کوردستان میدیا: مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران در مراسم هفتادمین سالگرد تأسیس جمهوری کردستان که روز پنجشنبه اول بهمنماه در سالن سعد عبدالله واقع در شهر اربیل، پایتخت اقلیم کردستان برگزار شد، سخنانی ایراد نمود.
مشروح کامل برگردان فارسی سخنان دبیرکل حزب در این مراسم در زیر میآید:
بعد از گذشت هفتاد سال از دورانی طلایی و پرشکوه تأسیس جمهوری کردستان ، نکتهای که یگانه بودن آن را مهمتر و برجستهتر مینماید، دستاوردها و تأثیرات آن، هم در دوران خود و هم پس از آن است، همچنین دستاوردها و میراث آن برای نسلهای پس از خود چنان مینماید که گویی رویدادی هم عصر نسل امروز میباشد.
جمهوری کردستان در ذهن و خاطرهی ملت کرد تنها رویدادی گذرا نیست که بعد از حیاتی ١١ ماهه به تاریخ سپرده شده باشد، بلکه سرچشمهی زایش معنا و مفهوم برای دنیای امروز و مملو از ارزشهای متعالی ملی ملت کرد است. همچنین جمهوری به مانند ستونی استوار و بنیانی فکری برای وطندوستان و آزادیخواهان کردستان است، چرا که از سویی حزب دمکرات کردستان آن را شکل میدهد –که اولین حزب مدرن در هر چهار بخش کردستان است ـ و از سویی دیگر سمبلها و دستاوردهای جمهوری بعد از گذشت هفتاد سال همچنان پویا و به روز بوده، عامل اصلی اتحاد و یکپارچگی ملت کرد میباشد، سمبلهایی همچون سرود ملی، پرچم کردستان و پیشمرگه و بسیاری از نمادهای دیگر.
سرود ای رقیب که طی حیات جمهوری به عنوان سرود ملی مشخص گردید، نمادی از ایستادگی و ماندگاری ملت کرد است. ملتی که دشمنانش لحظهای از تلاش برای نابودی و از میان بردن آن از پای ننشستهاند، اما با تمامی این اوصاف فرزندان رنگ سرخ و انقلاب توانستهاند با فدا کردن جان خود، این ملت را از نابودی و فنا حفظ کنند.
سرودی که بعد از هفتاد سال و نیز تغییرات گستردهای که جهان در این مدت به خود دیده، همچنان حامل همان معانی و مفاهیم اولیهی خود است و به ما یادآور میشود که امروزه نیز رقیب، قصد نابودی ملت کرد را در سر میپروراند و هستی آن را انکار میکند. به همین خاطر سرود مذکور در دورانی که در آن زندگی میکنیم معنایی عمیق مییابد و خطاب به دشمنان ملتمان میگوید: ای رقیب! همچنان ملت کرد پایدار مانده است.
پرچم کردستان که امروزه مورد احترام اکثریت قریب به اتفاق ملت کرد و ملتهای مختلف جهان بوده و در پارلمان اقلیم کردستان عراق نیز به مانند پرچم ملی مورد تصویب قرار گرفت –و شاهد به اهتزاز درآمدن آن در ساختمانهای اداری و دولتی این بخش از کردستان هستیم- در واقع همان پرچمی است که با تفاوتی بسیار مختصر در جمهوری کردستان و با دستان رهبر جاویدمان، قاضی محمد در میدان چوار چرا به اهتزاز درآمد.
پیشمرگه میراث و دستاورد دیگری است که امروزه نه تنها مایهی افتخار ملت کرد، بلکه مایهی مباهات تمام جهان است. نیرویی که طی حیات سیاسی جمهوری تشکیل و چنین نام برازندهای برای آن تعیین گردید. این نیرو نه تنها ملت کرد را تا به امروز از نابودی حفظ کرده، بلکه به نمادی از افتخار و مباهات همهی آزادیخواهان جهان و حتی دولتها نیز بدل گشته است. علیالخصوص دولتهایی که هم اکنون درگیر جنگ با تروریسم بوده و نظارهگر حماسهآفرینی و پیروزیهای پیشمرگه میباشند. به همین خاطر ذکر نام پیشمرگه، در ذهن و روان ملت کرد –به ویژه نسل امروز- یادآور یاد و خاطرهی جمهوری کردستان میباشد.
ما هم از این فرصت بهره برده و درود خود را نثار روان پاک تمام پیشمرگانی میکنیم که گرانمایهترین هستی خود را فدای ماندگاری خاک کردستان کردهاند و همچنین درود میفرستیم به تمامی پیشمرگهایی که هم اکنون در جبهههای جنگ علیه تروریستها و اشغالگران کردستان در جای جای این سرزمین به قیام مشروع و حقطلبانهی خود ادامه میدهند.
اگر دشمنان سرزمین کردستان و ملت کرد به درازای تاریخ کوشیدهاند که بذر نفاق و دودستگی در میان این ملت بکارند و ما را به جنگ علیه خود وادارند تا بتوانند بر ما حاکم شوند، اما با تمام این اوصاف هرگز نتوانستهاند این سه نماد اتحاد ملی ما را یعنی پرچم، سرود و پیشمرگ کردستان را از ذهن، باور و تاریخمان بزدایند. این نیز افتخار بزرگی را نصیب آن دسته از احزاب، جریانات و فعالین سیاسی میکند که با جانفشانی، نمادهای مذکور را حفظ کرده و به دست ما رساندهاند.
نقش پیشوا قاضی محمد در رهبری و مدیریت سیاسی-ملی که طی دوران جمهوری کردستان نمود کامل مییابد. این متد رهبری در آن دوران از چنان ارزش و بهایی برخوردار است که در چارچوب باورهای انسانمحورانه و دستاوردهای سیاسیاش، در دوران خود بینظیر بوده است.
اگر چه شرایط سیاسی-نظامی منطقه به گونهای رقم خورد که مانع از گسترش نفوذ جمهوری در بخشهای دیگر کردستان ایران میشود، اما این امر سبب نشد که متد رهبری و مدیریت جمهوری که تحت نظارت مستقیم پیشوا بود به گونهای طراحی گردد که امکانی برای رشد استبداد در این سیستم مهیا گردد و یا فعالین سیاسی و میهندوستی که از بخشهای دیگر کردستان، جهت خدمت کردن به جمهوری کردستان آمده بودند، با آغوش باز مورد استقبال قرار نگیرند و در پیشبرد اهداف ملی و انجام امور دولتی، برحسب تواناییهایشان پست یا مقامی به آنها محول نشود.
در پیش گرفتن چنین سیاستهایی سبب شد که جمهوری کردستان به عنوان حکومتی که به تمام میهندوستان کرد تعلق دارد، در دلها جای گیرد و هر شهروند کردی آن را متعلق به خود بداند. نمونهی بارز این تأثیر متقابل میان میهندوستان کرد بخشهای دیگر کردستان و استقبال گرم جمهوری از آنها، ورود نیروهای بارزانی به رهبری ملا مصطفی بارزانی به مناطق تحت حاکمیت جمهوری و استقبال گرم جمهوری و شخص پیشوا از آنان میباشد.
ملا مصطفی از سوی پیشوا قاضی محمد به درجهی ژنرالی نائل گردید و به فرماندهی کل نیروهای پیشمرگ مستقر در شهر سقز منصوب گردید، ایشان هم در قبال چنین باور و اعتمادی تا آخرین لحظات پایانی عمر جمهوری به پیشوا و جمهوری وفادار ماند و همراه با نیروهای تحت فرمانش از هیچ تلاش قهرمانانهای برای دفاع از جمهوری چشمپوشی نکردند.
در حالی که تعداد قابل توجهی از رؤسای قبایل که به ظاهر یاور جمهوری بودند و سوگند وفاداری خورده بودند، در خفا با حکومت تهران ارتباط برقرار کرده و به جمهوری خیانت کردند.
پیشوا حتی در فدا کردن جانش در راه آزادی ملتی که به او ایمان داشتند به مانند بزرگمردان اعصار مختلف تاریخ بشریت رفتار کرده و به همین سبب به عنوان رهبر معنوی-سیاسی ملت کرد شناخته میشود و در زمرهی رهبران بزرگ سایر ملیتهای جهان قرار میگیرد.
اگر فلسفه و تاریخ بشریت به پایداری سقراط در مقابل جهل و پیشوازیاش از مرگ در راه حقیقت به خود میبالد، ملت کرد نیز در عصر جدید به رهبری میبالد که تا آخرین لحظات زندگی خود به باورش و نیز عهد و پیمانی که به ملت خود داده بود وفادار ماند و در این راه جان خود را نیز فدا کرد تا او نیز در کنار سقراط شهید راه آزادی و حقیقت باشد.
حزب دمکرات کردستان به عنوان نماد زرین جمهوری کردستان که هم مؤسس جمهوری بوده و هم وارث ارزشهای ملی-سیاسی آن -فارغ از تمام کاستیها و دشواریهای پیش آمده طی ٧٠ سال مبارزهی روا و حق طلبانه- همچنان بر چارچوب و پرنسیپهای ملی، برابریطلبی و آزادیخواهی استوار و ثابت قدم است. این همان نقطه عطف تاریخی است که سبب ایجاد مدلی متفاوت از قیام و سازماندهی در چارچوب حزبی مدرن و انقلابی میشود که از سویی سازماندهی، دفاع و قیام برای آزادی ملتش را تداوم میبخشد و از سویی دیگر دست به تأسیس نهادهای سیاسی- قانونی، طی شرایط مناسب زمانی ـ مکانی میزند، چرا که در قالب تأسیس حکومت نمود مییابد و از وظایف یک حزب سیاسی محسوب میگردد.
برخلاف خواست و میل دشمنان ملت کرد – چه طی دوران حکومت پهلوی و چه حکومت اسلامی- که تاب تحمل دستاوردهای ارزشمند جمهوری کردستان را نداشتند و همواره کوشیدهاند که تلاشهای جمهوری و ملت کرد را در راه رسیدن به آزادی بیارزش جلوه دهند، جمهوری کردستان به نماد آگاهی و ارادهی ملی ملت کرد بدل میشود که با رهبری حزب دمکرات و پیشوا قاضی محمد و با بهره جستن از فضای پیش آمده در اواخر جنگ جهانی دوم و با توجه به توازن قوا و شرایط سیاسی ایران، اعلام موجودیت میکند. بدین سبب این خوانش که جمهوری کردستان ساخته و پرداختهی جماهیر شوروی بوده و با عقبنشینی ارتش سرخ فرو میپاشد، تحلیلی بسیار سادهانگارانه و به دور از هرگونه حقیقت تاریخی است چرا که سقوط این جمهوری علاوه بر علل داخلی، بیشتر ناشی از ساختار بینالمللی و تغییرات در موازنهی قدرت در سطح جهانی و منطقهای میباشد که فراتر از توان و تأثیرگذاری ملت کرد و جمهوری کردستان بود، اما با تمام این اوصاف درایت و نقش رهبری جمهوری، سبب میشود که با کمترین زیان جانی، جمهوری کردستان فرو بپاشد و در نهایت این دستاورد ملی به بنیان فکری و نماد سمبلیک جنبش ملی-دمکراتیک کرد بدل میگردد.
دوستان گرامی!
در پایان سخنانم میخواهم توجه شما را به این نکته جلب کنم که با توجه به تمام رویدادهای سیاسی هم عصر با جمهوری و نیز پیش از آن تا به امروز و با در نظر گرفتن تمام تحولات سیاسی در خاورمیانه، همچنان ملت کرد از حقوق خود بیبهره مانده است و به همین خاطر امروزه ما شاهد تداوم پایداری و مقاومت ملی در تمام نقاط کردستان هستیم.
شرایط مذکور بیشک ناشی از دلایل متعدد و متفاوتی است که به نظر من مجموع آنها را میتوان ناشی از دو حقیقت تلخ دانست:
- تفرقه، خصومت و عدم تحمل دیگری را میتوان اولین حقیقت تلخ در این مورد دانست. طی دورههای متفاوت تاریخی، این واقعیت چنان بارز و عیان بوده که حتی مانع از تداوم قیام کردها علیه دشمنانشان شده است. در این میان اشغالگران نیز از شرایط پیش آمده بهرهها برده و از کردها علیه خودشان استفاده کرده و آنها را به مانعی بزرگ برای رسیدن به پیروزی و احقاق حقوق ملت کرد بدل کردهاند.
تاریخ یک قرن اخیر ما، مالامال از این تراژدیهاست و شاهد آن هستیم که طی این دوران ضربههایی که ملت کرد به خود میزند، چیزی از ضربات دشمن کم ندارد.
حقیقت دوم، دولتهای اشغالگر کردستان هستند که همانند حکومت پهلوی در دوران جمهوری، مستمراً در حال توطئهچینی علیه ملتمان بودهاند، علیالخصوص جمهوری اسلامی ایران که با نام اسلام به کشتن و قتلعام ملتمان مشروعیت مذهبی نیز بخشیده است.
از سویی حکومت ایران به نام اسلام و به نمایندگی از امام زمان خون دگراندیشان و مخالفین خود را مباح میشمارد –تا آنجا که فتوای جهاد علیه کردها را صادر کرده و تحت لوای مذاکره رهبران کرد را ترور میکند- و از سوی دیگر حکومت اسلامی سنی یا داعش، سرزمینهای کردستان را اشغال کرده، پیر و جوان را به قتل میرساند و زنانشان را به کنیزی میبرد، اما با این تفاوت که حکومت اسلامی سنی –داعش- آشکارا به دشمنی با ملت کرد میپردازد، بدین سبب حکومت مذکور برای تمام کردها به عنوان یک دشمن درنده شناخته شده است.
اما حکومت اسلامی ایران در ظاهر خود را دوست و دلسوز ملت کرد- البته نه کردهای ایران- نشان میدهد و تحت لوای متحد کردن صفوف کردها در خارج از ایران، تخم دشمنی و نفاق را میان آنان میپاشد و بعد از آن به نام حمایت، جریانی را علیه جریان دیگر تشویق کرده و آنرا حمایت میکند. به روشنی به آنان دروغ میگوید و حقیقت اهداف ویرانگرانهاش را تحت لوای دلسوزی به آنان ارائه میکند، چرا که رژیم ایران بر این باور است که جهت حفظ بقای اسلام حتی میتوان به دروغ نیز متوسل شد.
در ظاهر با حکومت اسلامی سنی به جنگ میپردازد، در حالی که یکی از حامیان اصلی این جریان ضد بشری بوده و بیشترین سود را از اقدامات آنها میبرد. رهبران رژیم ایران اصلیترین منبع گسترش جنگ و تفرقه در منطقه میباشند و بیش از همه نیز برای ثبات و صلح اشک تمساح ریخته و شعار میدهند. بدینگونه جمهوری اسلامی توانسته است جهان را دچار نوعی سردرگمی کند و تا به امروز نیز متأسفانه جریانات زیادی هنوز ذات واقعی این حکومت را نشناختهاند، به همین خاطر تهدیدی پایدار برای آنهاست و در این میان رژیم تهران دشمنی خطرناکتر از داعش برای ملت کرد است.
دوستان گرامی!
اگر امروز کردستان همانند دوران جمهوری هنوز تجزیه شده باقی مانده است و دشمنان توانستهاند خاک و ملتمان را به محاصره درآورند و از هر سویی به توطئهچینی علیه ما بپردازند، اما به دلیل تغییرات استراتژیک و معادلات سیاسی ابرقدرتهای جهان و منطقه، برای اولین بار شرایط مناسبی در راستای منافع ملی کردها ایجاد شده که در طول تاریخ جنبش ملتمان بینظیر است.
بنا بر دلایل ذکر شده و نیز ایثار و ازخودگذشتگیهای قهرمانانهی پیشمرگها در برابر حکومت اسلامی داعش، آوازهی ملت کرد در تمام جهان پیچیده است، ملت کرد به عنوان ملتی پایبند به تساهل و تسامح برخلاف حکومتهای اسلامی سنی و شیعه، نه تنها به دشمنی با سایر ملیتها و آئینهای دیگر نمیپردازد بلکه اقلیم کردستان به مأمنی برای تداوم بقایشان بدل گشته است. فراتر از این، اشغالگران کردستان بیش از هر زمان دیگری ضعیفتر و متفرق شدهاند و هرکدام با مجموعهای از مشکلات داخلی دست و پنجه نرم میکنند. در کل میتوانیم بگوییم که با تمام مشکلات پیش رویمان زمینهای مناسب برای رسیدن به پیروزی مهیا شده است. همچنین با نیم نگاهی به تاریخ مبارزاتی ملتمان متوجه میشویم که ملت کرد هیچ وقت نتوانسته است که با توسل به جنگ سرزمینهای اشغالشدهاش را آزاد کند و حاکمیت خود را پایهریزی نماید.
جمهوری کردستان، حکومت شیخ محمود، اسماعیل آقا سمکو و سرگذشت میرنشینها شاهدی بر این مدعاست.
اما هرگاه از ارادهای راسخ و اتحادی محکم برخوردار بوده توانسته از تحولات پیش آمده به نفع خود بهره برده و حداقل به بخشی از خواستهای خود دست یابد.
دوستان!
اکنون نیز به سبب تغییر و تحولاتی که پیشتر به آن اشاره کردیم و بسیاری از دیگر وقایع روی داده در منطقه، مناسبترین فرصت ممکن پیش آمده تا ملت کرد بتواند حداقل در بخشهایی از کردستان که مجالی پدید آمده، سرنوشت خود را در مسیری مطلوب قرار دهد و از دست دشمنان و اشغالگران سرزمینمان رهایی یابیم که بیشک توان این امر را داریم البته به شرطی که چارهای برای آن دو حقیقت تلخ که پیشتر از آن سخن گفتم بیابیم که عامل اصلی شکستها و مظلومیت ملتمان هستند.
حتی اگر به صورت موقت هم که شده بیائیم و خرده مشکلاتمان را –که اکثراً نیز در راستای منافع حزبی و جناحی قرار دارند و نه منافع ملی- به گوشهای بگذاریم و دوشادوش هم به سمت تحقق رهایی ملی گام برداریم و از سویی دیگر به شناختی جامع از دشمنان ملتمان –علیالخصوص حکومت جمهوری اسلامی- دست یابیم تا بتوانیم از زیان توطئههایشان بکاهیم.
ما بر این باوریم که شرایط پیش آمده تا ابد نمیماند و چشم به راه ما نخواهد ماند، اما هنوز مجال از کف نرفته و به همین خاطر امیدواریم با تجربه گرفتن از تاریخ، اهداف جمهوری کردستان که تا به امروز نیز عصارهی آرمانهای ملت کرد محسوب میگردند تحقق یابند که این افتخاری بس بزرگ برای همهی ماست و در نهایت، تاریخ محکمهای خواهد بود برای آنان که به هر بهانهای موجب از دست رفتن چنین فرصتی شوند.
در پایان به بهانهی هفتادمین سالروز تأسیس جمهوری کردستان ادای احترام میکنیم به یاد و خاطرهی پیشوا قاضی محمد رهبر جمهوری کردستان- و تمام شهیدان که در راه تأسیس و دفاع از جمهوری جان خود را فدا نمودند.
پیروز باد یاد و خاطرهی جمهوری کردستان
درود بر حزب دمکرات کردستان ایران، بنیانگذار و رهرو حقیقی مکتب فکری جمهوری کردستان
مشروح کامل برگردان فارسی سخنان دبیرکل حزب در این مراسم در زیر میآید:
بعد از گذشت هفتاد سال از دورانی طلایی و پرشکوه تأسیس جمهوری کردستان ، نکتهای که یگانه بودن آن را مهمتر و برجستهتر مینماید، دستاوردها و تأثیرات آن، هم در دوران خود و هم پس از آن است، همچنین دستاوردها و میراث آن برای نسلهای پس از خود چنان مینماید که گویی رویدادی هم عصر نسل امروز میباشد.
جمهوری کردستان در ذهن و خاطرهی ملت کرد تنها رویدادی گذرا نیست که بعد از حیاتی ١١ ماهه به تاریخ سپرده شده باشد، بلکه سرچشمهی زایش معنا و مفهوم برای دنیای امروز و مملو از ارزشهای متعالی ملی ملت کرد است. همچنین جمهوری به مانند ستونی استوار و بنیانی فکری برای وطندوستان و آزادیخواهان کردستان است، چرا که از سویی حزب دمکرات کردستان آن را شکل میدهد –که اولین حزب مدرن در هر چهار بخش کردستان است ـ و از سویی دیگر سمبلها و دستاوردهای جمهوری بعد از گذشت هفتاد سال همچنان پویا و به روز بوده، عامل اصلی اتحاد و یکپارچگی ملت کرد میباشد، سمبلهایی همچون سرود ملی، پرچم کردستان و پیشمرگه و بسیاری از نمادهای دیگر.
سرود ای رقیب که طی حیات جمهوری به عنوان سرود ملی مشخص گردید، نمادی از ایستادگی و ماندگاری ملت کرد است. ملتی که دشمنانش لحظهای از تلاش برای نابودی و از میان بردن آن از پای ننشستهاند، اما با تمامی این اوصاف فرزندان رنگ سرخ و انقلاب توانستهاند با فدا کردن جان خود، این ملت را از نابودی و فنا حفظ کنند.
سرودی که بعد از هفتاد سال و نیز تغییرات گستردهای که جهان در این مدت به خود دیده، همچنان حامل همان معانی و مفاهیم اولیهی خود است و به ما یادآور میشود که امروزه نیز رقیب، قصد نابودی ملت کرد را در سر میپروراند و هستی آن را انکار میکند. به همین خاطر سرود مذکور در دورانی که در آن زندگی میکنیم معنایی عمیق مییابد و خطاب به دشمنان ملتمان میگوید: ای رقیب! همچنان ملت کرد پایدار مانده است.
پرچم کردستان که امروزه مورد احترام اکثریت قریب به اتفاق ملت کرد و ملتهای مختلف جهان بوده و در پارلمان اقلیم کردستان عراق نیز به مانند پرچم ملی مورد تصویب قرار گرفت –و شاهد به اهتزاز درآمدن آن در ساختمانهای اداری و دولتی این بخش از کردستان هستیم- در واقع همان پرچمی است که با تفاوتی بسیار مختصر در جمهوری کردستان و با دستان رهبر جاویدمان، قاضی محمد در میدان چوار چرا به اهتزاز درآمد.
پیشمرگه میراث و دستاورد دیگری است که امروزه نه تنها مایهی افتخار ملت کرد، بلکه مایهی مباهات تمام جهان است. نیرویی که طی حیات سیاسی جمهوری تشکیل و چنین نام برازندهای برای آن تعیین گردید. این نیرو نه تنها ملت کرد را تا به امروز از نابودی حفظ کرده، بلکه به نمادی از افتخار و مباهات همهی آزادیخواهان جهان و حتی دولتها نیز بدل گشته است. علیالخصوص دولتهایی که هم اکنون درگیر جنگ با تروریسم بوده و نظارهگر حماسهآفرینی و پیروزیهای پیشمرگه میباشند. به همین خاطر ذکر نام پیشمرگه، در ذهن و روان ملت کرد –به ویژه نسل امروز- یادآور یاد و خاطرهی جمهوری کردستان میباشد.
ما هم از این فرصت بهره برده و درود خود را نثار روان پاک تمام پیشمرگانی میکنیم که گرانمایهترین هستی خود را فدای ماندگاری خاک کردستان کردهاند و همچنین درود میفرستیم به تمامی پیشمرگهایی که هم اکنون در جبهههای جنگ علیه تروریستها و اشغالگران کردستان در جای جای این سرزمین به قیام مشروع و حقطلبانهی خود ادامه میدهند.
اگر دشمنان سرزمین کردستان و ملت کرد به درازای تاریخ کوشیدهاند که بذر نفاق و دودستگی در میان این ملت بکارند و ما را به جنگ علیه خود وادارند تا بتوانند بر ما حاکم شوند، اما با تمام این اوصاف هرگز نتوانستهاند این سه نماد اتحاد ملی ما را یعنی پرچم، سرود و پیشمرگ کردستان را از ذهن، باور و تاریخمان بزدایند. این نیز افتخار بزرگی را نصیب آن دسته از احزاب، جریانات و فعالین سیاسی میکند که با جانفشانی، نمادهای مذکور را حفظ کرده و به دست ما رساندهاند.
نقش پیشوا قاضی محمد در رهبری و مدیریت سیاسی-ملی که طی دوران جمهوری کردستان نمود کامل مییابد. این متد رهبری در آن دوران از چنان ارزش و بهایی برخوردار است که در چارچوب باورهای انسانمحورانه و دستاوردهای سیاسیاش، در دوران خود بینظیر بوده است.
اگر چه شرایط سیاسی-نظامی منطقه به گونهای رقم خورد که مانع از گسترش نفوذ جمهوری در بخشهای دیگر کردستان ایران میشود، اما این امر سبب نشد که متد رهبری و مدیریت جمهوری که تحت نظارت مستقیم پیشوا بود به گونهای طراحی گردد که امکانی برای رشد استبداد در این سیستم مهیا گردد و یا فعالین سیاسی و میهندوستی که از بخشهای دیگر کردستان، جهت خدمت کردن به جمهوری کردستان آمده بودند، با آغوش باز مورد استقبال قرار نگیرند و در پیشبرد اهداف ملی و انجام امور دولتی، برحسب تواناییهایشان پست یا مقامی به آنها محول نشود.
در پیش گرفتن چنین سیاستهایی سبب شد که جمهوری کردستان به عنوان حکومتی که به تمام میهندوستان کرد تعلق دارد، در دلها جای گیرد و هر شهروند کردی آن را متعلق به خود بداند. نمونهی بارز این تأثیر متقابل میان میهندوستان کرد بخشهای دیگر کردستان و استقبال گرم جمهوری از آنها، ورود نیروهای بارزانی به رهبری ملا مصطفی بارزانی به مناطق تحت حاکمیت جمهوری و استقبال گرم جمهوری و شخص پیشوا از آنان میباشد.
ملا مصطفی از سوی پیشوا قاضی محمد به درجهی ژنرالی نائل گردید و به فرماندهی کل نیروهای پیشمرگ مستقر در شهر سقز منصوب گردید، ایشان هم در قبال چنین باور و اعتمادی تا آخرین لحظات پایانی عمر جمهوری به پیشوا و جمهوری وفادار ماند و همراه با نیروهای تحت فرمانش از هیچ تلاش قهرمانانهای برای دفاع از جمهوری چشمپوشی نکردند.
در حالی که تعداد قابل توجهی از رؤسای قبایل که به ظاهر یاور جمهوری بودند و سوگند وفاداری خورده بودند، در خفا با حکومت تهران ارتباط برقرار کرده و به جمهوری خیانت کردند.
پیشوا حتی در فدا کردن جانش در راه آزادی ملتی که به او ایمان داشتند به مانند بزرگمردان اعصار مختلف تاریخ بشریت رفتار کرده و به همین سبب به عنوان رهبر معنوی-سیاسی ملت کرد شناخته میشود و در زمرهی رهبران بزرگ سایر ملیتهای جهان قرار میگیرد.
اگر فلسفه و تاریخ بشریت به پایداری سقراط در مقابل جهل و پیشوازیاش از مرگ در راه حقیقت به خود میبالد، ملت کرد نیز در عصر جدید به رهبری میبالد که تا آخرین لحظات زندگی خود به باورش و نیز عهد و پیمانی که به ملت خود داده بود وفادار ماند و در این راه جان خود را نیز فدا کرد تا او نیز در کنار سقراط شهید راه آزادی و حقیقت باشد.
حزب دمکرات کردستان به عنوان نماد زرین جمهوری کردستان که هم مؤسس جمهوری بوده و هم وارث ارزشهای ملی-سیاسی آن -فارغ از تمام کاستیها و دشواریهای پیش آمده طی ٧٠ سال مبارزهی روا و حق طلبانه- همچنان بر چارچوب و پرنسیپهای ملی، برابریطلبی و آزادیخواهی استوار و ثابت قدم است. این همان نقطه عطف تاریخی است که سبب ایجاد مدلی متفاوت از قیام و سازماندهی در چارچوب حزبی مدرن و انقلابی میشود که از سویی سازماندهی، دفاع و قیام برای آزادی ملتش را تداوم میبخشد و از سویی دیگر دست به تأسیس نهادهای سیاسی- قانونی، طی شرایط مناسب زمانی ـ مکانی میزند، چرا که در قالب تأسیس حکومت نمود مییابد و از وظایف یک حزب سیاسی محسوب میگردد.
برخلاف خواست و میل دشمنان ملت کرد – چه طی دوران حکومت پهلوی و چه حکومت اسلامی- که تاب تحمل دستاوردهای ارزشمند جمهوری کردستان را نداشتند و همواره کوشیدهاند که تلاشهای جمهوری و ملت کرد را در راه رسیدن به آزادی بیارزش جلوه دهند، جمهوری کردستان به نماد آگاهی و ارادهی ملی ملت کرد بدل میشود که با رهبری حزب دمکرات و پیشوا قاضی محمد و با بهره جستن از فضای پیش آمده در اواخر جنگ جهانی دوم و با توجه به توازن قوا و شرایط سیاسی ایران، اعلام موجودیت میکند. بدین سبب این خوانش که جمهوری کردستان ساخته و پرداختهی جماهیر شوروی بوده و با عقبنشینی ارتش سرخ فرو میپاشد، تحلیلی بسیار سادهانگارانه و به دور از هرگونه حقیقت تاریخی است چرا که سقوط این جمهوری علاوه بر علل داخلی، بیشتر ناشی از ساختار بینالمللی و تغییرات در موازنهی قدرت در سطح جهانی و منطقهای میباشد که فراتر از توان و تأثیرگذاری ملت کرد و جمهوری کردستان بود، اما با تمام این اوصاف درایت و نقش رهبری جمهوری، سبب میشود که با کمترین زیان جانی، جمهوری کردستان فرو بپاشد و در نهایت این دستاورد ملی به بنیان فکری و نماد سمبلیک جنبش ملی-دمکراتیک کرد بدل میگردد.
دوستان گرامی!
در پایان سخنانم میخواهم توجه شما را به این نکته جلب کنم که با توجه به تمام رویدادهای سیاسی هم عصر با جمهوری و نیز پیش از آن تا به امروز و با در نظر گرفتن تمام تحولات سیاسی در خاورمیانه، همچنان ملت کرد از حقوق خود بیبهره مانده است و به همین خاطر امروزه ما شاهد تداوم پایداری و مقاومت ملی در تمام نقاط کردستان هستیم.
شرایط مذکور بیشک ناشی از دلایل متعدد و متفاوتی است که به نظر من مجموع آنها را میتوان ناشی از دو حقیقت تلخ دانست:
- تفرقه، خصومت و عدم تحمل دیگری را میتوان اولین حقیقت تلخ در این مورد دانست. طی دورههای متفاوت تاریخی، این واقعیت چنان بارز و عیان بوده که حتی مانع از تداوم قیام کردها علیه دشمنانشان شده است. در این میان اشغالگران نیز از شرایط پیش آمده بهرهها برده و از کردها علیه خودشان استفاده کرده و آنها را به مانعی بزرگ برای رسیدن به پیروزی و احقاق حقوق ملت کرد بدل کردهاند.
تاریخ یک قرن اخیر ما، مالامال از این تراژدیهاست و شاهد آن هستیم که طی این دوران ضربههایی که ملت کرد به خود میزند، چیزی از ضربات دشمن کم ندارد.
حقیقت دوم، دولتهای اشغالگر کردستان هستند که همانند حکومت پهلوی در دوران جمهوری، مستمراً در حال توطئهچینی علیه ملتمان بودهاند، علیالخصوص جمهوری اسلامی ایران که با نام اسلام به کشتن و قتلعام ملتمان مشروعیت مذهبی نیز بخشیده است.
از سویی حکومت ایران به نام اسلام و به نمایندگی از امام زمان خون دگراندیشان و مخالفین خود را مباح میشمارد –تا آنجا که فتوای جهاد علیه کردها را صادر کرده و تحت لوای مذاکره رهبران کرد را ترور میکند- و از سوی دیگر حکومت اسلامی سنی یا داعش، سرزمینهای کردستان را اشغال کرده، پیر و جوان را به قتل میرساند و زنانشان را به کنیزی میبرد، اما با این تفاوت که حکومت اسلامی سنی –داعش- آشکارا به دشمنی با ملت کرد میپردازد، بدین سبب حکومت مذکور برای تمام کردها به عنوان یک دشمن درنده شناخته شده است.
اما حکومت اسلامی ایران در ظاهر خود را دوست و دلسوز ملت کرد- البته نه کردهای ایران- نشان میدهد و تحت لوای متحد کردن صفوف کردها در خارج از ایران، تخم دشمنی و نفاق را میان آنان میپاشد و بعد از آن به نام حمایت، جریانی را علیه جریان دیگر تشویق کرده و آنرا حمایت میکند. به روشنی به آنان دروغ میگوید و حقیقت اهداف ویرانگرانهاش را تحت لوای دلسوزی به آنان ارائه میکند، چرا که رژیم ایران بر این باور است که جهت حفظ بقای اسلام حتی میتوان به دروغ نیز متوسل شد.
در ظاهر با حکومت اسلامی سنی به جنگ میپردازد، در حالی که یکی از حامیان اصلی این جریان ضد بشری بوده و بیشترین سود را از اقدامات آنها میبرد. رهبران رژیم ایران اصلیترین منبع گسترش جنگ و تفرقه در منطقه میباشند و بیش از همه نیز برای ثبات و صلح اشک تمساح ریخته و شعار میدهند. بدینگونه جمهوری اسلامی توانسته است جهان را دچار نوعی سردرگمی کند و تا به امروز نیز متأسفانه جریانات زیادی هنوز ذات واقعی این حکومت را نشناختهاند، به همین خاطر تهدیدی پایدار برای آنهاست و در این میان رژیم تهران دشمنی خطرناکتر از داعش برای ملت کرد است.
دوستان گرامی!
اگر امروز کردستان همانند دوران جمهوری هنوز تجزیه شده باقی مانده است و دشمنان توانستهاند خاک و ملتمان را به محاصره درآورند و از هر سویی به توطئهچینی علیه ما بپردازند، اما به دلیل تغییرات استراتژیک و معادلات سیاسی ابرقدرتهای جهان و منطقه، برای اولین بار شرایط مناسبی در راستای منافع ملی کردها ایجاد شده که در طول تاریخ جنبش ملتمان بینظیر است.
بنا بر دلایل ذکر شده و نیز ایثار و ازخودگذشتگیهای قهرمانانهی پیشمرگها در برابر حکومت اسلامی داعش، آوازهی ملت کرد در تمام جهان پیچیده است، ملت کرد به عنوان ملتی پایبند به تساهل و تسامح برخلاف حکومتهای اسلامی سنی و شیعه، نه تنها به دشمنی با سایر ملیتها و آئینهای دیگر نمیپردازد بلکه اقلیم کردستان به مأمنی برای تداوم بقایشان بدل گشته است. فراتر از این، اشغالگران کردستان بیش از هر زمان دیگری ضعیفتر و متفرق شدهاند و هرکدام با مجموعهای از مشکلات داخلی دست و پنجه نرم میکنند. در کل میتوانیم بگوییم که با تمام مشکلات پیش رویمان زمینهای مناسب برای رسیدن به پیروزی مهیا شده است. همچنین با نیم نگاهی به تاریخ مبارزاتی ملتمان متوجه میشویم که ملت کرد هیچ وقت نتوانسته است که با توسل به جنگ سرزمینهای اشغالشدهاش را آزاد کند و حاکمیت خود را پایهریزی نماید.
جمهوری کردستان، حکومت شیخ محمود، اسماعیل آقا سمکو و سرگذشت میرنشینها شاهدی بر این مدعاست.
اما هرگاه از ارادهای راسخ و اتحادی محکم برخوردار بوده توانسته از تحولات پیش آمده به نفع خود بهره برده و حداقل به بخشی از خواستهای خود دست یابد.
دوستان!
اکنون نیز به سبب تغییر و تحولاتی که پیشتر به آن اشاره کردیم و بسیاری از دیگر وقایع روی داده در منطقه، مناسبترین فرصت ممکن پیش آمده تا ملت کرد بتواند حداقل در بخشهایی از کردستان که مجالی پدید آمده، سرنوشت خود را در مسیری مطلوب قرار دهد و از دست دشمنان و اشغالگران سرزمینمان رهایی یابیم که بیشک توان این امر را داریم البته به شرطی که چارهای برای آن دو حقیقت تلخ که پیشتر از آن سخن گفتم بیابیم که عامل اصلی شکستها و مظلومیت ملتمان هستند.
حتی اگر به صورت موقت هم که شده بیائیم و خرده مشکلاتمان را –که اکثراً نیز در راستای منافع حزبی و جناحی قرار دارند و نه منافع ملی- به گوشهای بگذاریم و دوشادوش هم به سمت تحقق رهایی ملی گام برداریم و از سویی دیگر به شناختی جامع از دشمنان ملتمان –علیالخصوص حکومت جمهوری اسلامی- دست یابیم تا بتوانیم از زیان توطئههایشان بکاهیم.
ما بر این باوریم که شرایط پیش آمده تا ابد نمیماند و چشم به راه ما نخواهد ماند، اما هنوز مجال از کف نرفته و به همین خاطر امیدواریم با تجربه گرفتن از تاریخ، اهداف جمهوری کردستان که تا به امروز نیز عصارهی آرمانهای ملت کرد محسوب میگردند تحقق یابند که این افتخاری بس بزرگ برای همهی ماست و در نهایت، تاریخ محکمهای خواهد بود برای آنان که به هر بهانهای موجب از دست رفتن چنین فرصتی شوند.
در پایان به بهانهی هفتادمین سالروز تأسیس جمهوری کردستان ادای احترام میکنیم به یاد و خاطرهی پیشوا قاضی محمد رهبر جمهوری کردستان- و تمام شهیدان که در راه تأسیس و دفاع از جمهوری جان خود را فدا نمودند.
پیروز باد یاد و خاطرهی جمهوری کردستان
درود بر حزب دمکرات کردستان ایران، بنیانگذار و رهرو حقیقی مکتب فکری جمهوری کردستان