کریم پرویزی
جمهوری اعدام اسلامی از طریق هجوم نظامی و سازماندهی نهادهای سرکوبگری همچون وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، مبارزین و فعالین راسخ کردستان را هدف قرار داده و با گسترش دامنهی سرکوب و شکنجه، در صدد شناسایی شهروندان متعهد و فعالین باورمند به آرزوهای ملی و دمکراتیکی است که موضع راسخی علیه ظلم و ستم دارند.
لیکن از بُعدی دیگر، دشمن اصلی ملت کرد یعنی جمهوری اسلامی ایران با سیاستهای فاشیستی و شوینیستی و تاکتیک تفرقه بینداز و حکومت کن و کاربرد ابزارها و فنون جنگ روانی و تبلیغی میخواهد جامعهی کردستان را از درون دچار فروپاشی نموده و به زانو درآورد.
رژیم اگر در جنگ و تاکتیکهای نظامی تنها قادر به فشار بر افراد و اعدام افرادی از جامعه بوده یا میتواند یکی از فرزندان به پا خاستهی ملت کرد را به شهادت برساند، لیکن با جنگ تبلیغی و سیاستهای پلید خویش در صدد به بردگی کشاندن کل جامعه است.
جنگ روانی دارای ابعاد بسیار مختلفی است، لیکن یکی از خطرناکترین ابعاد این جنگ، آن است که جمهوری اسلامی با توسل به سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن تا آنجا پیش میرود که میان نیروها و جریانات و حتی آحاد جامعهی کردستان، به ویژه کسانی که دارای مواضع انقلابی بوده و در برابر ظلم و ستم میایستند، اختلاف و تفرقه ایجاد کند به گونهای که بذر تردید نسبت به یکدیگر را در میان آنان بکارد تا یکدیگر را واداده و روحیهباخته و وابسته به این دشمن و آن دشمن بخوانند و مبارزات و تلاشهای یکدیگر را خدمت به این و آن تلقی کنند و این یکی به آن یکی بگوید که تو در راه منافع دشمن گام برمیداری.
این پدیدهی نفاقافکنی و ایجاد جو بیاعتمادی و یک روز حمایت از این یکی و روز دیگر ضربه زدن به آن یکی، باعث میشود که جمهوری اسلامی تبدیل به تعیینکنندهی میدان جنگ و قوانین و چارچوبهای رفتاری شود و بدیهی است که بازی را به گونهای پیش خواهد برد که تمامی گروهها در ضعف و تضادی همیشگی با یکدیگر باقی بمانند و نهایتاً نیز همچنان چشم به الطاف اربابی باشند که آنان را به دور هم گرد میآورد.
خطرناکتر از همیشه زمانی است که اراده و هویت انسانی و ملی مبارزان و افراد دارای مواضع مستقل را چنان مخدوش نموده و در هم شکسته و به انحراف بکشاند که از کشته شدن آن دیگری به دست دشمنان ابراز شور و شعف نمایند!! این نهایت انحطاط شخصیت و فروپاشی اراده و کرامت یک انسان است که با کشته شدن یکی از فرزندان میهنش به دست دشمنان کردستان ابراز خوشحالی نماید، همانگ ونه که نمونههایی از آن را در میان هواداران برخی از سازمانهای بخشهای مختلف کردستان شاهد بودهایم.
جنگی که از لحاظ سیاسی و تبلیغی، به ویژه توسط جمهوری اعدام اسلامی انجام میگیرد، هدف از آن همانا درهم شکستن ارادهی ملت کرد است و آحاد مبارز جامعهی کردستان، بایستی مراقب این جنگ ضد بشری باشند.
جمهوری اعدام اسلامی از طریق هجوم نظامی و سازماندهی نهادهای سرکوبگری همچون وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، مبارزین و فعالین راسخ کردستان را هدف قرار داده و با گسترش دامنهی سرکوب و شکنجه، در صدد شناسایی شهروندان متعهد و فعالین باورمند به آرزوهای ملی و دمکراتیکی است که موضع راسخی علیه ظلم و ستم دارند.
لیکن از بُعدی دیگر، دشمن اصلی ملت کرد یعنی جمهوری اسلامی ایران با سیاستهای فاشیستی و شوینیستی و تاکتیک تفرقه بینداز و حکومت کن و کاربرد ابزارها و فنون جنگ روانی و تبلیغی میخواهد جامعهی کردستان را از درون دچار فروپاشی نموده و به زانو درآورد.
رژیم اگر در جنگ و تاکتیکهای نظامی تنها قادر به فشار بر افراد و اعدام افرادی از جامعه بوده یا میتواند یکی از فرزندان به پا خاستهی ملت کرد را به شهادت برساند، لیکن با جنگ تبلیغی و سیاستهای پلید خویش در صدد به بردگی کشاندن کل جامعه است.
جنگ روانی دارای ابعاد بسیار مختلفی است، لیکن یکی از خطرناکترین ابعاد این جنگ، آن است که جمهوری اسلامی با توسل به سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن تا آنجا پیش میرود که میان نیروها و جریانات و حتی آحاد جامعهی کردستان، به ویژه کسانی که دارای مواضع انقلابی بوده و در برابر ظلم و ستم میایستند، اختلاف و تفرقه ایجاد کند به گونهای که بذر تردید نسبت به یکدیگر را در میان آنان بکارد تا یکدیگر را واداده و روحیهباخته و وابسته به این دشمن و آن دشمن بخوانند و مبارزات و تلاشهای یکدیگر را خدمت به این و آن تلقی کنند و این یکی به آن یکی بگوید که تو در راه منافع دشمن گام برمیداری.
این پدیدهی نفاقافکنی و ایجاد جو بیاعتمادی و یک روز حمایت از این یکی و روز دیگر ضربه زدن به آن یکی، باعث میشود که جمهوری اسلامی تبدیل به تعیینکنندهی میدان جنگ و قوانین و چارچوبهای رفتاری شود و بدیهی است که بازی را به گونهای پیش خواهد برد که تمامی گروهها در ضعف و تضادی همیشگی با یکدیگر باقی بمانند و نهایتاً نیز همچنان چشم به الطاف اربابی باشند که آنان را به دور هم گرد میآورد.
خطرناکتر از همیشه زمانی است که اراده و هویت انسانی و ملی مبارزان و افراد دارای مواضع مستقل را چنان مخدوش نموده و در هم شکسته و به انحراف بکشاند که از کشته شدن آن دیگری به دست دشمنان ابراز شور و شعف نمایند!! این نهایت انحطاط شخصیت و فروپاشی اراده و کرامت یک انسان است که با کشته شدن یکی از فرزندان میهنش به دست دشمنان کردستان ابراز خوشحالی نماید، همانگ ونه که نمونههایی از آن را در میان هواداران برخی از سازمانهای بخشهای مختلف کردستان شاهد بودهایم.
جنگی که از لحاظ سیاسی و تبلیغی، به ویژه توسط جمهوری اعدام اسلامی انجام میگیرد، هدف از آن همانا درهم شکستن ارادهی ملت کرد است و آحاد مبارز جامعهی کردستان، بایستی مراقب این جنگ ضد بشری باشند.