شهریار ایازی
تصمیماتی که کاندیداها بیتدبیر بیان میکنند، جملگی آنها از سوی سید علی خامنهای ولی فقیه و مریدانش دیکته میشود. آنها در واقع هیچ استقلال فکری و عملی را از خود ندارند. نقش مهرههایی در بازی شطرنج هستند، که تغییر و تعویض آنها هر لحظه از سوی علی خامنهای امکانپذیر است.
بدون تردید اندیشه این به اصلاحطلبان و اصولگران بیتدبیر که پیرو ولیفقیه است با هیچ یک از معیارهای و میثاقهای حقوقی و انسانی دنیای متمدن امروزی مطابقت ندارد.
این واقعا برای ملت و کشوری مانند ایران با تاریخ و فرهنگ غنی که میگویند و ثروت سرشارش. تاسفآور است که در عصر دانش و فناوری، سرنوشتش را آخوند بیسواد و بیتدبیر مانند خامنهای، داشته باشد و هر کاری که مناسب افکار قرون وسطائی و ضدبشری میباشد بر سر مردمان آن دیار بیاورند.
متاسفانه همه روشنفکران و نویسندگان, روزنامهنگاران, سیاستمداران سال پنجاه و هفت، خمینی را در ماه دیدند و همه با هم دیدند, او را یک رهبر و سیاستمداری بزرگ قلمداد کردند, و دربست خودشان را پشت سر او قرار دادند. باید نسلهای آینده بدانند که در دهه پنجاه خورشیدی آخوند بیسوادی بنام روحالله خمینی، سرنوشت میلیونها انسان را بازیچه احساسات پوسیده و قرون وسطائی خود قرار داده بود و نقش تعیینکنندهای را در سرکوب و کشتار بسیاری از انسانهای بیگناه ایفا نمود.
برخی از همان کسانی که وی را بر مسند قدرت قرار دادند، هنوز در خارج از کشور ساکنند و مدعی پرچمدار روشنفکران و حتی اپوزیسیون ایران میدانند و هیچ کس را غیر از خودشان سیاسیتر نمیدانند و جالبتر از همه خودشان را تحلیلگر سیاسی قلمداد میکنند .
بدون تردید این حکومت ضدانسانی را هیچکس نباید به فراموشی بسپارد. باید برای زنده نگهداشتن حافظه سیاسی نسلهای آینده در این رابطه بیشتر کوشش کرد.
باید نسلهای آینده ما بداند، که بسیاری از روشنفکران، مبارزان و سیاسیونهای ایرانی بودند که علم فراگیری حکومتداری را برای تسخیر و قدرت سیاسی به این آخوندها آموزش دادند.
هر انسان عاقلی که سخنان این آخوند بیسواد را میشنید، فکر میکرد که وی روانیست، ولی متاسفانه با دروغ و تزویر, ریا و از راه دین و مذهب توانست انقلاب را کاملا در دست خود گیرد و از قشر مذهبی استفاده کند. در ضمن روشنفکران و سیاستمداران آن دوران را از سر راه بردارد. برداشتن روشنفکران و سیاسیون توسط حکومت اسلامی به رهبری خمینی با فراری دادن و زندانیکردن و اعدام آنها بود و حکومت اسلامی که مدنظر خمینی بود با خونریزی و کشتار ادامه دارد.
ولی متاسفانه هنوز مردم دنبالهرو این آخوندها هستند و اگر به این روال ادامه داشته باشد این حکومت برای چندین سال دیگر بیمه خواهد بود. با توجه به اینکه در این مدت سی و چهار سال عمر حکومت اسلامی این آخوندها که در قدرت حاکمیت هستند مردم را به بهانههای مختلفی هر چهار سال به میدان میکشانند.
شورای نگهبان در حکومت اسلامی عدهای از کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری کاندید میشوند انتخاب میکنند و به مردم پیشنهاد میکنند که از بین این عده که از طرف شورای نگهبان تائید صلاحیت شدهاند یکی را انتخاب و به او رای بدهید. با این نمایش انتخابات و با شرکت کاندیداهای که تائید شدهاند, که هر کدام از آنها با بازیدادن کلمات مردم را بازی میدهند و قولهای میدهند و بعد از آن دیگر قول و قرارهای که در دوران انتخابات گفتهاند از یاد میبرند و خواستههای مردم را نادیده میگیرند و با همان سیاستی که حکومت اسلامی با آن ادامه حیات میدهد ادامه میدهند.
این بار آخوند حسن روحانی، با توجه به قول و قرارهای که به مردم داده است آیا میتواند آنها را اجرا کند. اگر آخوند حسن روحانی میتواند, تا قبل از اینکه به کاخ ریاست جمهوری برود و در آنجا مستقر شود زمینه آزادی زندانیان سیاسی را فراهم کند . آیا به رسانهها که در هر حکومتی رکن چهارم است اجازه میدهد که آزادانه بنویسند و پرش کنند. آیا حسن روحانی میتواند خواست جنبش زنان، خواست کارگران و تشکیل سندیکای کارگران، لغو حکم اعدام در ایران، اشتغال کار برای جوانان و تحصیل کردهها، وضع و بهبود تحصیل برای کودکان کار، فراهم کردن بستر و امنیت برای سرمایه گذاری خارجی و داخلی . نوسازی و بهبود برای گردشگران و جذب توریسم برای کشور، قطعکردن دست سپاه پاسداران از مافیای گمرگات و سرمایه کشور، از بینبردن فساد در دستگاههای دولتی از طرف مسئولین، بهبود وضع بهداشت و سلامت مردم روستائی و شهری، قطع باند و باندبازیها در بین مسئولین و وزارتخانهها و صدها موراد دیگر و یا همان مواردی که خودش در نمایش انتخابات که در صدا و سیما به زبان آورد. به نظر من حسن روحانی ادامه دهنده همان سیاست حکومت اسلامی است که در مدت سی و چهار سال انجام شده است ادامه میدهد چون غیر از این باشد کسی که در هرم حکومت است و به نام ولیفقیه است اجازه نمیدهد, همین کسانی که به عنوان رئیسجمهور گماشته میشوند فقط یک پادو است و دیگر هیچ.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد
تصمیماتی که کاندیداها بیتدبیر بیان میکنند، جملگی آنها از سوی سید علی خامنهای ولی فقیه و مریدانش دیکته میشود. آنها در واقع هیچ استقلال فکری و عملی را از خود ندارند. نقش مهرههایی در بازی شطرنج هستند، که تغییر و تعویض آنها هر لحظه از سوی علی خامنهای امکانپذیر است.
بدون تردید اندیشه این به اصلاحطلبان و اصولگران بیتدبیر که پیرو ولیفقیه است با هیچ یک از معیارهای و میثاقهای حقوقی و انسانی دنیای متمدن امروزی مطابقت ندارد.
این واقعا برای ملت و کشوری مانند ایران با تاریخ و فرهنگ غنی که میگویند و ثروت سرشارش. تاسفآور است که در عصر دانش و فناوری، سرنوشتش را آخوند بیسواد و بیتدبیر مانند خامنهای، داشته باشد و هر کاری که مناسب افکار قرون وسطائی و ضدبشری میباشد بر سر مردمان آن دیار بیاورند.
متاسفانه همه روشنفکران و نویسندگان, روزنامهنگاران, سیاستمداران سال پنجاه و هفت، خمینی را در ماه دیدند و همه با هم دیدند, او را یک رهبر و سیاستمداری بزرگ قلمداد کردند, و دربست خودشان را پشت سر او قرار دادند. باید نسلهای آینده بدانند که در دهه پنجاه خورشیدی آخوند بیسوادی بنام روحالله خمینی، سرنوشت میلیونها انسان را بازیچه احساسات پوسیده و قرون وسطائی خود قرار داده بود و نقش تعیینکنندهای را در سرکوب و کشتار بسیاری از انسانهای بیگناه ایفا نمود.
برخی از همان کسانی که وی را بر مسند قدرت قرار دادند، هنوز در خارج از کشور ساکنند و مدعی پرچمدار روشنفکران و حتی اپوزیسیون ایران میدانند و هیچ کس را غیر از خودشان سیاسیتر نمیدانند و جالبتر از همه خودشان را تحلیلگر سیاسی قلمداد میکنند .
بدون تردید این حکومت ضدانسانی را هیچکس نباید به فراموشی بسپارد. باید برای زنده نگهداشتن حافظه سیاسی نسلهای آینده در این رابطه بیشتر کوشش کرد.
باید نسلهای آینده ما بداند، که بسیاری از روشنفکران، مبارزان و سیاسیونهای ایرانی بودند که علم فراگیری حکومتداری را برای تسخیر و قدرت سیاسی به این آخوندها آموزش دادند.
هر انسان عاقلی که سخنان این آخوند بیسواد را میشنید، فکر میکرد که وی روانیست، ولی متاسفانه با دروغ و تزویر, ریا و از راه دین و مذهب توانست انقلاب را کاملا در دست خود گیرد و از قشر مذهبی استفاده کند. در ضمن روشنفکران و سیاستمداران آن دوران را از سر راه بردارد. برداشتن روشنفکران و سیاسیون توسط حکومت اسلامی به رهبری خمینی با فراری دادن و زندانیکردن و اعدام آنها بود و حکومت اسلامی که مدنظر خمینی بود با خونریزی و کشتار ادامه دارد.
ولی متاسفانه هنوز مردم دنبالهرو این آخوندها هستند و اگر به این روال ادامه داشته باشد این حکومت برای چندین سال دیگر بیمه خواهد بود. با توجه به اینکه در این مدت سی و چهار سال عمر حکومت اسلامی این آخوندها که در قدرت حاکمیت هستند مردم را به بهانههای مختلفی هر چهار سال به میدان میکشانند.
شورای نگهبان در حکومت اسلامی عدهای از کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری کاندید میشوند انتخاب میکنند و به مردم پیشنهاد میکنند که از بین این عده که از طرف شورای نگهبان تائید صلاحیت شدهاند یکی را انتخاب و به او رای بدهید. با این نمایش انتخابات و با شرکت کاندیداهای که تائید شدهاند, که هر کدام از آنها با بازیدادن کلمات مردم را بازی میدهند و قولهای میدهند و بعد از آن دیگر قول و قرارهای که در دوران انتخابات گفتهاند از یاد میبرند و خواستههای مردم را نادیده میگیرند و با همان سیاستی که حکومت اسلامی با آن ادامه حیات میدهد ادامه میدهند.
این بار آخوند حسن روحانی، با توجه به قول و قرارهای که به مردم داده است آیا میتواند آنها را اجرا کند. اگر آخوند حسن روحانی میتواند, تا قبل از اینکه به کاخ ریاست جمهوری برود و در آنجا مستقر شود زمینه آزادی زندانیان سیاسی را فراهم کند . آیا به رسانهها که در هر حکومتی رکن چهارم است اجازه میدهد که آزادانه بنویسند و پرش کنند. آیا حسن روحانی میتواند خواست جنبش زنان، خواست کارگران و تشکیل سندیکای کارگران، لغو حکم اعدام در ایران، اشتغال کار برای جوانان و تحصیل کردهها، وضع و بهبود تحصیل برای کودکان کار، فراهم کردن بستر و امنیت برای سرمایه گذاری خارجی و داخلی . نوسازی و بهبود برای گردشگران و جذب توریسم برای کشور، قطعکردن دست سپاه پاسداران از مافیای گمرگات و سرمایه کشور، از بینبردن فساد در دستگاههای دولتی از طرف مسئولین، بهبود وضع بهداشت و سلامت مردم روستائی و شهری، قطع باند و باندبازیها در بین مسئولین و وزارتخانهها و صدها موراد دیگر و یا همان مواردی که خودش در نمایش انتخابات که در صدا و سیما به زبان آورد. به نظر من حسن روحانی ادامه دهنده همان سیاست حکومت اسلامی است که در مدت سی و چهار سال انجام شده است ادامه میدهد چون غیر از این باشد کسی که در هرم حکومت است و به نام ولیفقیه است اجازه نمیدهد, همین کسانی که به عنوان رئیسجمهور گماشته میشوند فقط یک پادو است و دیگر هیچ.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد
