آمانج کردستانی
به لبهایم مزن قفل خموشی که در دل قصه ای ناگفته دارم
زپایم باز کن بندگران را گزین سودا دلی آشفته دارم
بیا ای مرد ،ای موجود خود خواه بیا بگشا درهای قفس را
اگر عمری به زندانم کشیدی رها کن دیگرم این یک نفس را
منم آن مرغ آن مرغی که دیری است، به سر اندیشه ی پرواز دارم
سرودم ناله شد در سینه ی تنگ ، به حسرت ها سر آمد روزگارم
به لبهایم مزن قفل خموشی که من باید بگویم راز خود را
به گوش مردم عالم رسانم طنین آتشین آواز خود را (فروغ فرخزاد)
یکی از اساسیترین مشکلات زنان در جمهوری اسلامی قانونی بودن تبعیض جنسیتی و ظلم نسبت به زن و حقوق اوست. ما همواره شاهد گسترش روند طرحهای تبعیضآمیز علیه زنان بودهایم.
وقتی یک فرد فارغ از ماهیت انسانیاش در قالب جنسیت قرار گرفته و تعریف میشود. تمام توانایی و نیازهای انسانی او مورد غفلت قرار میگیرد و زنان ما در ایران زیرستم و فشار فرهنگ مرد سالاری حاکم شرایط نابرابر و غیرانسانی نامساعدی را تحمل مینمایند و از حقوق انسانی که شامل حقوق سیاسی، حقوق مدنی و حقوق اجتماعی است بیبهرهاند و در تمامی عرصههای جامعه مورد تحقیر و تبعیض قرار میگیرند. از صدا و سیما گرفته تا آموزش و پرورش، فرهنگ مردسالاری به شکل پنهان و آشکار تبلیغ و ترویج میشود.
عوامل مختلفی در شکلگیری و به وجود آمدن تبعیض و خشونت علیه زنان وجود دارد که یکی از این عوامل شیوه و سبک زندگی سنتی جوامع است که در آن مرد مسئول تأمین امرار معاش خانواده و زن مسئولیت نگهداری از فرزندان و انجام امورات داخلی منزل را بر عهده دارد که بسیاری از مشکلات زنان از عدم استقلال مالی و وابستگی اقتصادی آنها ناشی میشود. زنی که از لحاظ مالی وابسته است، جرئت مقابله با عوامل خشونت و تبعیض را ندارد و ابتداییترین و کلیدیترین ابزار مبارزه یعنی جرئت از او گرفته میشود . عامل دیگر خشونت و تبعیض علیه زنان عوامل فرهنگی و مذهبی می باشد. که عمداً و برای تسلط کامل و حکمرانی بیشتر توسط حکومت به طور سیستماتیک تبلیغ و ترویج می شود . از جمله تفاوت و تبعیض میان زن و مرد از نظر دیه آنان و ارزش شهادت زن در دادگاهها و سهم ارث زنان و غیره که زنان برای رهایی از این وضعیت ناعادلانه باید دست دین را از سیاست و حکومت کوتاه کنند تا حاکمان مستبد نتوانند از باورهای دینی مردم سوء استفاده کنند و آنها را به بردگی بکشند . از عوامل دیگر خشونت بر ضد زنان در جمهوری اسلامی علاوه بر تبعیض وحشتناک جنسیتی و قوانین قرون وسطایی شکاف عمیق طبقاتی و رشد پدیده ی فقر در جامعه ، ازدواج موقت ، کاهش سن ازدواج دختران و مواد ارتجاعی لایحه ی ضد خانواده ، طرح عفاف و حجاب ، نابرابری در محیط کار، دستمزد کمتر زنان در مقابل کار مساوی با مردان ، فشار اقتصادی بر زنان سرپرست خانوار و غیره از نشانه های روشن و آشکار خشونت بر علیه ی زنان است . خشونت تنها اذیت و آزار فیزیکی نیست . همه ی این موارد علاوه بر ستم ملی باعث فشارهای مضاعف بر زنان شده و باعث می شود تعدادی از آنها دست به خودکشی بزنند و یا به سمت مواد مخدر کشیده شوند یا بسوزند و بسازند. اما به هر حال زنان باید خود دست به کار شوند و با گذشتن از مرزهای عرف و سنتهای زنستیزی و قوانین ناعادلانهی حاکم بر جامعه به عنوان انسانهای مستقل و با پشتکار و ارادهی محکم بپا خیزید و در راه آزادی خود و جامعه بر علیه قدرتهای سیاسی و سرکوبگر حاکم بجنگند. تا بتوانند در کشوری آزاد و دمکراتیک زندگی کنند.
به لبهایم مزن قفل خموشی که در دل قصه ای ناگفته دارم
زپایم باز کن بندگران را گزین سودا دلی آشفته دارم
بیا ای مرد ،ای موجود خود خواه بیا بگشا درهای قفس را
اگر عمری به زندانم کشیدی رها کن دیگرم این یک نفس را
منم آن مرغ آن مرغی که دیری است، به سر اندیشه ی پرواز دارم
سرودم ناله شد در سینه ی تنگ ، به حسرت ها سر آمد روزگارم
به لبهایم مزن قفل خموشی که من باید بگویم راز خود را
به گوش مردم عالم رسانم طنین آتشین آواز خود را (فروغ فرخزاد)
یکی از اساسیترین مشکلات زنان در جمهوری اسلامی قانونی بودن تبعیض جنسیتی و ظلم نسبت به زن و حقوق اوست. ما همواره شاهد گسترش روند طرحهای تبعیضآمیز علیه زنان بودهایم.
وقتی یک فرد فارغ از ماهیت انسانیاش در قالب جنسیت قرار گرفته و تعریف میشود. تمام توانایی و نیازهای انسانی او مورد غفلت قرار میگیرد و زنان ما در ایران زیرستم و فشار فرهنگ مرد سالاری حاکم شرایط نابرابر و غیرانسانی نامساعدی را تحمل مینمایند و از حقوق انسانی که شامل حقوق سیاسی، حقوق مدنی و حقوق اجتماعی است بیبهرهاند و در تمامی عرصههای جامعه مورد تحقیر و تبعیض قرار میگیرند. از صدا و سیما گرفته تا آموزش و پرورش، فرهنگ مردسالاری به شکل پنهان و آشکار تبلیغ و ترویج میشود.
عوامل مختلفی در شکلگیری و به وجود آمدن تبعیض و خشونت علیه زنان وجود دارد که یکی از این عوامل شیوه و سبک زندگی سنتی جوامع است که در آن مرد مسئول تأمین امرار معاش خانواده و زن مسئولیت نگهداری از فرزندان و انجام امورات داخلی منزل را بر عهده دارد که بسیاری از مشکلات زنان از عدم استقلال مالی و وابستگی اقتصادی آنها ناشی میشود. زنی که از لحاظ مالی وابسته است، جرئت مقابله با عوامل خشونت و تبعیض را ندارد و ابتداییترین و کلیدیترین ابزار مبارزه یعنی جرئت از او گرفته میشود . عامل دیگر خشونت و تبعیض علیه زنان عوامل فرهنگی و مذهبی می باشد. که عمداً و برای تسلط کامل و حکمرانی بیشتر توسط حکومت به طور سیستماتیک تبلیغ و ترویج می شود . از جمله تفاوت و تبعیض میان زن و مرد از نظر دیه آنان و ارزش شهادت زن در دادگاهها و سهم ارث زنان و غیره که زنان برای رهایی از این وضعیت ناعادلانه باید دست دین را از سیاست و حکومت کوتاه کنند تا حاکمان مستبد نتوانند از باورهای دینی مردم سوء استفاده کنند و آنها را به بردگی بکشند . از عوامل دیگر خشونت بر ضد زنان در جمهوری اسلامی علاوه بر تبعیض وحشتناک جنسیتی و قوانین قرون وسطایی شکاف عمیق طبقاتی و رشد پدیده ی فقر در جامعه ، ازدواج موقت ، کاهش سن ازدواج دختران و مواد ارتجاعی لایحه ی ضد خانواده ، طرح عفاف و حجاب ، نابرابری در محیط کار، دستمزد کمتر زنان در مقابل کار مساوی با مردان ، فشار اقتصادی بر زنان سرپرست خانوار و غیره از نشانه های روشن و آشکار خشونت بر علیه ی زنان است . خشونت تنها اذیت و آزار فیزیکی نیست . همه ی این موارد علاوه بر ستم ملی باعث فشارهای مضاعف بر زنان شده و باعث می شود تعدادی از آنها دست به خودکشی بزنند و یا به سمت مواد مخدر کشیده شوند یا بسوزند و بسازند. اما به هر حال زنان باید خود دست به کار شوند و با گذشتن از مرزهای عرف و سنتهای زنستیزی و قوانین ناعادلانهی حاکم بر جامعه به عنوان انسانهای مستقل و با پشتکار و ارادهی محکم بپا خیزید و در راه آزادی خود و جامعه بر علیه قدرتهای سیاسی و سرکوبگر حاکم بجنگند. تا بتوانند در کشوری آزاد و دمکراتیک زندگی کنند.