مجید حقی
پیرمرد بیمار تقاضای سیگار کرد، بەجای سیگار بە او پیپ دادند. پسر دوازدە سالە پدرش را تماشا میکرد، پیرمرد با تمام شدن پیپش فوت کرد...
مادر پسر بچە یکی از چهار همسر پیرمرد بود و نمیتوانست از همە بچەها مواظبت کند. بنابر این فرزند 9 سالە خود را برای بزرگ کردن بە کس دیگری سپرد. پسر نە سالە را از مادر، برادران و خواهرانش، از دوستان و دهی کە تنها جهان وی بود جدا کردند.
پدرخواندە پسر، چون فرزند خود پسر را بزرگ کرد. وی وارد دانشگاە شد. موفقیتی کە برای یک سیاە پوست نادر بود. دگرگونی اصلی زمانی رخ داد کە پسررا در سن 22 سالگی مرد خواندند و پدرخواندە میخواست بە اجبار دختری را بە عقد وی در آورد.
پسر ازدواج اجباری را نپذیرفت. وی در نوجوانی با آشنایی با دختران دیگر، میدانست عشق یعنی چە. او از خانە فرار کرد و بە پدرخواندە، آداب و رسوم و وظیفە سنتی و خویشاوندی خویش خیانت کرد. او با دست خالی بە شهر بزرگ جوهانس برگ فرار کرد. از این شهر بود کە زندگی حقیقی نلسون ماندلا آغاز شد.
ماندلا راە مبارزە را در پیش گرفت. وی آپارتاید اقلیت سفید پوست آفریقای جنوبی را بە پایان رساند و تبدیل بە سمبولی جهانی برای ارزشهای انسانی شد.
قلب ماندلا همیشە شکستە بود. وی در جوهانس برگ با خانم توکو ماسن ازدواج کرد. اولین بچەشان در نوزادی چشم از جهان فرو بست. این ازدواج بعداز چهار فرزند و سیزدە سال زندگی مشترک بە طلاق کشید.
بعداز آن ماندلا عاشق وینی مادزیک شدە و در سال 1958 با او ازدواج کرد. بعداز تولد دومین دختر وی، ماندلای 44 سالە بە زندان محکوم شد. وی 27 سال در زندان ماند و اولین بار دخترش را بعداز بیش از 13 سال زندان ملاقات کرد . بە وی حتی اجازە دادە نشد سوگ مادرش را در زندان برگزار کند. بعداز آزادی نلسون ماندلا در سال 1990 ازدواج دوم نیز بە طرز غم انگیزی بە طلاق ختم شد.
اکنون کە نلسون ماندلا در بستر بیماری با مرگ دست و پنجە نرم میکند، کتاب راە طولانی آزادی خاطرات ماندلا را باید دوبارە خواند.
بزرگترین کار نلسون ماندلا بخشیش دشمنان خود و تشویق دیگران بە همان کار بود، یعنی مبارزە برای آزادی. مرگ والدین، احساس گناە فرار از خانە، جدایی تلخ از عزیزان تاثیر عمیقی بر وی گذاشتند. ماندلا یاد گرفت کە خطاها و جفاهای گذشتە نباید بر آیندە غلبە کنند. مگر اینکە خود بخواهیم چنین شود.
وقتی آزاد شد و اعلام کرد کە از دشمنان خود نفرتی ندارد و در پی انتقام نیست.
حاکمان سفید پوست آفریقا بە ناچار در برابر دشمن خود و او کە زمانی رهبر تروریستها خطابش می کردند تسلیم شدند. افریقای جنوبی از جنگ داخلی رهایی یافت و جهان درس بزرگی فرا گرفت.
شاید مقاومت نلسون ماندلا در برابر مرگ برای این باشد، تا جهانیان همدیگر را ببخشند و زندگی در صلح، صفا و مراعات حقوق انسانی یکدیگر را آغاز کنند.
محتویات این مقاله منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد
پیرمرد بیمار تقاضای سیگار کرد، بەجای سیگار بە او پیپ دادند. پسر دوازدە سالە پدرش را تماشا میکرد، پیرمرد با تمام شدن پیپش فوت کرد...
مادر پسر بچە یکی از چهار همسر پیرمرد بود و نمیتوانست از همە بچەها مواظبت کند. بنابر این فرزند 9 سالە خود را برای بزرگ کردن بە کس دیگری سپرد. پسر نە سالە را از مادر، برادران و خواهرانش، از دوستان و دهی کە تنها جهان وی بود جدا کردند.
پدرخواندە پسر، چون فرزند خود پسر را بزرگ کرد. وی وارد دانشگاە شد. موفقیتی کە برای یک سیاە پوست نادر بود. دگرگونی اصلی زمانی رخ داد کە پسررا در سن 22 سالگی مرد خواندند و پدرخواندە میخواست بە اجبار دختری را بە عقد وی در آورد.
پسر ازدواج اجباری را نپذیرفت. وی در نوجوانی با آشنایی با دختران دیگر، میدانست عشق یعنی چە. او از خانە فرار کرد و بە پدرخواندە، آداب و رسوم و وظیفە سنتی و خویشاوندی خویش خیانت کرد. او با دست خالی بە شهر بزرگ جوهانس برگ فرار کرد. از این شهر بود کە زندگی حقیقی نلسون ماندلا آغاز شد.
ماندلا راە مبارزە را در پیش گرفت. وی آپارتاید اقلیت سفید پوست آفریقای جنوبی را بە پایان رساند و تبدیل بە سمبولی جهانی برای ارزشهای انسانی شد.
قلب ماندلا همیشە شکستە بود. وی در جوهانس برگ با خانم توکو ماسن ازدواج کرد. اولین بچەشان در نوزادی چشم از جهان فرو بست. این ازدواج بعداز چهار فرزند و سیزدە سال زندگی مشترک بە طلاق کشید.
بعداز آن ماندلا عاشق وینی مادزیک شدە و در سال 1958 با او ازدواج کرد. بعداز تولد دومین دختر وی، ماندلای 44 سالە بە زندان محکوم شد. وی 27 سال در زندان ماند و اولین بار دخترش را بعداز بیش از 13 سال زندان ملاقات کرد . بە وی حتی اجازە دادە نشد سوگ مادرش را در زندان برگزار کند. بعداز آزادی نلسون ماندلا در سال 1990 ازدواج دوم نیز بە طرز غم انگیزی بە طلاق ختم شد.
اکنون کە نلسون ماندلا در بستر بیماری با مرگ دست و پنجە نرم میکند، کتاب راە طولانی آزادی خاطرات ماندلا را باید دوبارە خواند.
بزرگترین کار نلسون ماندلا بخشیش دشمنان خود و تشویق دیگران بە همان کار بود، یعنی مبارزە برای آزادی. مرگ والدین، احساس گناە فرار از خانە، جدایی تلخ از عزیزان تاثیر عمیقی بر وی گذاشتند. ماندلا یاد گرفت کە خطاها و جفاهای گذشتە نباید بر آیندە غلبە کنند. مگر اینکە خود بخواهیم چنین شود.
وقتی آزاد شد و اعلام کرد کە از دشمنان خود نفرتی ندارد و در پی انتقام نیست.
حاکمان سفید پوست آفریقا بە ناچار در برابر دشمن خود و او کە زمانی رهبر تروریستها خطابش می کردند تسلیم شدند. افریقای جنوبی از جنگ داخلی رهایی یافت و جهان درس بزرگی فرا گرفت.
شاید مقاومت نلسون ماندلا در برابر مرگ برای این باشد، تا جهانیان همدیگر را ببخشند و زندگی در صلح، صفا و مراعات حقوق انسانی یکدیگر را آغاز کنند.
محتویات این مقاله منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد
