کریم پرویزی
قیام ملتی تحت ستم برای رسیدن به آزادی و رهایی در مسیر مبارزاتیاش، با رژیم حاکم مواجه میشود و رژیم ستمکار نیز در این راه چنان مشکلاتی برایش ایجاد میکنند تا هم از سویی هزینهی مبارزاتش را بیشتر کنند و هم نیرو و توانائیهایش را منحرف سازند.
رژیم ستمکار و تروریستپروری همچون رژیم ولایت فقیه برای مقابله با مبارزات ملتهای تحت ستم -علیالخصوص ملت کرد-سیاست مشت آهنین را به کار میبرد تا این مبارزات را دچار شوک و بهت کند و با تمام توان و قدرت خود، قیام و مبارزهی ملتهای تحت ستم را مورد هجوم قرار میدهد تا توان دوباره برخاستن را از آن بگیرند.
همانگونه که در ابتدای قبضه کردن قدرت، فتوای جهاد علیه ملت کرد را صادر کردند و خلخالی جنایتکار و چمران تروریست را فرستادند تا کردستان را به ویرانی بکشند، طی سالهای اخیر نیز با تمام توان و نیرو به سرکوب قیام ملت کرد پرداختهاند.
رژیم اسلامی ایران، با در پیش گرفتن سیاست سرکوبگرانه قصد افزایش هزینهی قیام و مبارزه حقطلبانهی مردم را دارد تا از این طریق هم مردم را دچار وحشت کند و هم جرات ملحق شدن به قیام و مبارزه را از انسانهای تحت ستم بگیرد. یکی دیگر از ابعاد توطئههای جمهوری اسلامی علیه ملت کرد، ایجاد پایگاهی حکومتی در درون ملت کرد یا ایجاد نفاق در میان هواداران احزاب مخالف رژیم است تا بدین طریق مهرههای دستنشاندهی حکومت در آینده به نیرویی بالقوه برای منحرف کردن مبارزات رهاییبخش کردستان بدل شوند و مبارزهی برحق ملت کرد را از درون تهی کرده و مسائل حاشیهای آن را بیشتر کنند.
حکومت با در پیش گرفتن چنین سیاست ناپاکی که توانسته عوامل خود را نیز در این بستر پرورش دهد، هم بخشی از نیروهای جامعه را از قیام و مبارزه دور میسازد و هم مهرههای دست نشاندهشان به عاملی در جهت ضربه زدن به قیام و مبارزه بدل میشوند. این امر از سویی موجب هدر رفتن انرژی و توان قیام در امور حاشیهای میشود و از سویی دیگر، توان و تمرکز بخشی از نیروهای مبارز را به مسائل انحرافی و ساختهی دست دشمن مشغول میسازند.
افراد سردرگمی که به عامل رژیم تبدیل میشوند، شاید در مقطعی از منفعتی محدود بهرهمند شوند اما نقش دسته تبر را برای دشمن بازی میکنند.
دسته تبر وظیفهاش خدمت به تبر ریشدار است و توان ملت را تا حدی به خود مشغول میکند، اما هرگاه دسته تبر بشکند و یا نیازی به آن نباشد، آن را در آتشدان انداخته و نابود میکنند، زیرا کسانی که به راحتی به ملت خود پشت میکنند به همان سادگی هم میتوانند خیانتشان را این بار در حق اربابانش تکرار کند از این روست که سرنوشت محتوم دسته تبر، سوختن و نابود شدن است.
قیام ملتی تحت ستم برای رسیدن به آزادی و رهایی در مسیر مبارزاتیاش، با رژیم حاکم مواجه میشود و رژیم ستمکار نیز در این راه چنان مشکلاتی برایش ایجاد میکنند تا هم از سویی هزینهی مبارزاتش را بیشتر کنند و هم نیرو و توانائیهایش را منحرف سازند.
رژیم ستمکار و تروریستپروری همچون رژیم ولایت فقیه برای مقابله با مبارزات ملتهای تحت ستم -علیالخصوص ملت کرد-سیاست مشت آهنین را به کار میبرد تا این مبارزات را دچار شوک و بهت کند و با تمام توان و قدرت خود، قیام و مبارزهی ملتهای تحت ستم را مورد هجوم قرار میدهد تا توان دوباره برخاستن را از آن بگیرند.
همانگونه که در ابتدای قبضه کردن قدرت، فتوای جهاد علیه ملت کرد را صادر کردند و خلخالی جنایتکار و چمران تروریست را فرستادند تا کردستان را به ویرانی بکشند، طی سالهای اخیر نیز با تمام توان و نیرو به سرکوب قیام ملت کرد پرداختهاند.
رژیم اسلامی ایران، با در پیش گرفتن سیاست سرکوبگرانه قصد افزایش هزینهی قیام و مبارزه حقطلبانهی مردم را دارد تا از این طریق هم مردم را دچار وحشت کند و هم جرات ملحق شدن به قیام و مبارزه را از انسانهای تحت ستم بگیرد. یکی دیگر از ابعاد توطئههای جمهوری اسلامی علیه ملت کرد، ایجاد پایگاهی حکومتی در درون ملت کرد یا ایجاد نفاق در میان هواداران احزاب مخالف رژیم است تا بدین طریق مهرههای دستنشاندهی حکومت در آینده به نیرویی بالقوه برای منحرف کردن مبارزات رهاییبخش کردستان بدل شوند و مبارزهی برحق ملت کرد را از درون تهی کرده و مسائل حاشیهای آن را بیشتر کنند.
حکومت با در پیش گرفتن چنین سیاست ناپاکی که توانسته عوامل خود را نیز در این بستر پرورش دهد، هم بخشی از نیروهای جامعه را از قیام و مبارزه دور میسازد و هم مهرههای دست نشاندهشان به عاملی در جهت ضربه زدن به قیام و مبارزه بدل میشوند. این امر از سویی موجب هدر رفتن انرژی و توان قیام در امور حاشیهای میشود و از سویی دیگر، توان و تمرکز بخشی از نیروهای مبارز را به مسائل انحرافی و ساختهی دست دشمن مشغول میسازند.
افراد سردرگمی که به عامل رژیم تبدیل میشوند، شاید در مقطعی از منفعتی محدود بهرهمند شوند اما نقش دسته تبر را برای دشمن بازی میکنند.
دسته تبر وظیفهاش خدمت به تبر ریشدار است و توان ملت را تا حدی به خود مشغول میکند، اما هرگاه دسته تبر بشکند و یا نیازی به آن نباشد، آن را در آتشدان انداخته و نابود میکنند، زیرا کسانی که به راحتی به ملت خود پشت میکنند به همان سادگی هم میتوانند خیانتشان را این بار در حق اربابانش تکرار کند از این روست که سرنوشت محتوم دسته تبر، سوختن و نابود شدن است.