده به خیابانها میریختند و شعار انرژی هستهای حق مسلم ماست را سر میدادند، اکنون مردم به خاطر امید به بهبود وضع کار و زندگیشان در اثر لغو تحریمها ابراز شادی میکنند، در همان حال اکثریت آنان میدانند که پافشاری رژیم طی این همه سال بر ادامه غنیسازی اورانیوم و دسترسی به سلاح اتمی بوده است و نتیجه تفاهمنامه بازداشتن ایران از موفق شدن در این برنامه است.
نه به اعدام: به عنوان سوال آخر به نظر شما در شرایط کنونی چگونه میتوان به صورت گسترده علیه اعدامها در ایران اقدام کرد؟
مصطفی هجری: چنین به نظر میرسد که در ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای شرقی به ویژه خاورمیانه گروهای قابل ملاحظهای از مردم هنوز معتقد به حکم اعدام هستند، هرچند این احکام را قانونی تلقی نکنند و انها را عادلانه بشمار نیاورند، طیف و اقشاری نیز که علیه حکم اعدام هستند در اثر فشار سرنیزه ولایت امکان اقدامات گسترده و سازمانداده شده علیه اعدام را ندارند، در مرحله کنونی این وظیفه را اصولا باید ایرانیان خارج از کشور که علیه حکم اعدام هستند و از آزادی عمل برخوردار میباشند بر عهده بگیرند و در این رابطه با سازماندادن تظاهرات، تحصن، اعتصاب غذا و مراجعه به سازمانهای بینالمللی به منظور فشار وارد آوردن به رژیم جمهوری اسلامی بمنظور توقف حکم اعدام، اقدامات قانونی انجام دهند.
متن مصاحبە در ذیل میآید:
نه به اعدام: بسیاری تفاهم لوزان را به عنوان جام زهر دوم برای جمهوری اسلامی قلمداد میکنند و بسیاری این را با جام زهر اول یعنی اعلام آتشبس با دولت عراق بعد از جنگ ۸ ساله ایران و عراق مقایسه میکنند. بعد از پذیرش آتشبس، جمهوری اسلامی به اعدام هزاران مخالف سیاسی دست زد، آیا اکنون امکان گسترش دادن به اعدامها و سرکوب گستردهتر زندانیان را محتمل میدانید؟
مصطفی هجری: تجربه تاکنونی ما از جمهوری اسلامی ایران این بوده است آنگاه که بر اثر اشتباهات بزرگ سیاسی و بلند پروازیهایش با شکست روبهرو میشود ـ مثل جنگ هشت ساله ایران و عراق ـ بهای این شکستها را مردم ایران باید بپردازند. بیانیه تفاهم لوزان میان ایران و گروه ١+٥ نیز بنا به این تجربه به نحوی از این قاعده مستثنی نخواهد بود، به این معنی که اگر اقدام اشتباه رژیم در جهت غنیسازی اورانیوم صدها میلیارد دولار از داراییهای ایران را برباد داده و به قیمت بیکاری، فقر و بدبختی مردم ایران تمام شده است، تفاهمنامه لوزان نیز اگر به توافق نهایی برسد باید در انتطار شدیدتر شدن فضای امنیتی داخل ایران و ادامه فشار و اعدامها باشیم، زیرا این رژیم بخوبی از نفرت و بیزاری مردم نسبت به خودش آگاه است و میداند با ایجاد کمترین فرصت آنان علیه رژیم قیام میکنند و این رژیم ضدمردمی را بر میاندازند و چون رژیم تنها راه ماندگاری خود را در نشان دادن زور سرنیزه، ایجاد رعب و وحشت و ندادن فرصت به مردم میداند، روز به روز فضا را امنیتیتر میکند و بر اعدامها و اشکال مختلف ایجاد رعب و وحشت میافزاید.
نه به اعدام: خامنهای در اولین واکنش عمومی خود به تفاهم اولیه هستهای صورت گرفته در لوزان اظهار کرده نه موافق این مذاکرات است و نه مخالف آن، چرا که هنوز اتفاقی نیفتاده است نظر شما در رابطه با واکنش خامنهای چه است؟
مصطفی هجری: من براین باورم که خامنهای بیشترین نظارتها را بر کار تیم مذاکره کننده داشته و توافق هیات بر تفاهمنامه لوزان بدون مجوز مستقیم ایشان حاصل نشده است، همچنانکه اوباما نیز در یکی از سخنرانیهایش اشاره دارد براینکه از رد و بدل شدن نامههای مخفیانه میان ایشان و خامنهای، چنین بر میآید خامنهای به تیم مذاکره کننده دستور داده است به طرف خود امتیاز بدهند.
نه به اعدام: آیا ایران چارهای جز مذاکره و تفاهم هستهای با غرب نداشت؟ آیا عدم مذاکره به معنی تحریمات بیشتر و احتمالات جنگ بود؟ در صورت عدم مذاکره و تفاهم، جمهوری اسلامی در چه شرایطی قرار میگرفت؟
مصطفی هجری: همچنان که میدانیم سالهای آغاز پروسه غنیسازی و افشای بخشی از اقدامات غیره قانونی در این رابطه، رژیم بر اثر فشار بینالمللی آماده مذاکره شد. ولی بعد از مدتی مذاکره را ترک و برنامه غنیسازی را ادامه دادند و در طول این سالها همیشه سعی کردند به هر شکل ممکن از فرصت استفاده کنند و سریعتر کار غنیسازی را پیش ببرند، نتیجه این اقدامات تحمیل کردن محاصره اقتصادی از جانب سازمان ملل، آمریکا و اتحادیه اروپا بود.، آنگاه که تحریمها روز به روز شدیدتر و سختتر شد، دستاندرکاران رژیم و خود خامنهای که این محاصرهها را به مسخره میگرفتند بالاخره متوجه اقتصاد ویران کشور شدند و این بار به ناچار به میز مذاکره برگشتند، نتیجه این میشود که دست یافتن رژیم به سلاح اتمی در اولویت کار برنامه غنیسازی اورانیوم بوده است و به همین جهت آمادگی داشت که فشارهای بینالمللی در ازای رسیدن به این هدف را تحمل کند، ولی آنگاه که این فشارها به نقطهای رسید که رژیم متوجه شد از این بیشتر نمیتواند آنها را تحمل کند، دیدیم که در سال آخر ریاست جمهوری احمدینژاد و بدون اطلاع وی، نماینده خامنهای در عمان با نمایندگان آمریکا بطور مخفی به مذاکره پرداختند و چنین مینماید که با این مذاکرات تسلیم شدن رژیم کلید خورد و بعد از آغاز به کار ریاست جمهوری روحانی ادامه پیدا کرد. بنابراین پذیرش مذاکره از روی ناچاری بود و اگر رژیم راهحل دیگری را برای ادامه غنیسازی سراغ داشت این چنین زیربار نمیرفت. اگر بیش از این بر ادامه غنیسازی پافشاری میکرد در مرحله اول تحریمها گستردهتر و شدیدتر میشد و احتمالا در نهایت منجر به شروع جنگ میشد، زیرا غرب مصمم بود که به هر قیمتی رژیم را از دسترسی به سلاح اتمی بازدارد، جنگی که بازنده آن جمهوری اسلامی بود و عواقب پیشبینی نشدهای که ممکن بود درپی داشته باشد.
نه به اعدام: به صورت کلی این مذاکره چه منافعی برای جمهوری اسلامی و قدرتهای جهان داشت؟ آیا تغیری در روند سیاسی، اقتصادی و روابط دیپلماتیک این کشورها خواهد داشت؟
مصطفی هجری: نتیجه این مذاکره آن چنانکه از تفاهم لوزان بر میآمد، تحت اما و اگرهای زیادی بر داشتهشدن گام به گام محاصره اقتصادی و در نتیجه ایجاد بهبود نسبی در اقتصاد رژیم و کمتر از آن اقتصاد مردم را میشود انتطار داشت، ولی نه در کوتاه مدت، زیرا عوامل بسیاری همچون قیمت نزولی نفت که پیشبینی میشود با فروش نفت ایران به بازار بیشتر کاهش یابد؛ فرسودگی چاهای نفت که بازسازی آنها زمانبر است، هزینه سنگین اداره جنگ سوریه؛ حمایتهای مالی حزب الله، حوثیها در یمن و سایر گروهای تروریستی هم پیمان جمهوری اسلامی و از همه مهمتر سیاست اقتصادی ناکارآمد رژیم و بسیاری دیگر سد راه شکوفایی اقتصاد ایران بطور رضایتبخش هستند.
اما قدرتهای جهانی بیشترین بهره را از این مذاکرات بدست آوردند، زیرا آنچه از مضمون کلی این تفاهمنامه و سخنان سران کشورهای ١+٥ بر میآید آنها موفق شدهاند ایران را از غنیسازی اورانیوم برای دسترسی به سلاح هستهای بازدارند بدون اینکه هزینهای پرداخته باشند در حالیکه بیشترین بهره را از راه تجارت و بازرگانی از ایران خواهند برد و احتمالا روابط دیپلماتیک آنها با ایران به حال عادی بر خواهد گشت.
نه به اعدام: تأثیرات مذاکره و نتیجه آن در منطقه و در سطح بینالمللی چه خواهد بود؟ بهویژه تأثیر آن در سکوت و یا عدم سکوت دولتهای غربی و نهادهای بینالمللی در مورد نقض حقوق بشر در ایران چیست؟
مصطفی هجری: تأثیرات توافق نهایی ( اگر به نتیجه برسد)، دست ایران را برای کمک مالی بیشتر به هم پیمانانش به ویژه در خاورمیانه پُرتر میکند، بازهم صدور انقلاب و نتیجه آن چیزی جز آشوب، نا امنی و نا آرامی بیشتر در این منطقه بحران زده نخواهد بود.
نه به اعدام: پس از مذاکره جمهوری اسلامی به لحاظ سیاسی در چه شرایطی قرار گرفت؟ موضع جریانات داخلی اعم از اصولگرایان و اصلاحطلبان چه بود؟ این مذاکره و نتیجه آن اوضاع داخلی را به کدام سمت و سو خواهد برد؟
مصطفی هجری: مواضع اصلاحطلبان بطور کلی استقبال از نتیجه مذاکرات بود، و انتظار دارند نتیجه این کار موضع دولت روحانی را در میان مردم مستحکمتر نماید که این در انتخابات پیشروی مجلس شورای اسلامی احتمالا به نفع طرفداران وی بطور کلی میانروها که اصلاحطلبان را نیز میشود از جمله آنها دانست تمام خواهد شد، به بیان دیگر میتوان گفت نتیجه این مذاکرات مواضع اصولگرایان را که به اشکال گوناگون علیه مذاکرات و توافق با آمریکا بودهاند ـ هر چند بعد از اعلام تفاهمنامه به علت پشتیبانی خامنهای از ادامه مذاکره در راستای نظرات رهبر اظهارنظر میکنند ـ در میان مردم تضعیف خواهد کرد که اصلاحطلبان این وضعیت را به نفع خود میپندارند.
در رابطه با اوضاع داخلی انتظار میرود که خواست مردم از نظر اقتصادی و سیاسی ارتقاء خواهد یافت زیرا اگر تاکنون به بهانه محاصره اقتصادی همه فشارها را بر مردم توجیه میکردند، بعد از توافق نهایی انتظارات مردم بالا خواهد رفت و چون رژیم از برآورده کردن این انتظارات ناتوان است نارضایتی گستردهتر خواهد شد و فشار بیشتر بر رژیم وارد خواهد آمد.
نه به اعدام: مردم و جامعه مدنی چگونه با موضوع مذاکره برخورد کردند؟ تأثیرات مذاکره و نتایج آن بر زندگی و معیشت مردم چه خواهد بود؟ آیا پس از مذاکره و توافق وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم بهبود پیدا خواهد کرد؟
مصطفی هجری: همچنانکه در پرسشهای قبلی اشاره داشتم به اینکه به نظر من مردم و جامعه مدنی از نتیجه مذاکرات راضی و خوشحال بودند و این خوشحالی را با رقص و پایکوبی خود در بیشتر شهرهای ایران نشان دادند. این رقص و پایکوبی در برگیرنده واقعیت دیگری نیز هست و آن اینکه اگر در جریان مذاکرات هراز گاهی شماری از افراد سازمانداده شده به خیابانها میریختند و شعار انرژی هستهای حق مسلم ماست را سر میدادند، اکنون مردم به خاطر امید به بهبود وضع کار و زندگیشان در اثر لغو تحریمها ابراز شادی میکنند، در همان حال اکثریت آنان میدانند که پافشاری رژیم طی این همه سال بر ادامه غنیسازی اورانیوم و دسترسی به سلاح اتمی بوده است و نتیجه تفاهمنامه بازداشتن ایران از موفق شدن در این برنامه است.
نه به اعدام: به عنوان سوال آخر به نظر شما در شرایط کنونی چگونه میتوان به صورت گسترده علیه اعدامها در ایران اقدام کرد؟
مصطفی هجری: چنین به نظر میرسد که در ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای شرقی به ویژه خاورمیانه گروهای قابل ملاحظهای از مردم هنوز معتقد به حکم اعدام هستند، هرچند این احکام را قانونی تلقی نکنند و انها را عادلانه بشمار نیاورند، طیف و اقشاری نیز که علیه حکم اعدام هستند در اثر فشار سرنیزه ولایت امکان اقدامات گسترده و سازمانداده شده علیه اعدام را ندارند، در مرحله کنونی این وظیفه را اصولا باید ایرانیان خارج از کشور که علیه حکم اعدام هستند و از آزادی عمل برخوردار میباشند بر عهده بگیرند و در این رابطه با سازماندادن تظاهرات، تحصن، اعتصاب غذا و مراجعه به سازمانهای بینالمللی به منظور فشار وارد آوردن به رژیم جمهوری اسلامی بمنظور توقف حکم اعدام، اقدامات قانونی انجام دهند.