فریده جعفری
جمهوری اسلامی به صورت نظام قرون وسطایی ولایت فقیه، به عنوان عریانترین ،هارترین و سازمانیافتهترین حکومت شکنجه و کشتار انسانها در جهان، با اجرای شریعت فاشیستی - الهی در اشکال سنگسار، قصاص، تازیانه، قطع دست و پا و ... حیوانات انساننمایی تربیت کرده که با آزار و اذیت و کشتن انسانها خود را به بهشت و خدایشان نزدیکتر میکنند.
بازجویان،حیوانات تربیت شدهای برای شکنجه زندانیان هستند که موقع تصمیم گیری و تقسیم کار در دفتر زندان جهت شکنجه زندانیان مانند تجاوز به دختران سیاسی و اعدامهای دستهجمعی برای کسب ثواب بیشتر بین خود مسابقه میگذارند. کلیه افراد سیستم اطلاعات و قوهی قضاییه مستقر در زندانها از چنین افراد سادیسمی تشکیل میشوند، که با دار زدن و آزار و شکنجهی دیگر انسانها به آرامش میرسند. در مجموع اطلاعاتی، قضایی و امنیتی نگهدارندگان نظام خون آشام میلیاردرهای روحانی- نظامی به عنوان سگ حافظ این غارتگران ثروتهای ملی به بهای گرسنگی و فلاکت میلیونی مردمی هستند. وزارت اطلاعات صاحب اختیار کلیهی دستگاههای عریض و طویل نامبرده میباشند که از بدو دستگیری فعالان سیاسی تا صدور احکام سفارشی توسط عروسکهای خیمه شببازی به نام قاضی و سپس زندان، همهی این مراحل را تحت کنترل خود دارد در نهایت این سازمان جهنمی تحت حکومت جمهوری اسلامی با هزاران زندان و شکنجهگاههای مخفی و علنی و با صدها هزار زندانی، بزرگترین زندانبان و ناقض حقوق بشر در جهان میباشد.
زندان رجایی شهر با حدود 4 هزار زندانی، در ده بند، مخوفترین دستگاه رژیم میباشد که نزدیک به 250 نفر زندانی سیاسی با صدها اعدامی و حبس ابدی با حبسهای سنگین 10 تا 70 سال در این قبرستان تحت شدیدترین شکنجههای روحی و جسمی زنده به گور میشوند از کوچکترین حقوق قانونی مصوب خود رژیم مانند رأی باز، مرخصیها، آزادی مشروط، عفوهای عمومیو موردی، ملاقاتهای حضوری – تلفنی، غذای مصوب سازمان زندانها برنامه و کلاسهای آموزشی، ورزشگاه و دهها موارد دیگر محروم هستند.
هدف واقعی رژیم، نابودی غیرمستقیم این زندانیان میباشد هر فرد زندانی در اول ورود توسط چند مأمور در مقابل دو دوربین مدار بسته لخت مادرزاد برهنه شده و پس از بیست بار بشین و پاشو وارد قرنطینه میشود، در بند قرنطینه توسط اراذل و اوباش حکومت به شدیدترین شکل ممکن مورد ضرب و شتم و توهین و فحشهای رکیک قرار گرفته سپس وارد زندان میشود. در بند سیاسی، سلولهای انفرادی تک نفره سه چهار متری را محل زندگی 3 تا 4 زندانی که حداقل باید از ده سال تا حبس ابد در زندان باشند قرار دادهاند در حالی که فضای مفید طبق آئیننامه زندان 12 متر میباشد. حال در ذهن خود تجسم کنید ابعاد فاجعه را که نفس آدمها به هم میخورند و در هم میلولند.
ادامه چپاولو غارتگری ملی به نام خصوصیسازی به زندانها هم رسیده. غذاهایی مانند آبگوشت، خورشتقیمه و قرمه حذف شده جیرهای به نام تغذیه در حد یک درصد آییننامه مصوب سازمانی زندانها وجود خارجی ندارد. هر وعده غذا ناهار سویا خوراکی حیوانی همراه با برنج درجه صدم خالی داده میشود که بوی تعفن آن استفراغ آور بوده و عین غذا هر روزه تماما به ظرف آشغال ریخته میشود. زندانیان اگر چیزی در فروشگاه پیدا کردند باید به چندین برابر قیمت بخرند اغلب زندانیان نیمه گرسنه میخوابند فضای آشپزخانه برای پختن حتی تخممرغ آن قدر کم است که باید روزانه 2 ساعت در نوبت بمانند. سیستم بهداری به محل چاپ اسکناس برای حکومت از طریق ویزیتهای گرانقیمت مخصوصا چشم پزشکی و دندان پزشکی تبدیل شده است. نود درصد داروها به خرج زندانی از بیرون آورده میشود 11 نفر اعزام به بیرون برای درمان مانند صالح کهندل، محمد امیر خیزی، یوسف ناصحی و کریم و ... همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند که حتی به خرج خودشان هم به بیرون اعزام نمیشوند. برخلاف تمام زندانها هواخوری در اینجا فقط 2 ساعت میباشد و جمعیت تحت فشار داخل به علت هوای اندک فرصت تجدید تنفس و روحیه پیدا نمیکنند. نه تنها از کلاسهای فنی و حرفهای و فروشگاهها مصوب در زندانها خبری نیست یک هفته هم هست که از روزنامهها که به حساب خود زندانیان به داخل میآمد قطع شده است. مادر و برادر زندانی موسی یزداننژاد دستگیر شدهاند کلیهی خانوادهها از جمله به مادر افشین حیرتیان چندین بار به صورت تلفنی و حضوری اخطار داده شده است که بچهات را میکُشیم چرا که بیانیه میدهد . خانوادهی افشین بایمانی حبس ابد با 13 سال سابقه طی کردن زندان، از طرف مسئولین زندان برای دادن مرخصی به تهران کشانده شده و دوباره با حرکت سادیسمی مسئولین با تحمل فشارهای روحی و خسارتهای مالی برای یک خانوادهی فقیر و با ندادن مرخصی برگردانده شدند. از خانوادهی شاهرخ زمانی برای یک روز شرکت در عروسی دخترش یک میلیارد و صد میلیون تومان وثیقه خواستهاند. ادارهی اطلاعات در پی شکنجهی روحی و جسمی هر وقت بخواهد به صورت سلیقهای زندانیان را به قتلگاه 209 بر گردانده و ماهها سلول انفرادی اذیت و آزار جسمی برای توابسازی و گرفتن اطلاعات مورد نظر خود حتی اطلاعات تحمیلی مورد سوءاستفاده قرار میدهد از جمله ... هوشنگ رضایی پس از 6 ماه انفرادی دوباره به بند برگردانده شد، محمودی پیرمرد کُرد بعد از 12 ماه انفرادی بلاتکلیف دوباره به بند برگردانده شد، رضا شریفی بوکانی فعال حقوق بشر کلا به بند 209 منتقل دادهاند، سمکو را برای محاکمه مجدداً و اعترافگیری اجباری دوباره به بند 209 منتقل کردند تا مورد استفاده شوی تلویزیونی قرار دهند. به طوری که در اول گزارش گفته شد ادارهی اطلاعات در ادامه شکنجههای خود از میان زندانیان بریده با فشار و تهدید چند نفر بدبخت و دستش از همه جا کوتاه را برای کنترل و خبرگیری و بعضی مواقع کارهای خطرناک انتخاب کرده و در میان زندانیان به کار خبر چینی و گزارشدهی گمارده شدهاند که مشخصات و کارهای برخی از این افراد در گزارشات بعدی افشاء خواهد شد.
زندانبانان در گوهردشت از اعتصاب غذا بسیار وحشت دارند، طی سه هفتهی اخیر تمامی خانوادههای زندانیان که در زندان فعال هستند را به روشهای مختلف تهدید کردند و به بیشتر آنها اعلام کردند که باید فرزندان و افراد زندانی خود را تحت فشار و نصیحت وادار کنید تابع دستورات شده و ساکت باشند و در هیچ موردی دخالت نکنند و اگر ما تشخیص دادیم چیزی حقشان است به ایشان خواهیم داد در غیر این صورت شماها را نیز دستگیر میکنیم و زندانیتان را میکُشیم.
تعدادی از زندانیان سیاسی در اینجا افراد بیچارهای هستند که بر اثر یک تصمیم احمقانه قضایی یا بر اثر یک اشتباه کوچک شخصی خود زندانی یا اشتباه بسیار کوچک تشکیلاتی گیر افتاده است و یک حکم نامتناسب بسیار سنگینی دریافت کرده است که اگر به جای جمهوری اسلامی یک نظام معمولی بود نه تنها آنها را زندانی نمیکرد بلکه مورد تشویق و مورد لطف و جایزه قرار میداد ولی حالا این زندانیان که افراد عادی هستند به عنوان زندانی سیاسی بور خوردهاند و متأسفانه فضای سیاسی زندان را بسیار متزلزل، شکننده و ناکارآمد کردهاند.
مشکل بدی فضای سیاسی زندان حضور افراد غیرسیاسی بهائی که در جمهوری اسلامی بُعد سیاسی یافتهاند است با توجه به اینکه بیش از 50 درصد زندانیان سیاسی را بهائیها تشکیل میدهند و با توجه به اینکه 95 درصد آنها هیچ فکر سیاسی و مبارزاتی ندارند و افراد عادی اجتماع هستند و با توجه به این که تحت بیشترین فشارها قرار دارند و همچنین بخاطر سیاسی نبودنشان خیلی سریع بازی میخورند و بدون اینکه خود بخواهند یا آگاهی نسبت به کار خود داشته باشند سریع و ساده در اختیار پلیس سیاسی و بازجوها قرار میگیرند. دستگیری و محاکمهی گسترده و محکومیتهای سنگین آنها را به وزنه بسیار بزرگی در زندان تبدیل کرده است در حالی که به دلیل تهیبودن ماهیت درونی آنها به عنوان مبارزین سیاسی باعث وجود تناقص فکری و سیاسی با شکل و فرم کنونی شده است این تناقض مسیر حرکتی سیاسی در زندان را دچار مشکل کرده در نتیجه وجود بهائیان غیرسیاسی به عنوان زندانیان سیاسی فضا و وزنهی سیاسی زندان را بسیار تقلیل داده است. همچنین آنها در کارهای سیاسی بسیار کمتر شرکت میکنند هیچ علاقه برای یادگیری و رشد نشان نمیدهند. وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و سازمان زندانها از این افراد عادی، که زندانی سیاسی شدهاند نهایت سوءاستفاده را میکنند از آنها علیه زندانیان سیاسی دیگر استفاده میکنند که برای جو و فضای بند سیاسی بسیار مشکلساز شده است.
گزارشات ادامه خواهند داشت.
محتویات این گزارش منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد
جمهوری اسلامی به صورت نظام قرون وسطایی ولایت فقیه، به عنوان عریانترین ،هارترین و سازمانیافتهترین حکومت شکنجه و کشتار انسانها در جهان، با اجرای شریعت فاشیستی - الهی در اشکال سنگسار، قصاص، تازیانه، قطع دست و پا و ... حیوانات انساننمایی تربیت کرده که با آزار و اذیت و کشتن انسانها خود را به بهشت و خدایشان نزدیکتر میکنند.
بازجویان،حیوانات تربیت شدهای برای شکنجه زندانیان هستند که موقع تصمیم گیری و تقسیم کار در دفتر زندان جهت شکنجه زندانیان مانند تجاوز به دختران سیاسی و اعدامهای دستهجمعی برای کسب ثواب بیشتر بین خود مسابقه میگذارند. کلیه افراد سیستم اطلاعات و قوهی قضاییه مستقر در زندانها از چنین افراد سادیسمی تشکیل میشوند، که با دار زدن و آزار و شکنجهی دیگر انسانها به آرامش میرسند. در مجموع اطلاعاتی، قضایی و امنیتی نگهدارندگان نظام خون آشام میلیاردرهای روحانی- نظامی به عنوان سگ حافظ این غارتگران ثروتهای ملی به بهای گرسنگی و فلاکت میلیونی مردمی هستند. وزارت اطلاعات صاحب اختیار کلیهی دستگاههای عریض و طویل نامبرده میباشند که از بدو دستگیری فعالان سیاسی تا صدور احکام سفارشی توسط عروسکهای خیمه شببازی به نام قاضی و سپس زندان، همهی این مراحل را تحت کنترل خود دارد در نهایت این سازمان جهنمی تحت حکومت جمهوری اسلامی با هزاران زندان و شکنجهگاههای مخفی و علنی و با صدها هزار زندانی، بزرگترین زندانبان و ناقض حقوق بشر در جهان میباشد.
زندان رجایی شهر با حدود 4 هزار زندانی، در ده بند، مخوفترین دستگاه رژیم میباشد که نزدیک به 250 نفر زندانی سیاسی با صدها اعدامی و حبس ابدی با حبسهای سنگین 10 تا 70 سال در این قبرستان تحت شدیدترین شکنجههای روحی و جسمی زنده به گور میشوند از کوچکترین حقوق قانونی مصوب خود رژیم مانند رأی باز، مرخصیها، آزادی مشروط، عفوهای عمومیو موردی، ملاقاتهای حضوری – تلفنی، غذای مصوب سازمان زندانها برنامه و کلاسهای آموزشی، ورزشگاه و دهها موارد دیگر محروم هستند.
هدف واقعی رژیم، نابودی غیرمستقیم این زندانیان میباشد هر فرد زندانی در اول ورود توسط چند مأمور در مقابل دو دوربین مدار بسته لخت مادرزاد برهنه شده و پس از بیست بار بشین و پاشو وارد قرنطینه میشود، در بند قرنطینه توسط اراذل و اوباش حکومت به شدیدترین شکل ممکن مورد ضرب و شتم و توهین و فحشهای رکیک قرار گرفته سپس وارد زندان میشود. در بند سیاسی، سلولهای انفرادی تک نفره سه چهار متری را محل زندگی 3 تا 4 زندانی که حداقل باید از ده سال تا حبس ابد در زندان باشند قرار دادهاند در حالی که فضای مفید طبق آئیننامه زندان 12 متر میباشد. حال در ذهن خود تجسم کنید ابعاد فاجعه را که نفس آدمها به هم میخورند و در هم میلولند.
ادامه چپاولو غارتگری ملی به نام خصوصیسازی به زندانها هم رسیده. غذاهایی مانند آبگوشت، خورشتقیمه و قرمه حذف شده جیرهای به نام تغذیه در حد یک درصد آییننامه مصوب سازمانی زندانها وجود خارجی ندارد. هر وعده غذا ناهار سویا خوراکی حیوانی همراه با برنج درجه صدم خالی داده میشود که بوی تعفن آن استفراغ آور بوده و عین غذا هر روزه تماما به ظرف آشغال ریخته میشود. زندانیان اگر چیزی در فروشگاه پیدا کردند باید به چندین برابر قیمت بخرند اغلب زندانیان نیمه گرسنه میخوابند فضای آشپزخانه برای پختن حتی تخممرغ آن قدر کم است که باید روزانه 2 ساعت در نوبت بمانند. سیستم بهداری به محل چاپ اسکناس برای حکومت از طریق ویزیتهای گرانقیمت مخصوصا چشم پزشکی و دندان پزشکی تبدیل شده است. نود درصد داروها به خرج زندانی از بیرون آورده میشود 11 نفر اعزام به بیرون برای درمان مانند صالح کهندل، محمد امیر خیزی، یوسف ناصحی و کریم و ... همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند که حتی به خرج خودشان هم به بیرون اعزام نمیشوند. برخلاف تمام زندانها هواخوری در اینجا فقط 2 ساعت میباشد و جمعیت تحت فشار داخل به علت هوای اندک فرصت تجدید تنفس و روحیه پیدا نمیکنند. نه تنها از کلاسهای فنی و حرفهای و فروشگاهها مصوب در زندانها خبری نیست یک هفته هم هست که از روزنامهها که به حساب خود زندانیان به داخل میآمد قطع شده است. مادر و برادر زندانی موسی یزداننژاد دستگیر شدهاند کلیهی خانوادهها از جمله به مادر افشین حیرتیان چندین بار به صورت تلفنی و حضوری اخطار داده شده است که بچهات را میکُشیم چرا که بیانیه میدهد . خانوادهی افشین بایمانی حبس ابد با 13 سال سابقه طی کردن زندان، از طرف مسئولین زندان برای دادن مرخصی به تهران کشانده شده و دوباره با حرکت سادیسمی مسئولین با تحمل فشارهای روحی و خسارتهای مالی برای یک خانوادهی فقیر و با ندادن مرخصی برگردانده شدند. از خانوادهی شاهرخ زمانی برای یک روز شرکت در عروسی دخترش یک میلیارد و صد میلیون تومان وثیقه خواستهاند. ادارهی اطلاعات در پی شکنجهی روحی و جسمی هر وقت بخواهد به صورت سلیقهای زندانیان را به قتلگاه 209 بر گردانده و ماهها سلول انفرادی اذیت و آزار جسمی برای توابسازی و گرفتن اطلاعات مورد نظر خود حتی اطلاعات تحمیلی مورد سوءاستفاده قرار میدهد از جمله ... هوشنگ رضایی پس از 6 ماه انفرادی دوباره به بند برگردانده شد، محمودی پیرمرد کُرد بعد از 12 ماه انفرادی بلاتکلیف دوباره به بند برگردانده شد، رضا شریفی بوکانی فعال حقوق بشر کلا به بند 209 منتقل دادهاند، سمکو را برای محاکمه مجدداً و اعترافگیری اجباری دوباره به بند 209 منتقل کردند تا مورد استفاده شوی تلویزیونی قرار دهند. به طوری که در اول گزارش گفته شد ادارهی اطلاعات در ادامه شکنجههای خود از میان زندانیان بریده با فشار و تهدید چند نفر بدبخت و دستش از همه جا کوتاه را برای کنترل و خبرگیری و بعضی مواقع کارهای خطرناک انتخاب کرده و در میان زندانیان به کار خبر چینی و گزارشدهی گمارده شدهاند که مشخصات و کارهای برخی از این افراد در گزارشات بعدی افشاء خواهد شد.
زندانبانان در گوهردشت از اعتصاب غذا بسیار وحشت دارند، طی سه هفتهی اخیر تمامی خانوادههای زندانیان که در زندان فعال هستند را به روشهای مختلف تهدید کردند و به بیشتر آنها اعلام کردند که باید فرزندان و افراد زندانی خود را تحت فشار و نصیحت وادار کنید تابع دستورات شده و ساکت باشند و در هیچ موردی دخالت نکنند و اگر ما تشخیص دادیم چیزی حقشان است به ایشان خواهیم داد در غیر این صورت شماها را نیز دستگیر میکنیم و زندانیتان را میکُشیم.
تعدادی از زندانیان سیاسی در اینجا افراد بیچارهای هستند که بر اثر یک تصمیم احمقانه قضایی یا بر اثر یک اشتباه کوچک شخصی خود زندانی یا اشتباه بسیار کوچک تشکیلاتی گیر افتاده است و یک حکم نامتناسب بسیار سنگینی دریافت کرده است که اگر به جای جمهوری اسلامی یک نظام معمولی بود نه تنها آنها را زندانی نمیکرد بلکه مورد تشویق و مورد لطف و جایزه قرار میداد ولی حالا این زندانیان که افراد عادی هستند به عنوان زندانی سیاسی بور خوردهاند و متأسفانه فضای سیاسی زندان را بسیار متزلزل، شکننده و ناکارآمد کردهاند.
مشکل بدی فضای سیاسی زندان حضور افراد غیرسیاسی بهائی که در جمهوری اسلامی بُعد سیاسی یافتهاند است با توجه به اینکه بیش از 50 درصد زندانیان سیاسی را بهائیها تشکیل میدهند و با توجه به اینکه 95 درصد آنها هیچ فکر سیاسی و مبارزاتی ندارند و افراد عادی اجتماع هستند و با توجه به این که تحت بیشترین فشارها قرار دارند و همچنین بخاطر سیاسی نبودنشان خیلی سریع بازی میخورند و بدون اینکه خود بخواهند یا آگاهی نسبت به کار خود داشته باشند سریع و ساده در اختیار پلیس سیاسی و بازجوها قرار میگیرند. دستگیری و محاکمهی گسترده و محکومیتهای سنگین آنها را به وزنه بسیار بزرگی در زندان تبدیل کرده است در حالی که به دلیل تهیبودن ماهیت درونی آنها به عنوان مبارزین سیاسی باعث وجود تناقص فکری و سیاسی با شکل و فرم کنونی شده است این تناقض مسیر حرکتی سیاسی در زندان را دچار مشکل کرده در نتیجه وجود بهائیان غیرسیاسی به عنوان زندانیان سیاسی فضا و وزنهی سیاسی زندان را بسیار تقلیل داده است. همچنین آنها در کارهای سیاسی بسیار کمتر شرکت میکنند هیچ علاقه برای یادگیری و رشد نشان نمیدهند. وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و سازمان زندانها از این افراد عادی، که زندانی سیاسی شدهاند نهایت سوءاستفاده را میکنند از آنها علیه زندانیان سیاسی دیگر استفاده میکنند که برای جو و فضای بند سیاسی بسیار مشکلساز شده است.
گزارشات ادامه خواهند داشت.
محتویات این گزارش منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد