کریم پرویزی
انستیتو خاور نزدیک فرانسه، روز پنج شنبه ١١ آذر، با حضور پروفسور استفان لاکرو نشستی برگزار کرد که طی این نشست استراتژی، بنیادهای سیاستورزی و رویکردهای منطقهای عربستان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
در این نشست استفان لاکرو، محقق و آکادمیست، به بررسی دقیق و علمی سیستم قدرت و بنیادهای سیاست در عربستان پرداخت که برای من قابل توجه و تأمل بود.
هدف از این نوشتار تکرار سخنان این پروفسور و شرح نشست مذکور نمیباشد، بلکه هدف بیان نکات حائز اهمیتی است که در این نشست به آنها اشاره شد و نیاز به تأمل بیشتری دارد.
پرفسور لاکرو به این امر اشاره کرد که اساس استراتژی عربستان بر اتحاد و همپیمانی با آمریکا پایهریزی شده است و این به نوبهی خود یکی از چهار ستون اساسی سیاستورزی را در این کشور رقم میزند. اما بعد از روی کار آمدن اوباما و خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق و کاهش این نیروها در سطح منطقه، عربستان ناچار به بازنگری سیاستهای خود شد و به این نتیجه رسید که برای تشکیل نوع دیگری از همپیمانی دست به کار شود.
تا بدینجا آنچه که گفته شد، در ظاهر امریست عادی، اما اگر در محتوای سخنان دقت بیشتری کنیم، با نکاتی اساسی روبهرو میشویم.
اولین نکته، پایهریزی اساس استراتژی حکومتداری عربستان بر بنیاد همپیمانی با آمریکاست. در حالی که حکومت عربستان با مردمانی در داخل کشورش روبهروست که آمریکا را سرچشمهی پلیدی در جهان میدانند، اما با این حال منافع کشور عربستان و استراتژی کشور مذکور به امری گره خورده که با ایدئولوژی مردمانش در تضاد است. با توجه به این نکته ما شاهد افراد و جریاناتی در کردستان هستیم که سیاست و حکومتداری و حتی جنبش آزادیخواهی را به ایدئولوژی متحجرانه، گره میزنند و بر این باورند که اگر تنها گامی خلاف سطور کتب صدها سال پیش بردارید، به این معناست که به جهنم نزدیکتر شدهاید.
اما نکتهی دیگر این است که کشوری همچون عربستان با درآمد نفتی سالیانه مابین ١٨٠-٣٦٠ میلیارد دلار و دهها میلیارد دلار درآمدهای حاصله از طریق صنایع، حج، بازرگانی و... و نیز همپیمانی با ابرقدرتهای جهان، هنگامی که منطقه و جهان دچار تغییرات میشود، به دنبال همپیمان دیگریست و به این نتیجه میرسد که منافعش را از راههای دیگر حفظ کند.
اما در میان ما کردها –علیالخصوص کردهای ایران- مدعیانی سر بر میآورند که بر این باورند که راسان کردستان باید تنها با حمایت بخشی از ملت کرد به پیش برود و نباید به دنبال حامی و همپیمانی بود و حتی باید علیه خیلی از جناحها و افراد در کردستان نیز موضع گرفت و اگر کسی مدعی شد که کردها با جایی در ارتباطند یا راسان ملتمان باب دل فلان جاست، باید فیالفور در برابر تمام دنیا موضعی قاطع بگیریم تا اثبات شود که راسان مستقل بوده و وابسته به کسی یا جایی نیست.
راسان ملت کرد، ارادهای مردمی علیه دشمنی غاصب و ستمکار است که بر سرزمینمان کردستان مسلط شده و برای گسترش و نیرومند ساختن راسان نیازمند یافتن دوستان بیشتر هستیم، نه سیاست دشمنتراشی.
انستیتو خاور نزدیک فرانسه، روز پنج شنبه ١١ آذر، با حضور پروفسور استفان لاکرو نشستی برگزار کرد که طی این نشست استراتژی، بنیادهای سیاستورزی و رویکردهای منطقهای عربستان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
در این نشست استفان لاکرو، محقق و آکادمیست، به بررسی دقیق و علمی سیستم قدرت و بنیادهای سیاست در عربستان پرداخت که برای من قابل توجه و تأمل بود.
هدف از این نوشتار تکرار سخنان این پروفسور و شرح نشست مذکور نمیباشد، بلکه هدف بیان نکات حائز اهمیتی است که در این نشست به آنها اشاره شد و نیاز به تأمل بیشتری دارد.
پرفسور لاکرو به این امر اشاره کرد که اساس استراتژی عربستان بر اتحاد و همپیمانی با آمریکا پایهریزی شده است و این به نوبهی خود یکی از چهار ستون اساسی سیاستورزی را در این کشور رقم میزند. اما بعد از روی کار آمدن اوباما و خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق و کاهش این نیروها در سطح منطقه، عربستان ناچار به بازنگری سیاستهای خود شد و به این نتیجه رسید که برای تشکیل نوع دیگری از همپیمانی دست به کار شود.
تا بدینجا آنچه که گفته شد، در ظاهر امریست عادی، اما اگر در محتوای سخنان دقت بیشتری کنیم، با نکاتی اساسی روبهرو میشویم.
اولین نکته، پایهریزی اساس استراتژی حکومتداری عربستان بر بنیاد همپیمانی با آمریکاست. در حالی که حکومت عربستان با مردمانی در داخل کشورش روبهروست که آمریکا را سرچشمهی پلیدی در جهان میدانند، اما با این حال منافع کشور عربستان و استراتژی کشور مذکور به امری گره خورده که با ایدئولوژی مردمانش در تضاد است. با توجه به این نکته ما شاهد افراد و جریاناتی در کردستان هستیم که سیاست و حکومتداری و حتی جنبش آزادیخواهی را به ایدئولوژی متحجرانه، گره میزنند و بر این باورند که اگر تنها گامی خلاف سطور کتب صدها سال پیش بردارید، به این معناست که به جهنم نزدیکتر شدهاید.
اما نکتهی دیگر این است که کشوری همچون عربستان با درآمد نفتی سالیانه مابین ١٨٠-٣٦٠ میلیارد دلار و دهها میلیارد دلار درآمدهای حاصله از طریق صنایع، حج، بازرگانی و... و نیز همپیمانی با ابرقدرتهای جهان، هنگامی که منطقه و جهان دچار تغییرات میشود، به دنبال همپیمان دیگریست و به این نتیجه میرسد که منافعش را از راههای دیگر حفظ کند.
اما در میان ما کردها –علیالخصوص کردهای ایران- مدعیانی سر بر میآورند که بر این باورند که راسان کردستان باید تنها با حمایت بخشی از ملت کرد به پیش برود و نباید به دنبال حامی و همپیمانی بود و حتی باید علیه خیلی از جناحها و افراد در کردستان نیز موضع گرفت و اگر کسی مدعی شد که کردها با جایی در ارتباطند یا راسان ملتمان باب دل فلان جاست، باید فیالفور در برابر تمام دنیا موضعی قاطع بگیریم تا اثبات شود که راسان مستقل بوده و وابسته به کسی یا جایی نیست.
راسان ملت کرد، ارادهای مردمی علیه دشمنی غاصب و ستمکار است که بر سرزمینمان کردستان مسلط شده و برای گسترش و نیرومند ساختن راسان نیازمند یافتن دوستان بیشتر هستیم، نه سیاست دشمنتراشی.