کریم پرویزی
طبیعت با پدیدههای متضاد و متناقض آن شناخته میشود، آن گاه که تاریکی و روشنایی، رویش و خشکیدن، گرمای خورشید و سرما و یخبندان، تندباد و کوهستان، حرکت و ایستایی و ... در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و ترکیبی بدیع و سرشار از نوآوری با هزاران چهره جلوهگر میشوند و زندگانی را میآرایند.
سرمای استخوانسوز و یخبندان و انجماد خاک و راهبندان و کور شدن راههای رسیدن به آبادیها، از پدیدههایی هستند که زمستان با آن شناخته میشود و طبیعت کردستان با تاریخ خاک و خلق در هم آمیخته و با این گونه رخدادها و چهرهها شناخته میشود و با تمام توان و روحیه و نیرو در برابر روزهای سخت و دشوار ایستاده و با مقاومت، زندگی را استمرار بخشیده و در نوروز با رویشی مجدد و شکوفایی و راسان، زندگی را با مبارزه در هم آمیخته است، مبارزهای در راه ایجاد زندگی نوین و ابداع در تاریخ.
شاید نزد بسیاری از ملتها و خلقهای دیگر عجیب به نظر بیاید که چرا سال نو در کردستان و در میان مردم کرد به جای اینکه یک جشن معمولی باشد، همواره تبدیل به جشن مبارزه و قیام و راسان شده است؟
ملتها و خلقهای جهان در سال نو جشن میگیرند، به شادمانی میپردازند و از دوستان و خانوادههای خویش دیدار میکنند و سنت بازگشت به آغوش خانواده و شادی در کنار هم بودن را به جای میآورند.
نزد ملل و خلقهای جهان، آغاز سال نو عبارت از جشن و تعطیلی است، روند عادی کار و تلاش متوقف میشود و جای خود را به استراحت و تفریح میدهد، لیکن کردستان در نوروز به جوش و خروش در میآید.
نزد ملت کرد، نوروز انقلاب زندگی علیه طوفان مرگ است.
ملت کرد پدیدههای موهوم و نامرئی را سمبل آغاز سال نو قرار نداده، بلکه حساسترین و زیباترین فصل و مرحله، یعنی تجدید حیات طبیعت و نقطهی عطف در تغییر روند چرخش زمین به دور خورشید حقیقت را نقطهی نو شدن قرار داده و در رویش امیدی روشنتر، سال نو را آغاز میکند و سلطهی سرما و یخبندان را به آتش میکشد. این است رمز نوروز و رویش و راسان مجدد نزد ملت کرد و تا زمانی که طبیعت زنده است و تا وقتی که نوروز پیروزمندانه برپا میگردد، کردستان نیز پابرجاست و سوار بر ارابهی تاریخ به پیش میتازد.
راسان و جشن نوروز و رویش جوانههای امید به پیروزی بر ظلمت، بر تمامی عاشقان آزادی و تمامی خانوادههای شهیدان به ویژه شهیدان راسان روژهلات خجسته باد. شهیدان حماسههای تاریخی قرهسقل و کوسالان چشم به نوروز و راسان ما دوختهاند. ما نیز نوروز را به آنان تبریک میگوییم و بر گردنشان جامانه میاندازیم.
طبیعت با پدیدههای متضاد و متناقض آن شناخته میشود، آن گاه که تاریکی و روشنایی، رویش و خشکیدن، گرمای خورشید و سرما و یخبندان، تندباد و کوهستان، حرکت و ایستایی و ... در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و ترکیبی بدیع و سرشار از نوآوری با هزاران چهره جلوهگر میشوند و زندگانی را میآرایند.
سرمای استخوانسوز و یخبندان و انجماد خاک و راهبندان و کور شدن راههای رسیدن به آبادیها، از پدیدههایی هستند که زمستان با آن شناخته میشود و طبیعت کردستان با تاریخ خاک و خلق در هم آمیخته و با این گونه رخدادها و چهرهها شناخته میشود و با تمام توان و روحیه و نیرو در برابر روزهای سخت و دشوار ایستاده و با مقاومت، زندگی را استمرار بخشیده و در نوروز با رویشی مجدد و شکوفایی و راسان، زندگی را با مبارزه در هم آمیخته است، مبارزهای در راه ایجاد زندگی نوین و ابداع در تاریخ.
شاید نزد بسیاری از ملتها و خلقهای دیگر عجیب به نظر بیاید که چرا سال نو در کردستان و در میان مردم کرد به جای اینکه یک جشن معمولی باشد، همواره تبدیل به جشن مبارزه و قیام و راسان شده است؟
ملتها و خلقهای جهان در سال نو جشن میگیرند، به شادمانی میپردازند و از دوستان و خانوادههای خویش دیدار میکنند و سنت بازگشت به آغوش خانواده و شادی در کنار هم بودن را به جای میآورند.
نزد ملل و خلقهای جهان، آغاز سال نو عبارت از جشن و تعطیلی است، روند عادی کار و تلاش متوقف میشود و جای خود را به استراحت و تفریح میدهد، لیکن کردستان در نوروز به جوش و خروش در میآید.
نزد ملت کرد، نوروز انقلاب زندگی علیه طوفان مرگ است.
ملت کرد پدیدههای موهوم و نامرئی را سمبل آغاز سال نو قرار نداده، بلکه حساسترین و زیباترین فصل و مرحله، یعنی تجدید حیات طبیعت و نقطهی عطف در تغییر روند چرخش زمین به دور خورشید حقیقت را نقطهی نو شدن قرار داده و در رویش امیدی روشنتر، سال نو را آغاز میکند و سلطهی سرما و یخبندان را به آتش میکشد. این است رمز نوروز و رویش و راسان مجدد نزد ملت کرد و تا زمانی که طبیعت زنده است و تا وقتی که نوروز پیروزمندانه برپا میگردد، کردستان نیز پابرجاست و سوار بر ارابهی تاریخ به پیش میتازد.
راسان و جشن نوروز و رویش جوانههای امید به پیروزی بر ظلمت، بر تمامی عاشقان آزادی و تمامی خانوادههای شهیدان به ویژه شهیدان راسان روژهلات خجسته باد. شهیدان حماسههای تاریخی قرهسقل و کوسالان چشم به نوروز و راسان ما دوختهاند. ما نیز نوروز را به آنان تبریک میگوییم و بر گردنشان جامانه میاندازیم.