کریم پرویزی
در نبردی جهانی و منطقهای که در موصل جریان دارد و در آینده تا رقه و شاید تا حلب و ادلب نیز کشانده شود، نیروهای و جریانات گوناگونی با منافع مختلف، با یکدیگر در نبرد هستند و به ویژه منافع روسیه و آمریکا در تضاد با یکدیگر قرار دارد و جنگ نیابتی میان خود را به دیگران تفویض کردهاند. گرچه گفته میشود جنگ موصل به زودی خاتمه خواهد یافت، لیکن نشانهها حاکی از آن است که این جنگ طولانی خواهد بود و در اشکال و شیوههای متفاوتی ادامه خواهد یافت تا زمانی که توازن قوا و موازنهی منافع، برقرار شده و قدرتهای جهانی و منطقهای به نوعی از توازن قوا برسند که دیگر بیش از آن نتوانند منافعی برای خود کسب نمایند یا هزینهی ضربه زدن آنان به منافع یکدیگر به حدی برسد که علیه خود آنان تبدیل به تهدید شود.
لیکن نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در این جنگ در بسیاری از مواقع فراموش میشود و در تحلیل و ارزیابی و حتی در موازنهی قوا نادیده گرفته میشود که گاه از سوی سرسپردگان جمهوری اسلامی عامدانه به فراموشی سپرده میشود و گاه نیز به دلیل پیچیدگی مسائل، نقش ایران در غبار رویدادها گم میشود.
جمهوری اسلامی ایران با اندیشهی ولایت فقیه و به طمع صدور ایدئولوژیاش و با تعریف تهدیدات علیه حاکمیت خویش، میخواهد سیمای دیگری به منطقه بدهد.
پس از عقبنشینی نیروهای آمریکا از عراق و به دنبال گفتگوهای میان غرب و جمهوری اسلامی و توافق برجام، جمهوری اسلامی مجالی برای مانور پیدا کرده و عملا به گونهای از آن بهره میبرد که منافع استراتژیک خود را در اتصال قم به دریای مدیترانه میبیند. سخن گفتن از قم بجای تهران، از آن روست که از یاد نبریم تهران صرفاً یک پایتخت اجرایی برای تحقق نیات و مطامع قم است.
پیوستن قم به دریای مدیترانه، مستلزم عبور از منطقهی وسیع و پرجمعیت عرب سنی و گاهاً کردنشین است و مردمی که در این مناطق زندگی میکنند، مسیر مطامع قم را ناهموار خواهند کرد. از همین رو، برای جمهوری اسلامی ضروریست که این منطقه کاملاً ویران شده و مردم آن ژینوساید و از محل سکونت خویش آواره گردند تا جمهوری اسلامی از طریق سپاه قدس، حشد شعبی، ارتش شیعیشدهی عراق، حزبالله لبنان، مدافعان حرم و سایر نیروهای وابسته به خود، شهرها را به دلخواه خویش از نو بنیان نهد و بافت جمعیتی آنها را دگرگون سازد و اکثریت جمعیت آنها را هواداران ایدئولوژی قم تشکیل دهند تا اندیشههای قم از جلولا و سعدیه و از طریق بعقوبه و داقوق و کرکوک به موصل برسد و از آنجا به رقه و حلب کشانده شده و تا لاذقیه و طرطوس امتداد یافته و از ساحل دریای مدیترانه به اروپا خیره شوند!
در نبردی جهانی و منطقهای که در موصل جریان دارد و در آینده تا رقه و شاید تا حلب و ادلب نیز کشانده شود، نیروهای و جریانات گوناگونی با منافع مختلف، با یکدیگر در نبرد هستند و به ویژه منافع روسیه و آمریکا در تضاد با یکدیگر قرار دارد و جنگ نیابتی میان خود را به دیگران تفویض کردهاند. گرچه گفته میشود جنگ موصل به زودی خاتمه خواهد یافت، لیکن نشانهها حاکی از آن است که این جنگ طولانی خواهد بود و در اشکال و شیوههای متفاوتی ادامه خواهد یافت تا زمانی که توازن قوا و موازنهی منافع، برقرار شده و قدرتهای جهانی و منطقهای به نوعی از توازن قوا برسند که دیگر بیش از آن نتوانند منافعی برای خود کسب نمایند یا هزینهی ضربه زدن آنان به منافع یکدیگر به حدی برسد که علیه خود آنان تبدیل به تهدید شود.
لیکن نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در این جنگ در بسیاری از مواقع فراموش میشود و در تحلیل و ارزیابی و حتی در موازنهی قوا نادیده گرفته میشود که گاه از سوی سرسپردگان جمهوری اسلامی عامدانه به فراموشی سپرده میشود و گاه نیز به دلیل پیچیدگی مسائل، نقش ایران در غبار رویدادها گم میشود.
جمهوری اسلامی ایران با اندیشهی ولایت فقیه و به طمع صدور ایدئولوژیاش و با تعریف تهدیدات علیه حاکمیت خویش، میخواهد سیمای دیگری به منطقه بدهد.
پس از عقبنشینی نیروهای آمریکا از عراق و به دنبال گفتگوهای میان غرب و جمهوری اسلامی و توافق برجام، جمهوری اسلامی مجالی برای مانور پیدا کرده و عملا به گونهای از آن بهره میبرد که منافع استراتژیک خود را در اتصال قم به دریای مدیترانه میبیند. سخن گفتن از قم بجای تهران، از آن روست که از یاد نبریم تهران صرفاً یک پایتخت اجرایی برای تحقق نیات و مطامع قم است.
پیوستن قم به دریای مدیترانه، مستلزم عبور از منطقهی وسیع و پرجمعیت عرب سنی و گاهاً کردنشین است و مردمی که در این مناطق زندگی میکنند، مسیر مطامع قم را ناهموار خواهند کرد. از همین رو، برای جمهوری اسلامی ضروریست که این منطقه کاملاً ویران شده و مردم آن ژینوساید و از محل سکونت خویش آواره گردند تا جمهوری اسلامی از طریق سپاه قدس، حشد شعبی، ارتش شیعیشدهی عراق، حزبالله لبنان، مدافعان حرم و سایر نیروهای وابسته به خود، شهرها را به دلخواه خویش از نو بنیان نهد و بافت جمعیتی آنها را دگرگون سازد و اکثریت جمعیت آنها را هواداران ایدئولوژی قم تشکیل دهند تا اندیشههای قم از جلولا و سعدیه و از طریق بعقوبه و داقوق و کرکوک به موصل برسد و از آنجا به رقه و حلب کشانده شده و تا لاذقیه و طرطوس امتداد یافته و از ساحل دریای مدیترانه به اروپا خیره شوند!