مصطفی هجری*
اعتراضات مردم ایران از رژیم جمهوری اسلامی در دیماه سال گذشته در شکل عمومی آن حدود یکصد شهر را در بر گرفت، حداقل هزینه این خیزش جمعی برای مردم، دستگیری و زندانی کردن هزاران نفر، کشته شدن ٢٥ نفر( به گفته مسئولین رژیم) بر اثر سرکوب مردم تظاهرکننده توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی و کشته شدن ٥ نفر از دستگیرشدگان تحت شکنجه در زندانها بوده است.
اما هزینه این اعتراضات مردمی برای رژیم از نظر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در داخل و خارج سنگینتر از آن بود که قابل جبران باشد. هدف این نوشتار پرداختن به چگونگی و ارزیابی این هزینهها نیست، زیرا این بحث خود سر دراز دارد و گفتار و مقالات جداگانهای را میطلبد، بلکه هدف نویسنده این نوشتار پرداختن به پاسخ این سوأل است که مردم ایران چرا ناراضیاند؟.
پاسخ دقیق به این سوال از این جهت حائز اهمیت است، که سران رژیم و عوامل رنگارنگ آنها آگاهانه و به منظور کم اهمیت جلوه دادن این خیزش، همچون روال گذشته سعی در به بیراهه کشاندن افکار عمومی داشتهاند و، گروهی دیگر ناآگاهانه و تحت تأثیر موج وسیع تبلیغاتی رژیم که از طریق هزاران تریبون مساجد، کانالهای تلویزیونی، رادیو، روزنامه و مراکز فکری و تبلیغی که به بمباران فکری مردم میپردازند، به شیوهای دیگر در راستای اهداف رژیم گام بر میدارند، این در حالی است که هیچ رسانهی آزاد و مستقلی در این کشور وجود ندارد که در برابر این امواج نیرومند مردم را با پاسخ حقیقی این پرسش آشنا سازد.
رژیم همه توان ماشین تبلیغاتی خود را به کار بسته است تا بلکه بتواند چرایی خیزش عمومی دیماه مردم ناراضی را که تاکنون در اشکال مختلف (اعتصاب و تحصن کارگران، کارمندان و بویژه تظاهرات مردم عرب اهواز) ادامه داشته است منحصرا در بعد اقتصادی لاپوشانی کند و به این ترتیب سایر ابعاد علل نارضایتیها را که عمدهتر از خواستهای اقتصادی مردم هستند از نظرها پنهان دارد.
این رژیم از همان روزهای آغازین برسرکار آمدنش با همه توان کوشید تا از ایران دوزخی برای مردمانش بسازد که غیرقابل تصور بود، و الحق کوششها و برنامههایش طی چهل سال گذشته در راستای تبدیل ایران به جهنم کاملا موفق بوده است. یکی از این برنامهها به نابودی و ویرانی کشاندن اقتصاد ایران بود. تنظیم دقیق سیاستهای داخلی و هماهنگ کردن سیاستهای خارجی جهت دشمنتراشی و صرف کردن درآمدهای فراوان کشور در راستای تحقق ایدئولوژی بلندپروازانه توسعهطلبیهایش در رسیدن به رهبری جهان اسلام صرفنظر از فساد لجام گسیخته حکومتی توانست مردم را از نان سفرهشان نیز محروم سازد. رژیم در پیشبردن این سیاست اقتصادی به دنبال این هدف بود که نان مردم را نیز در دستان خود داشته باشد تا به این ترتیب همه آنهایی را که با سیاستهای رژیم زاویه دارند تهدید به قطع نانشان کند و، از این راه لشکر نیروهای سرکوبگر خود در داخل و، نیروهای اشغالگر و مداخلهجویش را در خارج تحت عناوین سپاه پاسداران، بسیج و ... روز به روز فراوانتر نماید، زیرا در ام القرای اسلامی ایران این اقشار نه تنها دستشان به دهانشان میرسد بلکه درغارت و چپاول اموال عمومی فساد و رانتخواری آزاد گذاشته شدهاند.
این اقتصاد ویران که رژیم آنرا اقتصاد اسلامی! میپندارد تنها بخشی از معضل مردم ایران است که روزانه با آن دست به گریبانند و هر روز بر وخامت آن افزوده میشود.
بجز مشکل اقتصادی، این رژیم هزاران مشکل دیگر برای مردم فراهم آورده است که هر کدام از آنها کم اهمیتتر از مشکل اقتصادی برای آنان نیستند، به طوری که بنیاد جامعه ایران را از هم پاشانده است.
یکی دیگر از این مشکلات، گسترش اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی عمده است. تیرماه سال ١٣٩٦ از قول پرویز افشار سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر شمار معتادانی که مصرف کنندگان مستمر مواد مخدر در کشور ٢ میلیون و ٨٠٨ هزار نفر اعلام شد.
مطابق تحقیقات وزارت بهداشت که نتیجه آن ١٩ فروردین ١٣٩٦ اعلام شد نزدیک به ٢٤% مردم ایران دچار مشکلات روانی هستند، خبرگزاری ایرنا از قول معاون وزیر بهداشت نقل کرده است که ٦ میلیون و ٣٠٠ هزار نفر دچار افسردگی هستند، بررسیهای این وزارتخانه حاکی از آن است که ٢٣/٦ درصد ایرانیان دچار اختلالات روانی هستند و در مجموع ١٢/٧ درصد جمعیت ١٥ تا ٦٤ سال در ایران از افسردگی رنج میبرند.
مطالعات دانشگاه علوم پزشکی تهران در سالهای ١٣٧٨ تا ١٣٨٧ نشان میدهد که میزان شیوع اختلالهای روانی در میان مردم ایران در فاصله این ٩ سال ٦٠ درصد افزایش پیدا کرده و به بیش از ٣٤ درصد رسیده است.
همزمان با گسترش معضلات اجتماعی در ایران، فساد دستگاهها و مراکز حکومتی و مسئولین رده بالای کشور نیز سیر صعودی داشته است، احمد توکلی نماینده مجلس شورای اسلامی که زمانی ریاست مرکز پژوهش مجلس را هم برعهده داشته است از رسیدن جمهوری اسلامی به مرحله فساد سیستماتیک سخن به میان آورده است وی تاکید نموده است که نهادهای مسئول مبارزه با فساد، خودشان مبتلا به فساد هستند. مرکز بینالمللی شفافیت اقتصادی نیز ضمن تحقیق در وضعیت ١٧٧ کشور در سال گذشته ، جمهوری اسلامی را به لحاظ فساد اقتصادی و اداری در جایگاه ١٤٤ قرار داده است.
به همین منوال میتوان شمار دیگر بسیاری را به لیست نابسامانیها و مشکلات مردم ایران افزود که برآمد سیاستها و برنامهی داخلی و خارجی رژیم جمهوری اسلامی بودهاند و حاصل آن برای مردم عبارت بوده است:
١- رشد سریع آمار خود کشی، خبر آنلاین روز ٢٨ آبان ماه سال ١٣٩٦ نوشت خودکشی در ایران به شکل عجیبی در حال افزایش است، پروندههای اقدام به خودکشی از سال ١٣٩٠ تا ١٣٩٤ ( طی ٥ سال) افزایش ٦٦ درصدی در میان زنان و ٧١ درصدی در میان مردان داشته است. در حال حاضر ایران رتبه اول خودسوزی زنان در خاورمیانه را دارد ( نشریه جهان صنعت ١٤ خرداد ١٣٩٦).
٢- رخت بر بستن شادی از میان مردم و تبدیل آن به جامعهای خشن و پرخاشگر. سازمان پزشکی قانونی ایران در دی ماه ١٣٩٥ اعلام کرد که طی ٨ ماه اول این سال بیش از چهارصد هزار زخمی به مراکز این سازمان مراجعه کردهاند که همگی بر اثر جنگ و برخورد با یکدیگر بوده است.
این همان دوزخی است که رژیم جمهوری اسلامی برای مردم فراهم ساخته است، اکنون این مردم بعد از دهههای متمادی راه چاره رهایی خود از این دوزخ را به درستی در سرنگونی رژیم میبینند.
بنابراین علت ناراضی بودن مردم از این رژیم دارای ابعاد فراوانی منجمله نبود آزادی، سرکوب و اجحاف شدید علیه اقلیتهای دینی و مذهبی، سرکوب و تحقیر ملیتهای غیرفارس، چپاول و غارت منابع آبی و زیرزمینی مناطق حاشیهای ایران، و ستمهای بیشمار دیگر این رژیم علیه مردمان ایران است و معضل اقتصادی تنها یک بعد آن است که رژیم درصدد است تا با برجسته کردن آن ، سایر ابعاد نارضایتیها را لاپوشانی کند، ولی مردم را نمیتوان برای همیشه فریب داد.
*مسئول اجرایی حزب دمکرات کردستان ایران
اعتراضات مردم ایران از رژیم جمهوری اسلامی در دیماه سال گذشته در شکل عمومی آن حدود یکصد شهر را در بر گرفت، حداقل هزینه این خیزش جمعی برای مردم، دستگیری و زندانی کردن هزاران نفر، کشته شدن ٢٥ نفر( به گفته مسئولین رژیم) بر اثر سرکوب مردم تظاهرکننده توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی و کشته شدن ٥ نفر از دستگیرشدگان تحت شکنجه در زندانها بوده است.
اما هزینه این اعتراضات مردمی برای رژیم از نظر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در داخل و خارج سنگینتر از آن بود که قابل جبران باشد. هدف این نوشتار پرداختن به چگونگی و ارزیابی این هزینهها نیست، زیرا این بحث خود سر دراز دارد و گفتار و مقالات جداگانهای را میطلبد، بلکه هدف نویسنده این نوشتار پرداختن به پاسخ این سوأل است که مردم ایران چرا ناراضیاند؟.
پاسخ دقیق به این سوال از این جهت حائز اهمیت است، که سران رژیم و عوامل رنگارنگ آنها آگاهانه و به منظور کم اهمیت جلوه دادن این خیزش، همچون روال گذشته سعی در به بیراهه کشاندن افکار عمومی داشتهاند و، گروهی دیگر ناآگاهانه و تحت تأثیر موج وسیع تبلیغاتی رژیم که از طریق هزاران تریبون مساجد، کانالهای تلویزیونی، رادیو، روزنامه و مراکز فکری و تبلیغی که به بمباران فکری مردم میپردازند، به شیوهای دیگر در راستای اهداف رژیم گام بر میدارند، این در حالی است که هیچ رسانهی آزاد و مستقلی در این کشور وجود ندارد که در برابر این امواج نیرومند مردم را با پاسخ حقیقی این پرسش آشنا سازد.
رژیم همه توان ماشین تبلیغاتی خود را به کار بسته است تا بلکه بتواند چرایی خیزش عمومی دیماه مردم ناراضی را که تاکنون در اشکال مختلف (اعتصاب و تحصن کارگران، کارمندان و بویژه تظاهرات مردم عرب اهواز) ادامه داشته است منحصرا در بعد اقتصادی لاپوشانی کند و به این ترتیب سایر ابعاد علل نارضایتیها را که عمدهتر از خواستهای اقتصادی مردم هستند از نظرها پنهان دارد.
این رژیم از همان روزهای آغازین برسرکار آمدنش با همه توان کوشید تا از ایران دوزخی برای مردمانش بسازد که غیرقابل تصور بود، و الحق کوششها و برنامههایش طی چهل سال گذشته در راستای تبدیل ایران به جهنم کاملا موفق بوده است. یکی از این برنامهها به نابودی و ویرانی کشاندن اقتصاد ایران بود. تنظیم دقیق سیاستهای داخلی و هماهنگ کردن سیاستهای خارجی جهت دشمنتراشی و صرف کردن درآمدهای فراوان کشور در راستای تحقق ایدئولوژی بلندپروازانه توسعهطلبیهایش در رسیدن به رهبری جهان اسلام صرفنظر از فساد لجام گسیخته حکومتی توانست مردم را از نان سفرهشان نیز محروم سازد. رژیم در پیشبردن این سیاست اقتصادی به دنبال این هدف بود که نان مردم را نیز در دستان خود داشته باشد تا به این ترتیب همه آنهایی را که با سیاستهای رژیم زاویه دارند تهدید به قطع نانشان کند و، از این راه لشکر نیروهای سرکوبگر خود در داخل و، نیروهای اشغالگر و مداخلهجویش را در خارج تحت عناوین سپاه پاسداران، بسیج و ... روز به روز فراوانتر نماید، زیرا در ام القرای اسلامی ایران این اقشار نه تنها دستشان به دهانشان میرسد بلکه درغارت و چپاول اموال عمومی فساد و رانتخواری آزاد گذاشته شدهاند.
این اقتصاد ویران که رژیم آنرا اقتصاد اسلامی! میپندارد تنها بخشی از معضل مردم ایران است که روزانه با آن دست به گریبانند و هر روز بر وخامت آن افزوده میشود.
بجز مشکل اقتصادی، این رژیم هزاران مشکل دیگر برای مردم فراهم آورده است که هر کدام از آنها کم اهمیتتر از مشکل اقتصادی برای آنان نیستند، به طوری که بنیاد جامعه ایران را از هم پاشانده است.
یکی دیگر از این مشکلات، گسترش اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی عمده است. تیرماه سال ١٣٩٦ از قول پرویز افشار سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر شمار معتادانی که مصرف کنندگان مستمر مواد مخدر در کشور ٢ میلیون و ٨٠٨ هزار نفر اعلام شد.
مطابق تحقیقات وزارت بهداشت که نتیجه آن ١٩ فروردین ١٣٩٦ اعلام شد نزدیک به ٢٤% مردم ایران دچار مشکلات روانی هستند، خبرگزاری ایرنا از قول معاون وزیر بهداشت نقل کرده است که ٦ میلیون و ٣٠٠ هزار نفر دچار افسردگی هستند، بررسیهای این وزارتخانه حاکی از آن است که ٢٣/٦ درصد ایرانیان دچار اختلالات روانی هستند و در مجموع ١٢/٧ درصد جمعیت ١٥ تا ٦٤ سال در ایران از افسردگی رنج میبرند.
مطالعات دانشگاه علوم پزشکی تهران در سالهای ١٣٧٨ تا ١٣٨٧ نشان میدهد که میزان شیوع اختلالهای روانی در میان مردم ایران در فاصله این ٩ سال ٦٠ درصد افزایش پیدا کرده و به بیش از ٣٤ درصد رسیده است.
همزمان با گسترش معضلات اجتماعی در ایران، فساد دستگاهها و مراکز حکومتی و مسئولین رده بالای کشور نیز سیر صعودی داشته است، احمد توکلی نماینده مجلس شورای اسلامی که زمانی ریاست مرکز پژوهش مجلس را هم برعهده داشته است از رسیدن جمهوری اسلامی به مرحله فساد سیستماتیک سخن به میان آورده است وی تاکید نموده است که نهادهای مسئول مبارزه با فساد، خودشان مبتلا به فساد هستند. مرکز بینالمللی شفافیت اقتصادی نیز ضمن تحقیق در وضعیت ١٧٧ کشور در سال گذشته ، جمهوری اسلامی را به لحاظ فساد اقتصادی و اداری در جایگاه ١٤٤ قرار داده است.
به همین منوال میتوان شمار دیگر بسیاری را به لیست نابسامانیها و مشکلات مردم ایران افزود که برآمد سیاستها و برنامهی داخلی و خارجی رژیم جمهوری اسلامی بودهاند و حاصل آن برای مردم عبارت بوده است:
١- رشد سریع آمار خود کشی، خبر آنلاین روز ٢٨ آبان ماه سال ١٣٩٦ نوشت خودکشی در ایران به شکل عجیبی در حال افزایش است، پروندههای اقدام به خودکشی از سال ١٣٩٠ تا ١٣٩٤ ( طی ٥ سال) افزایش ٦٦ درصدی در میان زنان و ٧١ درصدی در میان مردان داشته است. در حال حاضر ایران رتبه اول خودسوزی زنان در خاورمیانه را دارد ( نشریه جهان صنعت ١٤ خرداد ١٣٩٦).
٢- رخت بر بستن شادی از میان مردم و تبدیل آن به جامعهای خشن و پرخاشگر. سازمان پزشکی قانونی ایران در دی ماه ١٣٩٥ اعلام کرد که طی ٨ ماه اول این سال بیش از چهارصد هزار زخمی به مراکز این سازمان مراجعه کردهاند که همگی بر اثر جنگ و برخورد با یکدیگر بوده است.
این همان دوزخی است که رژیم جمهوری اسلامی برای مردم فراهم ساخته است، اکنون این مردم بعد از دهههای متمادی راه چاره رهایی خود از این دوزخ را به درستی در سرنگونی رژیم میبینند.
بنابراین علت ناراضی بودن مردم از این رژیم دارای ابعاد فراوانی منجمله نبود آزادی، سرکوب و اجحاف شدید علیه اقلیتهای دینی و مذهبی، سرکوب و تحقیر ملیتهای غیرفارس، چپاول و غارت منابع آبی و زیرزمینی مناطق حاشیهای ایران، و ستمهای بیشمار دیگر این رژیم علیه مردمان ایران است و معضل اقتصادی تنها یک بعد آن است که رژیم درصدد است تا با برجسته کردن آن ، سایر ابعاد نارضایتیها را لاپوشانی کند، ولی مردم را نمیتوان برای همیشه فریب داد.
*مسئول اجرایی حزب دمکرات کردستان ایران