کریم پرویزی
بنابر یه ضربالمثل کوردی، اگر ماری را زخمی کردی و از بین نبردی، رهگذران دیگری را نیش خواهد زد و احتمالا هم یه روز خودت را نیش میزند، در واقع این ضربالمثل شرحیست بر وضع و حال سالهای اخیر اروپا و آمریکا.
در خاورمیانەی مالامال از هرج و مرج، ظلم و استثمار و استبداد حاکم بوده و توان تمام جوامع را تهی کرده است. در چنین ژئوپلوتیکی سرکوب و ستم دلایلی برای بیان اعتراضات هستند و از سوی دیگر نیز اعتقاد به تفکرات ضد آزادی و متحجرانه دلیل اصلی و اساسی گسترش خشونت و ظلم میباشد.
در آشفته بازار خاورمیانه، تروریسم بازتولید کنندەی تروریسم است و خشونت هم به بهانەای برای واکنش خشونتآمیز در برابر دیگری بدل میشود و بدین صورت چهرەی سیاسی خاورمیانه مملو است از آتش و آهن و خون!
رژیم جمهوری اسلامی ایران نیز که سرچشمەی تمام ایدئولوژیهای تروریستیست، از خشونت تولید شده از سوی سلفیهای جهادی برخاسته از اعماق تاریکی و کهنەپرستی به نفع خود سواستفاده کرده و هم ظاهرا علیه آنهاست و هم مشوق و یاری دهندەشان است.
همانگونه که در مورد روابطش با طالبان سندهای متعددی افشا شد و سخنگوی طالبان نیز در همین راستا از توافق با حکومت تهران سخن گفته بود.
چند سالیست در سوریه همه جناحهای خشونتطلب و تروریستی، به ظاهر متفاوت اما باطنا متشابه و همسو، مستمرا موجب آشوب در آن کشور شدەاند و مانع ازشکلگیری یک زندگی آزاد وسعادتمند در آن دیار میشوند. جمهوری اسلامی و عوامل و وابستەهایش در این گیر و دار از سویی با القاعده و جهەالنصره و داعش و... وارد جنگ میشود و از سوی دیگر و دور از چشم دیگران به یکدیگر یاری میرسانند تا هیچکدام از بین نروند و از این طریق عاملی باشند برای تداوم حیات هم.
در این آشفته بازار ضدبشری موضع اروپا و آمریکا، موضعی ناقص بوده و اگرچه طی این مدت به بمباران مواضع داعش دست زدەاند و بشار اسد و جمهوری اسلامی ایران و حزبالله و حامیانشان را تهدید کردەاند اما این اعمال به مانند زخمی کردن مار بوده است.
دنیای غرب بر این باور بوده که اگر به دور جنگ سوریه، دایرەای بکشند و گهگاهی هم جناحی را ضعیف کنند، میتوانند تروریسم را از خود دور سازند و نهایتا آتش جنگ، تنها دامن سوریه و عراق را خواهد گرفت و در همین چارچوب نیز خواهد ماند و آسیبی به آنها نخواهد رسید اما وقایع فرانسه، آلمان، بلژیک و بریتانیا و... این واقعیت را به اثبات رساند که تروریسم را نمیتوان در منطقەای محصور کرد و سرانجام آتش آن دامن همه را خواهد گرفت.
تنها زخمی کردن مار تروریسم کافی نیست و لازم است که هر دو سر مار چه در تهران و چه از سوی سلفی جهادی بریده شود وگرنه این دو عاشق و معشوق تولید مثل کرده و هیچ گوشەای از جهان روی آرامش به خود نخواهد دید.
بنابر یه ضربالمثل کوردی، اگر ماری را زخمی کردی و از بین نبردی، رهگذران دیگری را نیش خواهد زد و احتمالا هم یه روز خودت را نیش میزند، در واقع این ضربالمثل شرحیست بر وضع و حال سالهای اخیر اروپا و آمریکا.
در خاورمیانەی مالامال از هرج و مرج، ظلم و استثمار و استبداد حاکم بوده و توان تمام جوامع را تهی کرده است. در چنین ژئوپلوتیکی سرکوب و ستم دلایلی برای بیان اعتراضات هستند و از سوی دیگر نیز اعتقاد به تفکرات ضد آزادی و متحجرانه دلیل اصلی و اساسی گسترش خشونت و ظلم میباشد.
در آشفته بازار خاورمیانه، تروریسم بازتولید کنندەی تروریسم است و خشونت هم به بهانەای برای واکنش خشونتآمیز در برابر دیگری بدل میشود و بدین صورت چهرەی سیاسی خاورمیانه مملو است از آتش و آهن و خون!
رژیم جمهوری اسلامی ایران نیز که سرچشمەی تمام ایدئولوژیهای تروریستیست، از خشونت تولید شده از سوی سلفیهای جهادی برخاسته از اعماق تاریکی و کهنەپرستی به نفع خود سواستفاده کرده و هم ظاهرا علیه آنهاست و هم مشوق و یاری دهندەشان است.
همانگونه که در مورد روابطش با طالبان سندهای متعددی افشا شد و سخنگوی طالبان نیز در همین راستا از توافق با حکومت تهران سخن گفته بود.
چند سالیست در سوریه همه جناحهای خشونتطلب و تروریستی، به ظاهر متفاوت اما باطنا متشابه و همسو، مستمرا موجب آشوب در آن کشور شدەاند و مانع ازشکلگیری یک زندگی آزاد وسعادتمند در آن دیار میشوند. جمهوری اسلامی و عوامل و وابستەهایش در این گیر و دار از سویی با القاعده و جهەالنصره و داعش و... وارد جنگ میشود و از سوی دیگر و دور از چشم دیگران به یکدیگر یاری میرسانند تا هیچکدام از بین نروند و از این طریق عاملی باشند برای تداوم حیات هم.
در این آشفته بازار ضدبشری موضع اروپا و آمریکا، موضعی ناقص بوده و اگرچه طی این مدت به بمباران مواضع داعش دست زدەاند و بشار اسد و جمهوری اسلامی ایران و حزبالله و حامیانشان را تهدید کردەاند اما این اعمال به مانند زخمی کردن مار بوده است.
دنیای غرب بر این باور بوده که اگر به دور جنگ سوریه، دایرەای بکشند و گهگاهی هم جناحی را ضعیف کنند، میتوانند تروریسم را از خود دور سازند و نهایتا آتش جنگ، تنها دامن سوریه و عراق را خواهد گرفت و در همین چارچوب نیز خواهد ماند و آسیبی به آنها نخواهد رسید اما وقایع فرانسه، آلمان، بلژیک و بریتانیا و... این واقعیت را به اثبات رساند که تروریسم را نمیتوان در منطقەای محصور کرد و سرانجام آتش آن دامن همه را خواهد گرفت.
تنها زخمی کردن مار تروریسم کافی نیست و لازم است که هر دو سر مار چه در تهران و چه از سوی سلفی جهادی بریده شود وگرنه این دو عاشق و معشوق تولید مثل کرده و هیچ گوشەای از جهان روی آرامش به خود نخواهد دید.