کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

پیشمرگه و استراتژی راسان روژهلات

18:18 - 27 تیر 1396

محمد صالح قادری

زمانی که ژینوساید، نابود کردن و حذف ملت کرد در قالب پروژه‌ای بلند مدت و سیستماتیک از طرف قدرت اشغالگر مرکزگرا تبدیل به عقلیت حاکم می‌شود، منافع اصلی ملت حاکم از طرف دولتش تبدیل به وسیله پیش بردن همه سیاست‌هایی می‌شود که به نفع آن‌ها باشد، بدین منظور نیز محیط قانونی را برای خود آماده کرده تا قانون هم این منافع قدرت اشغالگر را ضمانت و حفظ کند. در چنین شرایطی حکومت با همه ابزار و امکانات و توانایی‌هایش در جهت اجرای این عقلیت و به دنبال آن با اختصاص پارلمان ، سیستم قضایی ، سپاه و پلیس و سیستم آموزشی و رسآن‌های و... این سیاست را اجرا می‌کنند و قدرت اشغالگر همه نشآن‌های ملت‌ها و هویت‌های دیگر را نادیده می‌گیرد و در همان حال هر نوع تلاش و مبارزه آنان در در راه شکستن زنجیر بردگی و تلاش برای رسیدن به آزادی از دست قدرت اشغالگر مرکزگرا، به بهانه حفظ یکپارچگی خاک کشور و سروری ملت حاکم به درندترین شیوه سرکوب می شود.

در چنین شرایطی حکومت اشغالگر برای اینکه بتواند سیاست‌های خود را وارد جامعه بکند، فرهنگ ملت حاکم را به عنوان بهترین پایه در نظر می‌گیرد، تا اینکه از این راه ایدئولوژی رسمی تنظیم و از راه این ایدئولوژی از همه سیاست‌های ناحق خود پشتیبانی کرده و آن‌ها را اجرا بکند.

در این اثنا ایدئولوژی رسمی شرایطی ایجاد می ‌کند که در آن هویت‌های متفاوت به مانند تهدیدی خطرناک جلوه کنند و از این راه برای هر نوع مبارزه آزادیخواهانه سیمایی ترسناک مثل ضد انقلاب و ترور و تجزیه طلب ترسیم بکند. آن وقت می‌بینیم که تصور تحقق حقوق ملت زیردست در چنین فضایی تحت نام \'\' ترور\'\' از طرف حکومت اشغالگر تنها به داخل کشور محدود نمی شود بلکه تلاش می‌شود تا این برچسب در سطح بین‌المللی به منظور تحریف افکار عمومی گسترش یابد و دیگران را نیز با خود همراه سازند و در این بحبوحه شاید هیچ جریان سیاسی خارجی، سیاست‌های ترسناک آنان را زیر سوال نبرد و به این شیوه به جهانیان بگویند که کار آنان مقابله با حق‌طلبی نیست بلکه مبارزه با ترور است.

تا زمانیکه حکومت اشغالگر در راستای انکار و نقض این حقوق گام برداشته و تحت لوای ایدئولوژی رسمی خود به غصب و اشغال ادامه داده و خواسته های ملت زیردست را رد کند، جامعه انسانی و مراکز حقوق بشری، که حقوق ملت‌های زیردست را هم شامل می‌شود، با تانی به ارزش‌ها و هنجارهای بین‌المللی که به مقیاسی برای سنجش میزان آزادی در کشورهای مختلف درآمده است، سکوت نخواهد کرد. در این میان حق تعیین سرنوشت که یکی از اصول مهمی است که جامعه جهانی به آن باور دارد و ملت سرکوب شده حق دارد از راه پرنسیب و مکانیزم‌های دمکراتیک و حتی دفاع مشروع برای احقاق حقوق ملتش تلاش کند.

همانطور که می‌دانیم علی‌رغم اینکه ایران کشوری چند ملیتی و چند فرهنگی است ، اما سیستم و مدل دولت-ملت مثل رویدادی مدرن در ایران از زمان رضاشاه و در حوالی جنگ جهانی اول شروع شده است و از همان زمان یکسان‌سازی ملی بر پایه هویت ملت فارس در ایران برنامه‌ریزی شده و به این شیوه هویت ملت‌هایی همچون : آذری، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن، گیلکی و... زیر پا گذاشته شده و ایدئولوژی ملت حاکم و فرهنگش تبدیل شده به هویت ایرانی و قانون هم این هویت و منافع وابسته به آنرا تائید و پشتیبانی کرده است. در زمان پهلوی دوم این یکسان‌سازی به مرحله هولناکی رسید و پدیده‌ از خودبیگانگی هویت های متفاوت را به اوج رسانید، اما با به وقوع پیوستن انقلاب ملیت‌های ایران امیدی درست شد که شاید سیاست \'\' انکار\'\' پایان یابد. اما دیدیم که در زمان رژیم اسلامی، ایدئولوژی ولایت فقیه تبدیل شد به مبنایی برای ادامه سیاست انکار.

دیدیم که برای رسیدن به این هدف ولایت فقیه به عنوان هویت رسمی وارد سیستم و دین و ویژگی‌های فرهنگی به جای مانده از پهلوی‌ها تبدیل شدن به هویت عام حاکم بر جامعه شد و می‌بینیم که این رژیم نیز با سرکوب اراده و هویت ملت‌های دیگر و انحصار کردن همه قدرت در دست مرکزیان، تفاوتی اساسی با سیستم‌های پیش از خود ندارد.

با این اوصاف اگر نگاهی گذرا به تاریخ معاصر کوردستان ایران بیندازیم، می‌بینیم که چندین دهه‌ است که ملت کورد، نسل به نسل بخاطر سروری ملی و آزادی وطن خود مبارزه کرده و علی‌رغم همه فراز و نشیب‌ها و توطئه‌های داخلی و خارجی و مصیبت و فجایع بسیار در مقابل سیاست به بردگی کشیدن و زیر دست کردن توسط اشغالگران کوردستان، تسلیم نشده است.

به همین دلیل تا به امروز، هیچ یک از حکومت‌های حاکم بر ایران یکی پس از دیگری که سیاست سرکوب و حذف شناسنامه‌ی ملت کورد را دنبال کرده‌اند، نتوانسته‌اند ملت کورد را به زانو در بیاورند. آخرین نمونه‌ی بارز این سیاست انکار، نابود کردن و تحمیل کردن حکومت اسلامی است. این رژیم ضد بشری که نزدیک به چهار دهه ، از هر وسیله‌ای برای سرکوب و حذف استفاده کرده تا به قدرت مطلق در کوردستان تبدیل شود، اما دفاع و مقاومت مردم و فعالین کوردستان، مداوم این را به آنان اثبات کرده‌اند که علی‌رغم همه درندگی و کشتارهای این رژیم دیکتاتوری، محال است اراده آزادی خواهانه‌ی مردم کوردستان در هم بشکند.

اکنون که نزدیک به چهار دهه از استیلای جمهوری اسلامی می گذرد، می‌بینیم طناب اعدام، شکنجه، زندان،تبعیض، تحقیر و نقض حقوق بشر و نظامی کردن کوردستان و... به شیوه‌ی سیستماتیک ادامه دارد و عقلیت مرکزگرا وشونیستی‌ مسئولان این رژیم به غیر از ملت و فرهنگ حاکم، هیچ جایگاه و ارزشی برای هویت‌های دیگر قائل نیستند. این عقلیت رژیم آنچنان سیاستی را پی‌ریزی کرده است که در آن ملت کورد به مثابه اقلیت فرهنگی-قومی نشان داده شود که لاجرم برای سروری فرهنگ و شوونیسم حاکم سر خم کند. در عین حال از راه حکومتی کردن تروریسم و پشتیبانی رژیم از گروه‌های تروریست-جهادی، برای مقابله با مبارزه آزادیخواهانه مردم کوردستان و دخالت در امور کشورهای منطقه، به خیال خود و سعی در وانمود کردن خود بعنوان نیرویی شکست‌ناپذیر در منطقه دارد.

به همین دلیل مردم و فعالین کوردستان مجبور شدند بار دیگر و با بهرەگیری از تمام شیوەهای مبارزه مشروع و به منظور واکنش به این سرکوب که رژیم در حق آنان انجام می‌دهد و از طرفی دیگر برای پاسخگویی به ضرورت تاریخی، سیاسی و اجتماعی که جنبش ملی-دمکراتیک کوردستان در شرایط فعلی با آن روبرو است، مرحله‌ای نوین از مبارزه را آغاز نمایند تا هم سو با تغییرات سریع منطقه‌ای و بین‌المللی، که تاثیر مستقیم بر موازنه سیاسی مرتبط با کشورهای دیکتاتور منطقه دارد، بتوانند به حقوق ملی‌شان دست یابند .

در این میان شونیسم حاکم بر ایران، با ملیت‌های زیردست -کرد ، ترک آذری ، عرب، بلوچ و تورکمان و...- با بهره‌گیری از روش تهدید، تحقیر کردن، تبعیض و حذف فیزیکی رفتار کرده و عملا دست به اشغال زده است. شونیسم دینی و ملی حاکم بر ایران به دلیل انباشت و ازدیاد ظلم و ستم به فروپاشی نزدیک شده و یقینا اگر بر همین منوال پیش برود و بسوی دمکراتیزه شدن کشور و قبول هویت ملیت‌های تشکیل دهنده ایران گام برندارد، دور نیست در آینده مثل عراق و سوریه و کشورهای همانند، بیزاری و خشم فرو خورده مردم منفجر و کشور را به طرف سقوط و تجزیه سوق دهد. درستی این نظر از اینجا سرچشمه می‌گیرد که می‌بینیم ملیت‌های تحت ستم روزبه‌روز بیشتر به هویت و شناسنامه خود تکیه زده و آزادی را آینه و مرجع خواسته‌های‌شان می‌دانند.

لازم است با در نظر گرفتن این حقیقت این سوال را از خود بپرسیم که آیا بهترین پاسخ برای رژیمی که مبارزه هویت خواهی و درخواست‌های بر حق مردم و فعالیت‌های مدنی‌شان را با اسلحه و سرکوب جواب داده‌ است، چیست؟ جواب این سوال هم در اینجا مشخص می‌شود که در کوردستان نسلی نوین محروم و به ستوه آمده، سر بلند کرده و دیگر نمی‌خواهد در این وضع باقی بماند و می‌خواهد با \'\' قدرت\'\' تمام به مقابله با موسسات دیکتاتوری و اشغالگر برود. نسل نوین کورد تلاش‌هایش را بکار گرفته تا در یک یک مبارزه چند بعدی، دفاع مشروع را هم به عنوان یکی از راه‌های واکنش به سیاست انکار جمهوری اسلامی ایران به کار گیرد.

چنین واکنشی، مشروعیت خود را از بی حقوقی و ستم بر مردم کورد می‌گیرد که از راه راسان روژهلات همچون موثرترین سنگر دفاع و حفاظت از آنان، تبدیل شده به آدرس مبارزه ضد استعماری علیه رژیم ایران، از این جهت \'\'راسان کوردستان\'\' و پیشمرگه‌های قهرمان آن، پا در میدان دفاع مشروع می‌گذارند، تا شانه به شانه آزادیخواهان کوردستان برای واکنش به سیاست اشغال و سرکوب رژیم و برای بدست آوردن حقوق ملت کورد وظیفه ملی و انسانی خود را به جای بیاورند. بدین ترتیب راسان، آدرس جدید نسل نوین مبارزه است که می‌خواهد جانی تازه به جنبش آزادیخواهی کوردستان ایران بدمد.

در چنین مرحله‌ای که بازگرداندن سروری به مردم کورد به دغدغه‌ای روزانه تبدیل می‌شود و نیروی پیشمرگه هم به مانند یکی از نیروهای دفاع مشروع، برای عملیاتی کردن راسان، به میدان می‌آید تا به جامعه کوردستان بگوید که آنان در مقابله با اشغالگران تنها نیستند. همچنین به نیروی سرکوبگر رژیم هم این پیغام را بدهند که نیروی پیشمرگه دژ تسخیر ناپذیری است که همراه با نیرو و اراده جوانان و اقشار مختلف مردم کوردستان به مانند نیرویی واحد برای حفظ امنیت و دمکراسی و ارزش‌های انسانی مردم کوردستان عمل می‌کند و تا پیروزی نهایی دست از مبارزه بر نمی دارند.

بدین ترتیب می‌بینیم که راسان روژهلات همچون ضرورتی، از طرف حزب دمکرات کوردستان ایران بر ضد رژیم تروریستی حاکم بر ایران وارد مرحله اجرایی شده و اگرچه تاکنون چندین پیشمرگه قهرمان و حتی عضو رهبری حزبمان بخاطر پیوند مبارزات شاخ و شار جانشان را فدا کرده‌اند و تا حالا ده‌ها تن از مردم مبارز از طرف رژیم دستگیر و حکم زندان دریافت کرده‌اند، اما واقعیت این است که راسان و مبارزه بر حق ملتمان روزبه‌روز گستردەتر می‌شود و با وجود همراهی گسترده مردم، می بینیم دسته دسته جوانان بیزار از زندگی برده‌وار برای شرکت در راسان و مبارزه مشروع به صف پیشمرگه‌ها می‌پیوندند تا بتوانند در افتخار این مبارزه شریک بشوند و با شرکت در مبارزه از نارضایتی عمومی مردم کوردستان بر ضد رژیم حاکم بر ایران دفاع کنند.

راسانی که از این به بعد همچون قلعه‌ای تسخیر ناپذیر، برای مقابله با نشانه‌های اشغال و سرکوب در کوردستان، از جهات مختلف تقویت می‌شود و با برخورداری از حمایت افراد و جامعه کوردستان برای آزادی وطن و حق تعیین سرنوشت، مبارزه و مقابله با رژیم اسلامی ایران و همدستان و نیروهای مزدور در کوردستان، از وظایف اصلی راسان می باشد.

در این راستا لازم است زنان، جوانان و تمامی اقشار و طبقات گوناگون کوردستان، آن‌هایی که باور به سروری، کرامت انسانی و حکومت دمکراتیک دارند، آن‌هایی که می‌خواهند با مقاومت و دفاع در مقابل سرکوبگران، زندگی آزاد و درخور شان انسان داشته باشند، به صفوف راسان بپیوندند، راسانی که با پشتیبانی ملت کورد، جمهوری اسلامی و مزدورانش را به زانو در خواهد آورد .

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد.