کریم پرویزی
روز ١٤ شهریور ١٣٩٦، روز ابراز تنفر و انزجار مردم مبارز و حقطلب بانه علیه ظلم و ستم سیستماتیک رژیم اسلامی تهران علیه ملت کورد بود.
یک روز پیش از آن، نیروهای سرکوبگر رژیم ایران اسلامی کولبرانی را که در پی یافتن لقمه نانی برای فرزندانشان بودند، هدف شلیک مستقیم خود قرار دادند که طی آن، دو کولبر کشته و پاسداران تروریست خون آنان را به جای نان بر سفره فرزندان چشم به راهشان گذاشتند.
این اولین و آخرین ظلم و ستم نبوده و نخواهد بود، اما این ستم و جور آنچنان عیان بود که مردم را به خروش واداشت و در اقدامی مدنی و مسالمتآمیز دست به اعتصاب عمومی زدند و در مقابل فرمانداری شهر بانه تجمع کردند و خواستار برقراری عدالت شدند.
اما رژیم اسلامی هرگونه حرکت عمومی را علیه امنیت ناپایدار خود میبیند و به همین خاطر بار دیگر با گلوله با مردم سخن گفت. تا این لحظه خبرها حاکی از کشته و زخمی شدن بیش از بیست نفر است و تعداد بازداشتشدگان نیز مشخص نیست.
رویداد اخیر شهر بانه را میتوان، بیانگر و زبان حال روح حاکم بر شهرهای کوردستان دانست، بدین معنا که وضعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فضای کلی کوردستان در چنین سطحی قرار دارد. به طور کلی میتوان گفت که، هر لحظه امکان انفجار شهر در مقابل اعمال ضد بشری رژیم وجود دارد و شهر بر آن است تا اراده خود را اثبات کند. شهر متوقف نخواهد شد و به حرکت خود ادامه خواهد داد و هر لحظه امکان آن وجود دارد که با جرقهای منفجر شود، واقعیتی که ریشه در تاریخی مالامال از مبارزات فرزندان این سرزمین و سالها ظلم و ستم دارد و اکنون دیگر شهر در خیزش راسان به سر میبرد.
دو نکته در اینجا حائز اهمیت میباشد:
- شهر برمیخیزد و برای این قیام و رسیدن به پیروزی، نیاز به سازماندهنده و راهبری برای دستیابی به آزادی دارد و به همین خاطر خواهان آنست که سازمانهای سیاسی و مبارز، راهنمای آنها باشند. در این مرحله گذار از سکون به قیام، اگر سازمانها در سطح انتظار شهر عمل نکنند، شهر چشم به راه آنان نخواهد ماند و نتیجتا یا خود راه و مسیر مناسب را مییابد و رهبران خود را خلق میکند یا قیام به انحراف کشیده میشود و این هشداریست به تمام مبارزین.
- شهر برای تحقق خواستهایش از هر گونه روش ممکن مسالمتآمیزی بهره جسته و تنها خواست کولبری او و تهیه لقمه نانی را با گلوله جواب دادهاند. رژیم جمهوری اسلامی هرگونه خواست و عمل کورد و کوردستان را سیاسی ارزیابی میکند و امنیت ناپایدار خود را بر حسب این اعمال و خواست میسنجد. چرا که یک رژیم باثبات، تمام ریزهکاریهای حیات خود را سیاسی نمیکند اما آن هنگام که حتا تهیه معاش از طریق کولبری نیز سیاسی میشود و سپاه پاسداران از ترس فرزندان کوردستان به آنها شلیک میکند، اوج بیثباتی و ناپایداری این رژیم را نشان میدهد.
مردم دیگر تحمل آنرا ندارند که هرگونه تجمع، حرکت و یا کوچکترین خواستشان، با گلولههای نیروهای رژیم روبرو شود و روزی شهر تصمیم خواهد گرفت که تفنگ به دست بگیرد و در دل شهر به روی کاخ لرزان جمارانیها آتش بگشاید.
روز ١٤ شهریور ١٣٩٦، روز ابراز تنفر و انزجار مردم مبارز و حقطلب بانه علیه ظلم و ستم سیستماتیک رژیم اسلامی تهران علیه ملت کورد بود.
یک روز پیش از آن، نیروهای سرکوبگر رژیم ایران اسلامی کولبرانی را که در پی یافتن لقمه نانی برای فرزندانشان بودند، هدف شلیک مستقیم خود قرار دادند که طی آن، دو کولبر کشته و پاسداران تروریست خون آنان را به جای نان بر سفره فرزندان چشم به راهشان گذاشتند.
این اولین و آخرین ظلم و ستم نبوده و نخواهد بود، اما این ستم و جور آنچنان عیان بود که مردم را به خروش واداشت و در اقدامی مدنی و مسالمتآمیز دست به اعتصاب عمومی زدند و در مقابل فرمانداری شهر بانه تجمع کردند و خواستار برقراری عدالت شدند.
اما رژیم اسلامی هرگونه حرکت عمومی را علیه امنیت ناپایدار خود میبیند و به همین خاطر بار دیگر با گلوله با مردم سخن گفت. تا این لحظه خبرها حاکی از کشته و زخمی شدن بیش از بیست نفر است و تعداد بازداشتشدگان نیز مشخص نیست.
رویداد اخیر شهر بانه را میتوان، بیانگر و زبان حال روح حاکم بر شهرهای کوردستان دانست، بدین معنا که وضعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فضای کلی کوردستان در چنین سطحی قرار دارد. به طور کلی میتوان گفت که، هر لحظه امکان انفجار شهر در مقابل اعمال ضد بشری رژیم وجود دارد و شهر بر آن است تا اراده خود را اثبات کند. شهر متوقف نخواهد شد و به حرکت خود ادامه خواهد داد و هر لحظه امکان آن وجود دارد که با جرقهای منفجر شود، واقعیتی که ریشه در تاریخی مالامال از مبارزات فرزندان این سرزمین و سالها ظلم و ستم دارد و اکنون دیگر شهر در خیزش راسان به سر میبرد.
دو نکته در اینجا حائز اهمیت میباشد:
- شهر برمیخیزد و برای این قیام و رسیدن به پیروزی، نیاز به سازماندهنده و راهبری برای دستیابی به آزادی دارد و به همین خاطر خواهان آنست که سازمانهای سیاسی و مبارز، راهنمای آنها باشند. در این مرحله گذار از سکون به قیام، اگر سازمانها در سطح انتظار شهر عمل نکنند، شهر چشم به راه آنان نخواهد ماند و نتیجتا یا خود راه و مسیر مناسب را مییابد و رهبران خود را خلق میکند یا قیام به انحراف کشیده میشود و این هشداریست به تمام مبارزین.
- شهر برای تحقق خواستهایش از هر گونه روش ممکن مسالمتآمیزی بهره جسته و تنها خواست کولبری او و تهیه لقمه نانی را با گلوله جواب دادهاند. رژیم جمهوری اسلامی هرگونه خواست و عمل کورد و کوردستان را سیاسی ارزیابی میکند و امنیت ناپایدار خود را بر حسب این اعمال و خواست میسنجد. چرا که یک رژیم باثبات، تمام ریزهکاریهای حیات خود را سیاسی نمیکند اما آن هنگام که حتا تهیه معاش از طریق کولبری نیز سیاسی میشود و سپاه پاسداران از ترس فرزندان کوردستان به آنها شلیک میکند، اوج بیثباتی و ناپایداری این رژیم را نشان میدهد.
مردم دیگر تحمل آنرا ندارند که هرگونه تجمع، حرکت و یا کوچکترین خواستشان، با گلولههای نیروهای رژیم روبرو شود و روزی شهر تصمیم خواهد گرفت که تفنگ به دست بگیرد و در دل شهر به روی کاخ لرزان جمارانیها آتش بگشاید.