حسن شرفی، جانشین دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران، روز چهارشنبه 25 مردادماه در یکی از سالنهای مقر دفتر سیاسی حزب طی سخنانی به تشریح ویژگیهای حزب دمکرات که موجب بقا و ماندگاری آن در صحنهی سیاسی کردستان و ایران شده است، پرداخت. متن کامل سخنان ایشان در زیر آمده است:
دوستان گرامی!
خانمها! آقایان!
حضار محترم!
امروز 25 مردادماه 1391، شصت و هفتمین سالگرد تأسیس حزب دمکرات کردستان ایران و همچنین هفتادمین سالگرد تأسیس جمعیت تجدید حیات کرد یعنی همان سازمانی است که 67 سال پیش از این، حزب دمکرات کردستان بر پایههای تشکیلاتی آن پیریزی گردید و تأسیس شد.
بدین مناسبت اجازه میخواهم که به نمایندگی از دفتر سیاسی و رهبری حزب و همهی شما به یکایک هواداران، اعضا، کادرها، پیشمرگان، رهبری حزب دمکرات کردستان ایران و کلیهی آحاد مردم کردستان شادباش بگویم، یعنی به کسانی که تحت هر شرایطی، تکیهگاه نیرومندی برای حزب محبوبشان، حزب دمکرات کردستان ایران بودهاند. به همین مناسبت در پیشگاه بنیانگذاران حزب دمکرات و پیشاپیش همگی آنان، پیشوای زنده یاد قاضی محمد و رهبرانی که بعدها در جریان احیای حزب و حرکت به سوی اهداف اصولی و مدرن حزب ایفای نقش و مسئولیت نمودهاند، سر تعظیم و احترام فرود میآوریم.
67 سال قبل در چنین روزی (سال 1324 خورشیدی) با تلاش و همت پیشوا قاضی محمد و تمامی مبارزین و میهنپرستان و کوشندگان راه آزادی و رهایی ملت کرد، حزب دمکرات تأسیس شد. ضرورت تشکیل این حزب چه بود؟ اگر به یکایک موارد و ابعادی که ضرورت تأسیس حزبی چنان مترقی و مدرن را ایجاب مینمود، اشاره کنیم، شاید لازم باشد به ابعاد و جوانب بسیاری پرداخته شود، لیکن اگر فرض کنیم که حزب دمکرات کردستان در آن شرایط و آن دوران تأسیس نمیشد، آیا اساساً جمهوری کردستان پا یه عرصهی وجود مینهاد؟ آیا برای نخستین بار در تاریخ ملت کرد، یک حکومت کردی در شکل و فرم جمهوری تشکیل میشد و صفحات تاریخ جنبش کرد را مزین مینمود؟ یا اگر هم تأسیس میشد، آیا چنین حکومتی بدون وجود حزب دمکرات کردستان، محتوایی چنین دمکراتیک داشت که با وجود حزب دمکرات از آن برخوردار گردید؟ اگر حزب دمکرات کردستان تأسیس نشده بود، آیا پس از سرنگونی جمهوری کردستان، فعالیت این حزب در سایهی مبارزان حزبی که با پرکردن زندانها، تحت هر شرایطی پویایی و حیات این حزب را بیمه نمودند، نام حزب را زنده نگاه داشتند و اجازه ندادند قطار جنبش کرد از حرکت باز ایستد، یا مبارزانی که رؤیای جزیرهی ثبات را در زمان محمد رضا شاه پهلوی در سالهای 46 و 47 و تا پیروزی انقلاب ملیتهای ایران آشفته کردند، آیا اگر حزب دمکرات کردستان ایران تأسیس نمیشد، در روزهای پیروزی انقلاب و ماههای قبل و بعد از آن حزبی تأسیس میشد که به سرعت بتواند صدها هزار نفر و جمعیتی میلیونی از اعضاء و هوادارانش را ظرف چندماه سازمان دهد؟ اگر این حزب در قلبهای مردم ریشه ندوانیده بود و در اندیشه و ذهن تودههای مردم و فرزندان ملت کرد حضور نداشت، پس از آن که ملت کرد خواستار حقوق خود گردید و راهکار مسالمتآمیز را درپیش گرفت، اما سرکوب و محاصره از جانب رژیم جمهوری اسلامی آغاز گردید و ملت کرد را در تنگنای سخت و حالتی دفاعی قرار داد، اگر حزب دمکرات از پیش تأسیس نشده بود و فرایندی چند ساله را طی نکرده بود، آیا این ملت قادر بود که در برابر آن همه تهاجم و توطئه و محاصره مقاومت کند که متأسفانه برخی از این توطئهها با موفقیت همراه بود و به بهای جان رهبران ما تمام شد. لیکن این حزب با قامتی استوار و با همان ماهیت و محتوای دمکراتیک خود پابرجا ماند، بنابراین، از همان بدو تأسیس تاکنون، اگر نگاهی به سیر حرکت حزب بیاندازیم و تأثیرات این حزب بر جنبش کرد در کردستان ایران را مرور کنیم، شواهد موجود بیانگر ضرورت تأسیس آن خواهد بود. اما تأسیس یک حزب به تنهایی کافی نیست. بلکه ماندگاری آن است که اهمیت دارد. همگی ما، بهویژه آنهایی که بیش از دیگران با تاریخ ایران و کردستان آشنا هستند، میدانیم که در ایران و حتی در منطقه احزاب و سازمانهایی پیش از حزب دمکرات کردستان و یا همزمان با آن تأسیس شدند، اما در سیر تاریخی تحولات یا محو شدند و یا تنها نامی از آنان باقی ماند، بدون آنکه توان تأثیرگذاری بر تحولات را داشته باشند. اما حزب دمکرات پس از تأسیس، ماندگار شد و روزبه روز نیرومندتر و مؤثرتر از گذشته به حیات سیاسی خود ادامه داد. دلیل این امر چیست؟ با نگاهی به گذشتهی احزاب و سازمانهایی که پیشتر وجود داشتند ولی بعدها از صحنه محو شدند، یا صرفاً نامی بدون توان تأثیرگذاری از آنان بر جای ماند، مشاهده میکنیم که آنان دچار دو مشکل اساسی بودند.
نخست اینکه به درازای زمان، آنان بر باورهای بسترساز تأسیس خود، اصرار ورزیدند و متحول نشدند و نتوانستند خود را با تحولات زمانه تطبیق دهند و با مطالبات مردم و هواداران خود توأمان به پیش بروند. همچنان بر یک دیدگاه و یک عقیده ثابت ماندند و هیچ چیز نتوانست تحولی در مواضع و دیدگاههای آنان ایجاد کند.
دوم اینکه، در زمینه روابط، دارای روابطی ناسالم بودند. یعنی آنچنان در روابط خود غیر اصولی رفتار کردند که به عنوان دنبالهرو و آلت دست کشورها یا جریانات دیگر ظاهر شدند. از همین رو و به دلیل آن که استقلال سیاسی خود را از دست دادند و نتوانستند خود را با روند تحولات زمانه و رویدادهای دنیا تطبیق دهند، به تدریج مضمحل شدند یا صرفاً نامی از آنان برجای ماند، اما حزب دمکرات به دلیل آن که استقلال سیاسی خود را حفظ نمود و خود را با تحولات جهانی تطبیق داد، در هر زمانهای قهرمانانه ایفای نقش نمود. در دهههای بعدی و تاکنون، حزب به دلیل این ویژگی به ماندگاری خود ادامه داد. اما ویژگیهای حزب دمکرات تنها به این دو مورد خلاصه نمیشود، بهویژه پس از آنکه در برخی مقاطع استقلال سیاسی در حزب رو به ضعف نهاد، بلافاصله رهبران و مبارزان حزب به تکاپو افتادند تا حزب را به خط مشی اصولی خود بازگردانند و به ویژه در 4 دههی گذشته نه تنها ذرهای از استقلال سیاسی این حزب کاسته نشد و خدشهای بر آن وارد نشده است، بلکه تبدیل به یکی از شاخصههایی شده که حزب دمکرات را با آن میشناسند. از سوی دیگر، مشاهده میکنیم که حزب در هر دورانی خود را با روند تحولات زمانه و سیر پیش روندهی اوضاع تطبیق داده و رو به جلو حرکت کرده است. سه سال پس از اینکه جمعیت تجدید حیات کرد (ژ-کاف) تأسیس شد، همان رهبری و همان اعضاء در همان روز، حزب دمکرات را تأسیس کردند، این امر به نوعی بیانگر تطبیق دادن خود با تحولات و اوضاع زمانه است، یا مطرح کردن سوسیالیسم دمکراتیک از جانب حزب دمکرات کردستان ایران در فضا و شرایطی که ایدئولوژی چپ غالب بود، با حملات و اتهامات گوناگون روبرو شد، اما حزب این ایده را حفظ و به جهانیان معرفی نمود و امروز درستی آن بر همگان آشکار شده است. این ایده هماینک از سوی همگان و حتی از سوی آنانی که مخالف آن بودند نیز مورد پذیرش قرار گرفته و این افتخاری برای حزب دمکرات است.
یکی دیگر از ویژگیهای حزب ما این است که در مواقع ضروری به دلیل واقعبینی سیاسی، مواضع درستی اتخاذ کرده است. هنگامی که تحولاتی پیش آمده یا مسئلهای برایمان مطرح بوده است، بهعنوان حزب دمکرات کردستان ایران، تحت تأثیر فضای غالب و جو حاکم بر جامعه و صفوف حزبمان قرار نگرفتهایم، در اینگونه موارد، ما تحلیلها و مواضع خاص خود را داشتهایم و با شناخت و بررسی درست مسائل، به اتخاذ موضع و اظهارنظر پرداخته و اقدام نمودهایم. در این رابطه، گاهی چنین بهنظر رسیده است یا بدین متهم شدهایم که از رویدادها عقب افتاده و در اتخاذ موضع تأخیر نموده یا موضع درستی اتخاذ نکردهایم. اما اگر بخواهیم بهعنوان نمونه به مواردی اشاره کنیم، آشکار میشود که در تمامی این موارد، پیشاپیش اغلب احزاب و جریانات سیاسی بودهایم. هنگامی که آخوندها قدرت را به دست گرفته و انقلاب مردم ایران را به انحراف کشاندند، آزادیها را سرکوب کرده و درصدد تأسیس رژیمی همانند آنچه که اینک میبینیم، برآمدند، بسیاری از شخصیتها و جریانات آن را یک انقلاب ضدامپریالیستی میدانستند که آزادی را به ارمغان خواهد آورد، این حزب دمکرات بود که گفت رفراندوم را تحریم میکنیم، چون نه رفراندوم آزاد و دمکراتیک است و نه محتوای یک رژیم ایدئولوژیک قادر به تأمین دمکراسی و حقوق ملیتها خواهد بود. در آن زمان کسانی که از این موضع حزب دمکرات پشتیبانی میکردند، زیاد نبودند، اما امروزه آشکار شده است که این موضعگیری چه میزان ارزشمند بود و چگونه واقعبینی ما باعث شد که دنبالهرو و اسیر شرایط و جو سیاسی کاذب نشویم. هنگامی که جریان اصلاحطلبی به راه افتاد خیلیها بدان امید بستند و شعار اصلاحطلبی سردادند، اما حزب دمکرات گفت که این جریان به جایی نمیرسد و اصلاحات در این رژیم غیرممکن است، لذا دنبالهرو آن نمیشود و کسانی که به دنبالهروی آن روی آوردند، اگر نگوییم که اینک به دنبالهرو سیاست حزب دمکرات کردستان ایران تبدیل شدهاند، باید بگوییم که اینک به تأییدکنندهی سیاست حزب تبدیل شدهاند. مدتی نیز جریان موسوم به جنبش سبز ظهور نمود که گویا قصد رهایی ایران را داشت. خیلیها دنبالهرو آنها شدند و حتی خیلیها ما را به حرکت در راستای این جریان تحریک و نهایتاً به مخالفت با آن متهم کردند. لیکن ما باز هم تحت تأثیر جو قرار نگرفتیم و تحلیل خاص خود را دربارهی این افراد داشت که ظاهراً میخواستند اصلاحاتی در ایران انجام دهند. زیرا آنان نه زمانی که در قدرت بودند، کارنامهی مناسبی داشتند و نه برنامهی مناسبی برای آینده در نظر داشتند. بنابراین ما نمیتوانستیم به کسانی که فاقد برنامه بودند، اعتماد کنیم؟ چگونه میتوان به کسی دل بست که نه تنها کارنامهی مناسبی نداشته بلکه در جهت مخالف آن نیز تندرویهایی نیز داشته است؟ چگونه میتوان به چنین کسانی دل بست که اینک در جهت اصلاحات گام بردارند، بدون آن که سابقهای در این زمینه داشته باشند یا برنامهای در این رابطه ارائه دهند؟
به طور کلی، اینها نمونههایی است که نشان میدهد حزب دمکرات کردستان ایران حزبی است که بر اساس واقعبینی و بر بستر واقعیتها سیاستورزی میکند، نه بر اساس توهمات، آرزوها و تخیلات و تحت تأثیر فضای کاذب سیاسی.
حزب ما نه تنها ویژگیهای خاص خود را دارا بوده، بلکه با اینکه گفته میشود سیاست پدر و مادر ندارد و سیاست یعنی فریب و دروغ، حزب ما ثابت کرد و رهبران ما به ما یاد دادند که در سیاست، اخلاق میتواند نقشی بنیادین ایفا کند. سیاستی که توأم با اخلاق نباشد و نیرویی که به اخلاق در سیاست اعتقاد نداشته باشد، نمیتواند برای همیشه مورد اعتماد همگان قرار گیرد.
در کنار این ویژگیها، حزب دمکرات دستاوردهای جدیدی برای جنبش کرد به ارمغان آورده است که رهبری دسته جمعی یکی از آنهاست. تجربیاتی که جنبشهای ملت کرد در این زمینه داشتند، با تأسیس حزب ما توسط پیشوا و احیای آن توسط دکتر قاسملو و دکتر شرفکندی ثابت شد که جنبشهای پیشین از آن رو دچار مشکل شدند، اگرچه شاید به پیروزی هم نمیرسیدند. اما دست کم تداوم پیدا میکردند، نتیجه آن بوده است که مردم به جای آن که به دنبال حزب سیاسی و برنامهی سیاسی مشخصی باشند، دنبالهرو افراد و شخصیتها بودند و همین امر منجر به ناکامی آنان شد. به همین دلیل، حزب ما رهبری دستهجمعی را برای جنبش کرد به ارمغان آورد تا اگر رأس جنبش هدف قرار گرفت، بدنهی آن رأس دیگری بازتولید نماید. بعد از پیشوا، بعد از دکتر قاسملو وبعد از دکتر سعید عملاً این گونه شد و به مردم یاد داد که به جای افراد و شخصیتها، به برنامهی سیاسی بیندیشند و این تفاوتی است که ما با جنبشهای قبل از خود در میان ملت کرد و با تمامی نیروهای ایرانی و مردم ایران نیز داریم. بخشی از مردم ایران هم اکنون نیز در انتظار چهرهای کاریزماتیک هستند که رهبری آنان را به عهده بگیرد، همچون موسوی، کروبی، منتظری، خمینی، رضاشاه یا مصدق. هنوز در ایران، پیگیری و تعقیب یک برنامهی سیاسی، آنگونه که در کردستان میبینیم، جا نیفتاده و حزب ما مبتکر این روش است. این سیاست درست و واقعبینانه، آن همه خونی که مبارزان حزب ما دادهاند، آن همه سلولهای زندان که مالامال از فعالان ما شدند و آن همه پایداری در مبارزه، همگی از عواملی هستند که حزب را در قلبهای مردم کردستان جای دادهاند، به همین دلیل نیز مردم همواره سنگری برای مبارزان حزب بوده اند. خانههای آنان مأمن و جایگاه ماست و از همین رو نیز از حزب پشتیبانی و حمایت میکنند. این از ویژگیهای حزب است که شاید حزب دیگری با زحمتی بسیار بیشتر از حزب دمکرات هم اگر سیاست و افکارشان مانند آن نباشد، نمیتوانند به آن دست یابد. در حالت کنونی، این حزب و آن آرمانهایی که حزب با هدف تأمین آن تأسیس شد، با تاریخچهای سرشار از افتخار، با توجه به وضعیتی که در آن قرار داریم، و ظرفیت این حزب در انطباق با شرایط روز، در چنین وضعیتی در داخل کردستان، ایران و در سطح بینالمللی نیز حساب ویژهای روی این حزب میشود. به همان بزرگی این حزب از آن انتظار دارند.
ازش انتظار دارند که در این شرایط نقشی اساسی، زنده، فعال و چشمگیرتر داشته باشد، در کدام شرایط؟ در شرایطی که کشورمان ایران، رژیم جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری برای مردم شناخته شده و نزد آنها منفورتر گشته است و نه تنها پایگاه سیاسی، بلکه وضعیت اقتصادی آن نیز بحرانی است. حتی رژیم پایگاه دینی و مذهبی خود را نسبت به گذشته از دست داده و نسبت حلقه به گوشهایی که خود را برای رژیم به کشتن میدادند، نیز بسیار کم شده است.
مشکلات داخلی، وضعیت اسفبار مردم، تمامی اینها شرایطی هستند که روند مبارزه و مسیر مبارزهمان را به یقین تأثیرگذارتر خواهد نمود و بهبود خواهد بخشید. در ارتباط با کشورهای خارجی تمامی این مشکلات وجود دارد که من در اینجا به آن نمیپردازم، زیرا همه شما روزانه در اخبار و از طریق رسانهها آنها را تعقیب میکنید و میبینید که این رژیم تا چه اندازه منفور و تا چه اندازه برای افکار عمومی شناخته شده است و این به نوبهی خود بستر خوبی برای فعالیت ما فراهم میکند.
از سوی دیگر میبینیم که پروسهای از تغییر و تحولات در جهان، در منطقه و در اطراف ما در حال جریان است. تغییر و تحولات در بعضی از کشورها روی داد، در بعضی از کشورها در جریان است و در بعضی مناطق و بعضی از کشورها در راه راست و ما بایستی منتظر باشیم و آنچنان که که تاکنون انجام دادهایم، تمامی احتمالات را در نظر بگیریم و خود را برای هر کدام از آن شرایط آماده کنیم و خود را با شرایط چنان تطبیق دهیم که در هر حالتی و در صورت روی دادن هر اتفاقی، ما وزنهای سنگین در راستای تحقق منافع ملی خود باشیم. برای این هدف ما معتقدیم ملت ما و به ویژه جریانهای سیاسی ایرانی نیازمند اتحاد و همصدایی بیشتری هستند و به همین خاطر چنانچه شما مطلعید، در چند روز گذشته و بعد از پایان پلنوم ما، با وجود آنکه رفقایی که 6 سال قبل جدا شده بودند، اگر چه آن زمان تلاش زیادی انجام دادیم که جدایی رخ ندهد، هر چند که بعد از جدایی بسیار تلاش نمودیم که اتحاد دوباره شکل بگیرد، ولی موفق نشدیم، اما دوباره با یک ابتکار عمل دیگر در بیانیهای پیشنهاد نشست و دیالوگ مستقیم با آن رفقایی که پیشتر از ما جدا شده بودند را اعلام نمودیم. این کار را با حسن نیت انجام دادهایم و این که فرد یا جریانی چگونه آن را تحلیل میکند و چگونه بدبینانه به آن مینگرد، نظر خودشان است، مهم این است که ما با حسن نیت و تنها با هدف اتحاد و یکی شدن این کار را انجام دادیم. رفقای پیشین در بیانیهای پاسخ ما را دادند. پاسخ آنها جای امید دارد، زیرا از فراخوان ما استقبال نمودند و آن را اقدامی خوب برشمردهاند، ولی در همان حال در بیانیهاشان اصطلاحات و جملاتی آنچنانی وجود دارد که این ذهنیت را ایجاد میکند که شرط گذاشته باشند. زیرا هیچ شرطی نمیتواند به این روند کمک کند.
اگر قرار است شرایطی گذاشته شود که خود آن شرایط مورد بحث و اختلاف هستند و قبل از نشست و دیالوگ حل و فصل شوند، دیگر نشست و دیالوگ چه معنایی میتواند داشته باشد. ما امیدواریم که تنها یک ابهام باشد و شرطی در کار نباشد و هر چه زودتر و در شرایطی مناسب زمینه برای این دیدارها و دیالوگها فراهم گشته و در آنجا این مسائل مورد بحث قرار بگیرد، تا آنچه که ضرورت طلب میکند یعنی اتحاد صفوف حزب دمکرات کردستان ایران تحقق یابد. ما امیدواریم که پاسخ حسن نیت خود را با حسن نیت دریافت داریم و این روند را با موفقیت به نتیجه برسانیم.
مبارزه و تلاش ما تنها به این امر محدود نگشته است. ما با دیگر جریانهای کردستانی نشستهایی داشتهایم، تبادل نظر نمودهایم. نکات مشترکی را تعیین کردهایم و این روند نیز در حال به نتیجه رسیدن است که امیدوارم و در مراسمی دیگر نتایج آن را به اطلاع شما عزیزان برسانیم. ما در شعارهای خودمان، در هر جریانی شعار اساسی را که ابلاغ نمودهایم، دو موضوع اساسی را در نظر گرفتهایم، مسئله ملی کرد در کردستان ایران و دمکراسی، ولی در مراحل گوناگون و در روند ادامه جنبش، هربار به نوعی فرموله شده است، در قالب خودمختاری و یا در قالب فدرالیسم، اما هر چه باشد هدف واحد است. تحقق حقوق ملی و تأمین دمکراسی. ما به عنوان حزب دمکرات در داخل جامعه خویش و حتی در درون صفوف حزبمان، گاهی اوقات، در بین آن دو تقابلی دیدهایم و حزب ما به دقت و ظرافت توانسته است که توازن و همسنگی و ضرورت هر کدامشان را به صورت یکسان حفظ کند. زمانی چنان بوده است که فضای ناسیونالیستی آنچنان غالب بود، که به سمت ناسیونالیسمی رادیکال حرکت کرده است. حزب دمکرات با دقت و ظرافت و با توجه به ضرورتی که دمکراسی به عنوان تضمین و پشتیبان حقوق ملی داراست، آن را نگهداشته و نگذاشته است که در مقابل ناسیونالیسم افراطی کمرنگ شود. زمانی که ایدئولوژیهای گوناگون، از اسلامی گرفته تا چپ، سایه بر جامعه ما افکنده و در درون صفوف حزب ما، گفتمان غالب بودهاند و بر آن بودهاند که مسئلهی ملی را کمرنگ نموده و بگویند که همه ما مسلمان هستیم و همه برادریم و از طریق ایدههای چپ و مترقی همه چیز تحقق خواهد یافت و دیگر احتیاجی به این شعارها نیست، حزب دمکرات در آنجا مسئله ملی را در برابر مسائلی دیگر که آنها نیز برای حزب دمکرات ضروری هستند، حفظ نموده و نگه داشته است و توازن را در میان آن دو حفظ کرده است، زیرا این را درک نموده است که بدون دمکراسی، حقوق ملی تحقق نمییابد، اگر تحقق یابد، تضمینی برای تداوم آن وجود ندارد و اگر حقوق ملی در ایران، به ویژه حقوق ملی ملت کرد، تحقق نیابد دمکراسی نه میتواند معنایی داشته باشد و نه به مفهوم واقعی آن تحقق مییابد، با وجود تمامی اینها، تمام انتظاراتی که از حزب ما وجود دارد، برحق است، ولی در این مناسبت و در سالروز تأسیس حزب، ما نیز انتظارات خود را از مردم کردستان اعلان میداریم و از تودههای مردم کردستان که همیشه به خواستههای ما جواب مثبت دادهاند، میخواهیم که نگاهی به روند اتفاقات و تغییر و تحولات منطقه بیاندازند و ببینند که نقش مردم در کنار احزاب سیاسی تا چه اندازه است و اجازه دهند که حزب ما نیز انتظاراتی را از آنها داشته باشد برای آنکه انتظارات آنها تحقق یابد و انتظارات ما از آنها، که هیچ کدام از یکدیگر جدا نیستیم، همه ما فرزندان یک ملتیم و برای یک هدف مبارزه میکنیم، تا آرمانها و آرزوهایمان تحقق یافته و پیروزی ما تأمین گردد. ما با احزاب ایرانی نیز همچنان در تبادلنظر و گفتگو هستیم، چندان آسان نیست که خواستههای ما نزد کسانی که هرگز چنین خواستهایی برایشان اهمیت نداشته و یا حتی آنها را تهدیدآمیز تصور کردهاند، چند روزه مورد قبول واقع گردد، ولی گامهای ما برای تثبیت نظراتمان رو به جلوست، برای تفهیم اینکه ما به آنها باور داریم، گامهای بزرگی برداشتهایم، مسائلی هنوز باقی مانده ولی موارد بسیاری نیز مورد قبول قرار گرفته است. من بار دیگر سالروز تأسیس حزب محبوبمان، حزب محبوب مردم کردستان، حزب دمکرات کردستان ایران را به همه تبریک میگوییم، برای این حزب مبارز که آن همه قربانی داده و رهبران بزرگش را در راه آرزوها و خواستههای مردم کردستان از دست داده است، آرزوی توفیق و پیروزی دارم. من بر این باورم که هر ملتی که نخواهد از بین نرود، از بین نخواهد رفت، هر ملتی که بخواهد به حقوق خود دست یابد، روزی به آن خواهد رسید، دیر یا زود، شاید شرایط از لحاظ زمانی بر آن تأثیر بگذارند، ولی از مسیر موفقیت منحرف نخواهند شد، برای همه شما آرزوی سلامتی دارم.
پیروز باد حزب ما و ملت مبارز ما
دفترسیاسی حزب دمکرات
کردستان ایران
25 مرداد 1391 خورشیدی
15 آگوست 2012 میلادی
دوستان گرامی!
خانمها! آقایان!
حضار محترم!
امروز 25 مردادماه 1391، شصت و هفتمین سالگرد تأسیس حزب دمکرات کردستان ایران و همچنین هفتادمین سالگرد تأسیس جمعیت تجدید حیات کرد یعنی همان سازمانی است که 67 سال پیش از این، حزب دمکرات کردستان بر پایههای تشکیلاتی آن پیریزی گردید و تأسیس شد.
بدین مناسبت اجازه میخواهم که به نمایندگی از دفتر سیاسی و رهبری حزب و همهی شما به یکایک هواداران، اعضا، کادرها، پیشمرگان، رهبری حزب دمکرات کردستان ایران و کلیهی آحاد مردم کردستان شادباش بگویم، یعنی به کسانی که تحت هر شرایطی، تکیهگاه نیرومندی برای حزب محبوبشان، حزب دمکرات کردستان ایران بودهاند. به همین مناسبت در پیشگاه بنیانگذاران حزب دمکرات و پیشاپیش همگی آنان، پیشوای زنده یاد قاضی محمد و رهبرانی که بعدها در جریان احیای حزب و حرکت به سوی اهداف اصولی و مدرن حزب ایفای نقش و مسئولیت نمودهاند، سر تعظیم و احترام فرود میآوریم.
67 سال قبل در چنین روزی (سال 1324 خورشیدی) با تلاش و همت پیشوا قاضی محمد و تمامی مبارزین و میهنپرستان و کوشندگان راه آزادی و رهایی ملت کرد، حزب دمکرات تأسیس شد. ضرورت تشکیل این حزب چه بود؟ اگر به یکایک موارد و ابعادی که ضرورت تأسیس حزبی چنان مترقی و مدرن را ایجاب مینمود، اشاره کنیم، شاید لازم باشد به ابعاد و جوانب بسیاری پرداخته شود، لیکن اگر فرض کنیم که حزب دمکرات کردستان در آن شرایط و آن دوران تأسیس نمیشد، آیا اساساً جمهوری کردستان پا یه عرصهی وجود مینهاد؟ آیا برای نخستین بار در تاریخ ملت کرد، یک حکومت کردی در شکل و فرم جمهوری تشکیل میشد و صفحات تاریخ جنبش کرد را مزین مینمود؟ یا اگر هم تأسیس میشد، آیا چنین حکومتی بدون وجود حزب دمکرات کردستان، محتوایی چنین دمکراتیک داشت که با وجود حزب دمکرات از آن برخوردار گردید؟ اگر حزب دمکرات کردستان تأسیس نشده بود، آیا پس از سرنگونی جمهوری کردستان، فعالیت این حزب در سایهی مبارزان حزبی که با پرکردن زندانها، تحت هر شرایطی پویایی و حیات این حزب را بیمه نمودند، نام حزب را زنده نگاه داشتند و اجازه ندادند قطار جنبش کرد از حرکت باز ایستد، یا مبارزانی که رؤیای جزیرهی ثبات را در زمان محمد رضا شاه پهلوی در سالهای 46 و 47 و تا پیروزی انقلاب ملیتهای ایران آشفته کردند، آیا اگر حزب دمکرات کردستان ایران تأسیس نمیشد، در روزهای پیروزی انقلاب و ماههای قبل و بعد از آن حزبی تأسیس میشد که به سرعت بتواند صدها هزار نفر و جمعیتی میلیونی از اعضاء و هوادارانش را ظرف چندماه سازمان دهد؟ اگر این حزب در قلبهای مردم ریشه ندوانیده بود و در اندیشه و ذهن تودههای مردم و فرزندان ملت کرد حضور نداشت، پس از آن که ملت کرد خواستار حقوق خود گردید و راهکار مسالمتآمیز را درپیش گرفت، اما سرکوب و محاصره از جانب رژیم جمهوری اسلامی آغاز گردید و ملت کرد را در تنگنای سخت و حالتی دفاعی قرار داد، اگر حزب دمکرات از پیش تأسیس نشده بود و فرایندی چند ساله را طی نکرده بود، آیا این ملت قادر بود که در برابر آن همه تهاجم و توطئه و محاصره مقاومت کند که متأسفانه برخی از این توطئهها با موفقیت همراه بود و به بهای جان رهبران ما تمام شد. لیکن این حزب با قامتی استوار و با همان ماهیت و محتوای دمکراتیک خود پابرجا ماند، بنابراین، از همان بدو تأسیس تاکنون، اگر نگاهی به سیر حرکت حزب بیاندازیم و تأثیرات این حزب بر جنبش کرد در کردستان ایران را مرور کنیم، شواهد موجود بیانگر ضرورت تأسیس آن خواهد بود. اما تأسیس یک حزب به تنهایی کافی نیست. بلکه ماندگاری آن است که اهمیت دارد. همگی ما، بهویژه آنهایی که بیش از دیگران با تاریخ ایران و کردستان آشنا هستند، میدانیم که در ایران و حتی در منطقه احزاب و سازمانهایی پیش از حزب دمکرات کردستان و یا همزمان با آن تأسیس شدند، اما در سیر تاریخی تحولات یا محو شدند و یا تنها نامی از آنان باقی ماند، بدون آنکه توان تأثیرگذاری بر تحولات را داشته باشند. اما حزب دمکرات پس از تأسیس، ماندگار شد و روزبه روز نیرومندتر و مؤثرتر از گذشته به حیات سیاسی خود ادامه داد. دلیل این امر چیست؟ با نگاهی به گذشتهی احزاب و سازمانهایی که پیشتر وجود داشتند ولی بعدها از صحنه محو شدند، یا صرفاً نامی بدون توان تأثیرگذاری از آنان بر جای ماند، مشاهده میکنیم که آنان دچار دو مشکل اساسی بودند.
نخست اینکه به درازای زمان، آنان بر باورهای بسترساز تأسیس خود، اصرار ورزیدند و متحول نشدند و نتوانستند خود را با تحولات زمانه تطبیق دهند و با مطالبات مردم و هواداران خود توأمان به پیش بروند. همچنان بر یک دیدگاه و یک عقیده ثابت ماندند و هیچ چیز نتوانست تحولی در مواضع و دیدگاههای آنان ایجاد کند.
دوم اینکه، در زمینه روابط، دارای روابطی ناسالم بودند. یعنی آنچنان در روابط خود غیر اصولی رفتار کردند که به عنوان دنبالهرو و آلت دست کشورها یا جریانات دیگر ظاهر شدند. از همین رو و به دلیل آن که استقلال سیاسی خود را از دست دادند و نتوانستند خود را با روند تحولات زمانه و رویدادهای دنیا تطبیق دهند، به تدریج مضمحل شدند یا صرفاً نامی از آنان برجای ماند، اما حزب دمکرات به دلیل آن که استقلال سیاسی خود را حفظ نمود و خود را با تحولات جهانی تطبیق داد، در هر زمانهای قهرمانانه ایفای نقش نمود. در دهههای بعدی و تاکنون، حزب به دلیل این ویژگی به ماندگاری خود ادامه داد. اما ویژگیهای حزب دمکرات تنها به این دو مورد خلاصه نمیشود، بهویژه پس از آنکه در برخی مقاطع استقلال سیاسی در حزب رو به ضعف نهاد، بلافاصله رهبران و مبارزان حزب به تکاپو افتادند تا حزب را به خط مشی اصولی خود بازگردانند و به ویژه در 4 دههی گذشته نه تنها ذرهای از استقلال سیاسی این حزب کاسته نشد و خدشهای بر آن وارد نشده است، بلکه تبدیل به یکی از شاخصههایی شده که حزب دمکرات را با آن میشناسند. از سوی دیگر، مشاهده میکنیم که حزب در هر دورانی خود را با روند تحولات زمانه و سیر پیش روندهی اوضاع تطبیق داده و رو به جلو حرکت کرده است. سه سال پس از اینکه جمعیت تجدید حیات کرد (ژ-کاف) تأسیس شد، همان رهبری و همان اعضاء در همان روز، حزب دمکرات را تأسیس کردند، این امر به نوعی بیانگر تطبیق دادن خود با تحولات و اوضاع زمانه است، یا مطرح کردن سوسیالیسم دمکراتیک از جانب حزب دمکرات کردستان ایران در فضا و شرایطی که ایدئولوژی چپ غالب بود، با حملات و اتهامات گوناگون روبرو شد، اما حزب این ایده را حفظ و به جهانیان معرفی نمود و امروز درستی آن بر همگان آشکار شده است. این ایده هماینک از سوی همگان و حتی از سوی آنانی که مخالف آن بودند نیز مورد پذیرش قرار گرفته و این افتخاری برای حزب دمکرات است.
یکی دیگر از ویژگیهای حزب ما این است که در مواقع ضروری به دلیل واقعبینی سیاسی، مواضع درستی اتخاذ کرده است. هنگامی که تحولاتی پیش آمده یا مسئلهای برایمان مطرح بوده است، بهعنوان حزب دمکرات کردستان ایران، تحت تأثیر فضای غالب و جو حاکم بر جامعه و صفوف حزبمان قرار نگرفتهایم، در اینگونه موارد، ما تحلیلها و مواضع خاص خود را داشتهایم و با شناخت و بررسی درست مسائل، به اتخاذ موضع و اظهارنظر پرداخته و اقدام نمودهایم. در این رابطه، گاهی چنین بهنظر رسیده است یا بدین متهم شدهایم که از رویدادها عقب افتاده و در اتخاذ موضع تأخیر نموده یا موضع درستی اتخاذ نکردهایم. اما اگر بخواهیم بهعنوان نمونه به مواردی اشاره کنیم، آشکار میشود که در تمامی این موارد، پیشاپیش اغلب احزاب و جریانات سیاسی بودهایم. هنگامی که آخوندها قدرت را به دست گرفته و انقلاب مردم ایران را به انحراف کشاندند، آزادیها را سرکوب کرده و درصدد تأسیس رژیمی همانند آنچه که اینک میبینیم، برآمدند، بسیاری از شخصیتها و جریانات آن را یک انقلاب ضدامپریالیستی میدانستند که آزادی را به ارمغان خواهد آورد، این حزب دمکرات بود که گفت رفراندوم را تحریم میکنیم، چون نه رفراندوم آزاد و دمکراتیک است و نه محتوای یک رژیم ایدئولوژیک قادر به تأمین دمکراسی و حقوق ملیتها خواهد بود. در آن زمان کسانی که از این موضع حزب دمکرات پشتیبانی میکردند، زیاد نبودند، اما امروزه آشکار شده است که این موضعگیری چه میزان ارزشمند بود و چگونه واقعبینی ما باعث شد که دنبالهرو و اسیر شرایط و جو سیاسی کاذب نشویم. هنگامی که جریان اصلاحطلبی به راه افتاد خیلیها بدان امید بستند و شعار اصلاحطلبی سردادند، اما حزب دمکرات گفت که این جریان به جایی نمیرسد و اصلاحات در این رژیم غیرممکن است، لذا دنبالهرو آن نمیشود و کسانی که به دنبالهروی آن روی آوردند، اگر نگوییم که اینک به دنبالهرو سیاست حزب دمکرات کردستان ایران تبدیل شدهاند، باید بگوییم که اینک به تأییدکنندهی سیاست حزب تبدیل شدهاند. مدتی نیز جریان موسوم به جنبش سبز ظهور نمود که گویا قصد رهایی ایران را داشت. خیلیها دنبالهرو آنها شدند و حتی خیلیها ما را به حرکت در راستای این جریان تحریک و نهایتاً به مخالفت با آن متهم کردند. لیکن ما باز هم تحت تأثیر جو قرار نگرفتیم و تحلیل خاص خود را دربارهی این افراد داشت که ظاهراً میخواستند اصلاحاتی در ایران انجام دهند. زیرا آنان نه زمانی که در قدرت بودند، کارنامهی مناسبی داشتند و نه برنامهی مناسبی برای آینده در نظر داشتند. بنابراین ما نمیتوانستیم به کسانی که فاقد برنامه بودند، اعتماد کنیم؟ چگونه میتوان به کسی دل بست که نه تنها کارنامهی مناسبی نداشته بلکه در جهت مخالف آن نیز تندرویهایی نیز داشته است؟ چگونه میتوان به چنین کسانی دل بست که اینک در جهت اصلاحات گام بردارند، بدون آن که سابقهای در این زمینه داشته باشند یا برنامهای در این رابطه ارائه دهند؟
به طور کلی، اینها نمونههایی است که نشان میدهد حزب دمکرات کردستان ایران حزبی است که بر اساس واقعبینی و بر بستر واقعیتها سیاستورزی میکند، نه بر اساس توهمات، آرزوها و تخیلات و تحت تأثیر فضای کاذب سیاسی.
حزب ما نه تنها ویژگیهای خاص خود را دارا بوده، بلکه با اینکه گفته میشود سیاست پدر و مادر ندارد و سیاست یعنی فریب و دروغ، حزب ما ثابت کرد و رهبران ما به ما یاد دادند که در سیاست، اخلاق میتواند نقشی بنیادین ایفا کند. سیاستی که توأم با اخلاق نباشد و نیرویی که به اخلاق در سیاست اعتقاد نداشته باشد، نمیتواند برای همیشه مورد اعتماد همگان قرار گیرد.
در کنار این ویژگیها، حزب دمکرات دستاوردهای جدیدی برای جنبش کرد به ارمغان آورده است که رهبری دسته جمعی یکی از آنهاست. تجربیاتی که جنبشهای ملت کرد در این زمینه داشتند، با تأسیس حزب ما توسط پیشوا و احیای آن توسط دکتر قاسملو و دکتر شرفکندی ثابت شد که جنبشهای پیشین از آن رو دچار مشکل شدند، اگرچه شاید به پیروزی هم نمیرسیدند. اما دست کم تداوم پیدا میکردند، نتیجه آن بوده است که مردم به جای آن که به دنبال حزب سیاسی و برنامهی سیاسی مشخصی باشند، دنبالهرو افراد و شخصیتها بودند و همین امر منجر به ناکامی آنان شد. به همین دلیل، حزب ما رهبری دستهجمعی را برای جنبش کرد به ارمغان آورد تا اگر رأس جنبش هدف قرار گرفت، بدنهی آن رأس دیگری بازتولید نماید. بعد از پیشوا، بعد از دکتر قاسملو وبعد از دکتر سعید عملاً این گونه شد و به مردم یاد داد که به جای افراد و شخصیتها، به برنامهی سیاسی بیندیشند و این تفاوتی است که ما با جنبشهای قبل از خود در میان ملت کرد و با تمامی نیروهای ایرانی و مردم ایران نیز داریم. بخشی از مردم ایران هم اکنون نیز در انتظار چهرهای کاریزماتیک هستند که رهبری آنان را به عهده بگیرد، همچون موسوی، کروبی، منتظری، خمینی، رضاشاه یا مصدق. هنوز در ایران، پیگیری و تعقیب یک برنامهی سیاسی، آنگونه که در کردستان میبینیم، جا نیفتاده و حزب ما مبتکر این روش است. این سیاست درست و واقعبینانه، آن همه خونی که مبارزان حزب ما دادهاند، آن همه سلولهای زندان که مالامال از فعالان ما شدند و آن همه پایداری در مبارزه، همگی از عواملی هستند که حزب را در قلبهای مردم کردستان جای دادهاند، به همین دلیل نیز مردم همواره سنگری برای مبارزان حزب بوده اند. خانههای آنان مأمن و جایگاه ماست و از همین رو نیز از حزب پشتیبانی و حمایت میکنند. این از ویژگیهای حزب است که شاید حزب دیگری با زحمتی بسیار بیشتر از حزب دمکرات هم اگر سیاست و افکارشان مانند آن نباشد، نمیتوانند به آن دست یابد. در حالت کنونی، این حزب و آن آرمانهایی که حزب با هدف تأمین آن تأسیس شد، با تاریخچهای سرشار از افتخار، با توجه به وضعیتی که در آن قرار داریم، و ظرفیت این حزب در انطباق با شرایط روز، در چنین وضعیتی در داخل کردستان، ایران و در سطح بینالمللی نیز حساب ویژهای روی این حزب میشود. به همان بزرگی این حزب از آن انتظار دارند.
ازش انتظار دارند که در این شرایط نقشی اساسی، زنده، فعال و چشمگیرتر داشته باشد، در کدام شرایط؟ در شرایطی که کشورمان ایران، رژیم جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری برای مردم شناخته شده و نزد آنها منفورتر گشته است و نه تنها پایگاه سیاسی، بلکه وضعیت اقتصادی آن نیز بحرانی است. حتی رژیم پایگاه دینی و مذهبی خود را نسبت به گذشته از دست داده و نسبت حلقه به گوشهایی که خود را برای رژیم به کشتن میدادند، نیز بسیار کم شده است.
مشکلات داخلی، وضعیت اسفبار مردم، تمامی اینها شرایطی هستند که روند مبارزه و مسیر مبارزهمان را به یقین تأثیرگذارتر خواهد نمود و بهبود خواهد بخشید. در ارتباط با کشورهای خارجی تمامی این مشکلات وجود دارد که من در اینجا به آن نمیپردازم، زیرا همه شما روزانه در اخبار و از طریق رسانهها آنها را تعقیب میکنید و میبینید که این رژیم تا چه اندازه منفور و تا چه اندازه برای افکار عمومی شناخته شده است و این به نوبهی خود بستر خوبی برای فعالیت ما فراهم میکند.
از سوی دیگر میبینیم که پروسهای از تغییر و تحولات در جهان، در منطقه و در اطراف ما در حال جریان است. تغییر و تحولات در بعضی از کشورها روی داد، در بعضی از کشورها در جریان است و در بعضی مناطق و بعضی از کشورها در راه راست و ما بایستی منتظر باشیم و آنچنان که که تاکنون انجام دادهایم، تمامی احتمالات را در نظر بگیریم و خود را برای هر کدام از آن شرایط آماده کنیم و خود را با شرایط چنان تطبیق دهیم که در هر حالتی و در صورت روی دادن هر اتفاقی، ما وزنهای سنگین در راستای تحقق منافع ملی خود باشیم. برای این هدف ما معتقدیم ملت ما و به ویژه جریانهای سیاسی ایرانی نیازمند اتحاد و همصدایی بیشتری هستند و به همین خاطر چنانچه شما مطلعید، در چند روز گذشته و بعد از پایان پلنوم ما، با وجود آنکه رفقایی که 6 سال قبل جدا شده بودند، اگر چه آن زمان تلاش زیادی انجام دادیم که جدایی رخ ندهد، هر چند که بعد از جدایی بسیار تلاش نمودیم که اتحاد دوباره شکل بگیرد، ولی موفق نشدیم، اما دوباره با یک ابتکار عمل دیگر در بیانیهای پیشنهاد نشست و دیالوگ مستقیم با آن رفقایی که پیشتر از ما جدا شده بودند را اعلام نمودیم. این کار را با حسن نیت انجام دادهایم و این که فرد یا جریانی چگونه آن را تحلیل میکند و چگونه بدبینانه به آن مینگرد، نظر خودشان است، مهم این است که ما با حسن نیت و تنها با هدف اتحاد و یکی شدن این کار را انجام دادیم. رفقای پیشین در بیانیهای پاسخ ما را دادند. پاسخ آنها جای امید دارد، زیرا از فراخوان ما استقبال نمودند و آن را اقدامی خوب برشمردهاند، ولی در همان حال در بیانیهاشان اصطلاحات و جملاتی آنچنانی وجود دارد که این ذهنیت را ایجاد میکند که شرط گذاشته باشند. زیرا هیچ شرطی نمیتواند به این روند کمک کند.
اگر قرار است شرایطی گذاشته شود که خود آن شرایط مورد بحث و اختلاف هستند و قبل از نشست و دیالوگ حل و فصل شوند، دیگر نشست و دیالوگ چه معنایی میتواند داشته باشد. ما امیدواریم که تنها یک ابهام باشد و شرطی در کار نباشد و هر چه زودتر و در شرایطی مناسب زمینه برای این دیدارها و دیالوگها فراهم گشته و در آنجا این مسائل مورد بحث قرار بگیرد، تا آنچه که ضرورت طلب میکند یعنی اتحاد صفوف حزب دمکرات کردستان ایران تحقق یابد. ما امیدواریم که پاسخ حسن نیت خود را با حسن نیت دریافت داریم و این روند را با موفقیت به نتیجه برسانیم.
مبارزه و تلاش ما تنها به این امر محدود نگشته است. ما با دیگر جریانهای کردستانی نشستهایی داشتهایم، تبادل نظر نمودهایم. نکات مشترکی را تعیین کردهایم و این روند نیز در حال به نتیجه رسیدن است که امیدوارم و در مراسمی دیگر نتایج آن را به اطلاع شما عزیزان برسانیم. ما در شعارهای خودمان، در هر جریانی شعار اساسی را که ابلاغ نمودهایم، دو موضوع اساسی را در نظر گرفتهایم، مسئله ملی کرد در کردستان ایران و دمکراسی، ولی در مراحل گوناگون و در روند ادامه جنبش، هربار به نوعی فرموله شده است، در قالب خودمختاری و یا در قالب فدرالیسم، اما هر چه باشد هدف واحد است. تحقق حقوق ملی و تأمین دمکراسی. ما به عنوان حزب دمکرات در داخل جامعه خویش و حتی در درون صفوف حزبمان، گاهی اوقات، در بین آن دو تقابلی دیدهایم و حزب ما به دقت و ظرافت توانسته است که توازن و همسنگی و ضرورت هر کدامشان را به صورت یکسان حفظ کند. زمانی چنان بوده است که فضای ناسیونالیستی آنچنان غالب بود، که به سمت ناسیونالیسمی رادیکال حرکت کرده است. حزب دمکرات با دقت و ظرافت و با توجه به ضرورتی که دمکراسی به عنوان تضمین و پشتیبان حقوق ملی داراست، آن را نگهداشته و نگذاشته است که در مقابل ناسیونالیسم افراطی کمرنگ شود. زمانی که ایدئولوژیهای گوناگون، از اسلامی گرفته تا چپ، سایه بر جامعه ما افکنده و در درون صفوف حزب ما، گفتمان غالب بودهاند و بر آن بودهاند که مسئلهی ملی را کمرنگ نموده و بگویند که همه ما مسلمان هستیم و همه برادریم و از طریق ایدههای چپ و مترقی همه چیز تحقق خواهد یافت و دیگر احتیاجی به این شعارها نیست، حزب دمکرات در آنجا مسئله ملی را در برابر مسائلی دیگر که آنها نیز برای حزب دمکرات ضروری هستند، حفظ نموده و نگه داشته است و توازن را در میان آن دو حفظ کرده است، زیرا این را درک نموده است که بدون دمکراسی، حقوق ملی تحقق نمییابد، اگر تحقق یابد، تضمینی برای تداوم آن وجود ندارد و اگر حقوق ملی در ایران، به ویژه حقوق ملی ملت کرد، تحقق نیابد دمکراسی نه میتواند معنایی داشته باشد و نه به مفهوم واقعی آن تحقق مییابد، با وجود تمامی اینها، تمام انتظاراتی که از حزب ما وجود دارد، برحق است، ولی در این مناسبت و در سالروز تأسیس حزب، ما نیز انتظارات خود را از مردم کردستان اعلان میداریم و از تودههای مردم کردستان که همیشه به خواستههای ما جواب مثبت دادهاند، میخواهیم که نگاهی به روند اتفاقات و تغییر و تحولات منطقه بیاندازند و ببینند که نقش مردم در کنار احزاب سیاسی تا چه اندازه است و اجازه دهند که حزب ما نیز انتظاراتی را از آنها داشته باشد برای آنکه انتظارات آنها تحقق یابد و انتظارات ما از آنها، که هیچ کدام از یکدیگر جدا نیستیم، همه ما فرزندان یک ملتیم و برای یک هدف مبارزه میکنیم، تا آرمانها و آرزوهایمان تحقق یافته و پیروزی ما تأمین گردد. ما با احزاب ایرانی نیز همچنان در تبادلنظر و گفتگو هستیم، چندان آسان نیست که خواستههای ما نزد کسانی که هرگز چنین خواستهایی برایشان اهمیت نداشته و یا حتی آنها را تهدیدآمیز تصور کردهاند، چند روزه مورد قبول واقع گردد، ولی گامهای ما برای تثبیت نظراتمان رو به جلوست، برای تفهیم اینکه ما به آنها باور داریم، گامهای بزرگی برداشتهایم، مسائلی هنوز باقی مانده ولی موارد بسیاری نیز مورد قبول قرار گرفته است. من بار دیگر سالروز تأسیس حزب محبوبمان، حزب محبوب مردم کردستان، حزب دمکرات کردستان ایران را به همه تبریک میگوییم، برای این حزب مبارز که آن همه قربانی داده و رهبران بزرگش را در راه آرزوها و خواستههای مردم کردستان از دست داده است، آرزوی توفیق و پیروزی دارم. من بر این باورم که هر ملتی که نخواهد از بین نرود، از بین نخواهد رفت، هر ملتی که بخواهد به حقوق خود دست یابد، روزی به آن خواهد رسید، دیر یا زود، شاید شرایط از لحاظ زمانی بر آن تأثیر بگذارند، ولی از مسیر موفقیت منحرف نخواهند شد، برای همه شما آرزوی سلامتی دارم.
پیروز باد حزب ما و ملت مبارز ما
دفترسیاسی حزب دمکرات
کردستان ایران
25 مرداد 1391 خورشیدی
15 آگوست 2012 میلادی