کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

رهبر همیشه زنده‌ی ملت کُرد دکتر عبدالرحمان قاسملو (آمانج کردستانی)

15:37 - 15 تیر 1392

آمانج کردستانی

درسال ١٣٠٩ شمسی مصادف با ٢٢ دسامبر ١٩٣٠ میلادی در یک خانواده‌ی زمین‌دار و ثروتمند در شهر ارومیه کودکی چشم به جهان گشود که اسم او را عبدالرحمان قاسملو گذاشتند.

دکتر قاسملو تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر ارومیه و سپس در تهران به پایان رساند و از همان دوران نوجوانی با مسائل سیاسی آشنایی پیدا کرد و افکار آزادی خواهانه در ذهنش جای گرفت و در سال ١٣٢٤ فعالیت‌های سیاسی خود را با تشکیل اتحادیه جوانان دمکرات کُردستان در شهر ارومیه آغاز کرد.

سپس در سال ١٣٢٥ با سقوط جمهوری کُردستان عبدالرحمان قاسملو راهی تهران شد و در سال ١٣٢٧برای ادامه‌ی تحصیل به پاریس پایتخت فرانسه عزیمت کرد. رسیدن او به پاریس مصادف شد با تیر‌اندازی به سوی شاه در دانشگاه تهران در ١٥ بهمن‌ماه همان سال که به بهانه‌ی این سوء قصد تمام آزادی‌های دمکراتیک در سراسر ایران از بین رفت و بدین مناسبت دانشجویان ایرانی در پاریس یک گردهمایی وسیع برگزار کردند که در آن دکتر قاسملو سخنرانی شدیدالحنی علیه شاه ایراد نمود و در نتیجه دانشجویان یک پیام اعتراض به محمد‌رضا شاه مخابره کردند. این اقدام سبب فشار سفارت ایران در پاریس و حتی حکومت فرانسه بر دکتر شد تا سرانجام ناچار به ترک پاریس شد و به عنوان اولین بورسیه‌ی ایرانی اتحادیه‌ی بین‌المللی دانشجویان به پراک پایتخت چکسلواکی عزیمت کرد.

در همان مدت اقامت خود در فرانسه با همکاری چند تن از دانشجویان کُرد انجمن دانشجویان کُرد در اروپا را تأسیس کرد طی مدتی که در پراک مشغول تحصیل بود در فعالیت های اتحادیه‌ی بین‌الملل دانشجویان نیز شرکت فعال داشت.

دکتر در سال ١٣٣٠ به نمایندگی از سوی دانشجویان ایرانی در دومین کنگره‌ی آن سازمان که در شهر پراک برگزار گردید شرکت کرد و به عنوان نماینده‌ی ایران در بیشتر گردهمایی‌ها و کنفرانس‌ها، فدراسیون جوانان در شهر بوداپست پایتخت مجارستان شرکت می‌کرد.

در سال ١٣٣١ در زمان حکومت ملّی مصدق، دکتر عبدالرحمان پس از اینکه در دانشگاه پراک موفق به اخذ مدرک لیسانس علوم اجتماعی و سیاسی شد به ایران باز گشت. در آن موقع میان حزب دمکرات کُردستان و حزب توده‌ی ایران وحدت تشکیلاتی وجود داشت. دکتر پس از شش ماه فعالیت در تهران به مهاباد باز گشت و در آنجا مسئولیت کار حزبی را به عهده گرفت.

پس از کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ ناچار شد به فعالیت مخفی روی آورد و مخفیانه در تهران و کُردستان مشغول فعالیت‌های حزبی شود. در این فاصله سرپرستی روزنامه‌ی کُردستان ارگان مرکزی حزب را به عهده داشت. که تنها پنج شماره از این روزنامه به طور مخفیانه به چاپ رسید و در این مدت هم یک کمیته‌ی سراسری جهت فعالیت‌های حزب دمکرات کُردستان به سرپرستی وی تشکیل گردید.
پس از پنج سال فعالیت سیاسی در ایران به ویژه در کُردستان در سال ١٣٣٦ بار دیگر به چک اسلوواکی رفت و در سال ١٣٣٧ برابر با ١٩٥٨ میلادی پس از پیروزی انقلاب عراق و رشد این جنبش در کُردستان عراق ،همراه با تنی چند از اعضای مسئول حزبی کوشش نمودند حین اقامت در خاک عراق، سازمان‌های حزبی را در داخل کشور احیاء نمایند.
عبدالرحمان قاسملو به دلیل مشکلات سیاسی ناچار شد در سال ١٣٣٩ به دستور دولت عراق آن کشور را ترک کند و به پراک برگردد .سال ١٣٤١ برابر با ١٩٦٢ میلادی دکتر در دانشگاه پراک به اخذ درجه ی دکترا در رشته‌ی علوم اقتصادی نائل گردید و تا سال ١٣٤٩ در آن دانشگاه، اقتصاد سرمایه‌داری و اقتصاد سوسیالیستی و تئوری رشد اقتصادی را تدریس می‌کرد.

در این فاصله دکتر چند کتاب و جزوه را در رابطه با مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به رشته‌ی تحریر در آورد که معروف‌ترین آنها کتاب کُردستان و کُرد می‌باشد. این کتاب که در اصل به زبان چکی به رشته‌ی تحریر در آمده است تا‌کنون به زبان‌های انگلیسی، اسلواکی، لهستانی، عربی، کُردی، فارسی و بخش‌هایی از آن به زبان فرانسه ترجمه و منتشر شده است.

دکتر قاسملو به زبان‌های کُردی، فارسی، ترکی، عربی، فرانسوی، انگلیسی، چکی و روسی تسلط کامل داشت و با برخی از زبان‌های دیگر مانند آلمانی و زبان‌های اسلاو آشنا بود. وی همزمان در خارج از محیط دانشگاه با منتقدان سیستم سوسیالیستی بلوک شرق در ارتباط بود او که تجربه‌ی مبارزات و فعالیت‌های سیاسی در پاریس را داشت سعی می‌کرد سوسیالیست موجود را در بستر موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی موجود منطبق ساخته و در این راه به همراه الکساندر دوبچک تلاش‌های گسترده‌ی سیاسی در جهت شکل بخشیدن به جریان و مبارزات سیاسی مدون و به تأکید دکتر دوبچک آشتی‌دادن کمونیست و دمکراسی که با چهره‌ی انسانی‌تر ارائه گردد. منشاء تحولات بسیاری در پراک می‌شوند.

در سال ١٩٦٨ الکساندر دوبچک به ریاست‌جمهوری چکسلواکی رسید. بهار پراک در قالب سوسیالیسم و دمکراتیک با اصطلاحاتی در سیستم سیاسی و اقتصادی آغاز شد. اما عمر این دوران با حمله‌ی شوروی و بر کناری دکتر چک پایان یافت و دکتر قاسملو هم به عنوان یکی از مبلغان و تئوری‌پردازان این اندیشه جایگاه خود را در دانشگاه پراک از دست داد و بعد‌ها مجبور به ترک چکسلواکی و بازگشت به پاریس شد.

دکتر در فرانسه با رهبران حزب سوسیالیسم از جمله فرانسو میتران و برنارد کوشنر در ارتباط بود.

با به قدرت رسیدن سوسیالیست‌ها در دهه‌ی هشتاد همزمان شدن آن با مبارزات دکتر قاسملو با جمهوری اسلامی این روابط ابعاد بیشتری یافت . با شدت گرفتن مبارزات مسلحانه در کُردستان و همزمانی آن با جنگ عراق، دکتر قاسملو با دیکتاتوری همچون صدام حسین سر و کار پیدا کرد. اما تجربه و پختگی سیاسی او باعث شد که هیچگاه به مانند مجاهدین خلق وارد جبهه‌ی مشترک با عراق نشود و استقرار خود و نیروهای حزب دمکرات را حفظ کند.

اسنادی که پس از سقوط صدام حسین از استقبارات عراق کشف شد هیچ مدرکی حاکی از ضعف دکتر قاسملو و یا سوء‌استفاده‌ی صدام از نیروهای حزب دمکرات در این ارتباط به همراه نداشت.

در سال ١٣٤٩ بعد از صدور بیانیه‌ی یازده مارس و توافق میان رهبری جنبش کُردستان عراق با دولت آن کشور امکان فعالیت‌های سیاسی در کُردستان ایران بیشتر شد در این فرصت دکتر از اروپا باز گشت و با همکاری دوستان نزدیک خود مسئولیت احیای سازمان‌های حزب دمکرات کُردستان را به عهده گرفت.

در کنفرانس سوم حزب که در خرداد ماه سال ١٣٥٠ برگزار شد. دکتر قاسملو به عضویت کمیته‌ی مرکزی و سپس به دبیر کلی حزب دمکرات کُردستان انتخاب گردید و از آن به بعد در همه‌ی کنگره‌های حزبی به عنوان دبیر کل حزب برگزیده شد. بدین ترتیب به مدت هیجده سال به عنوان رهبری فرزانه و کاردان در مقام اول مسئولیت، اداری امور حزب دمکرات کُردستان را در یکی از سخت‌ترین شرایط مبارزاتی این حزب رهبری کرد.

دکتر قاسملو همواره در جریان مبارزه، مواضع حزب دمکرات را صراحتاً اعلام می‌نمود و در راستای تحقق استراتژی حزب که همان حق تعیین سرنوشت و خودمختاری برای ملت کُرد در چهارچوب ایران دمکراتیک و مستقل و آزاد است. هیچ گونه تردیدی به خود راه نداد و کارنامه‌ی مبارزاتی حزب دمکرات را به عنوان الگویی با ارزش در اختیار آیندگان قرار داد.

دکتر قاسملو در زمان انقلاب ١٣٥٧ و مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی با سازمان‌ها و احزاب انقلاب مردمی همکاری داشت و همواره بر اصل احترام به آزادی‌های دمکراتیک تأکید می‌کرد.

دکتر قاسملو قبل از رفراندوم سال ١٣٥٨، در حضور بازرگان و بسیاری از رسانه‌ها این رفراندوم را به دلیل مشخص‌نبودن ماهیت آن تحریم کرد و رفراندوم ٥٨ را به دور از اصول دمکراتیک خواند. در این راستا مردم کُردستان نیز رفراندوم به اصطلاح تعیین نظام سیاسی را تحریم نمودند و به نظام جمهوری اسلامی عدم مشروعیت بخشیدند.

دکتر قاسملو در رابطه با تسخیر سفارت آمریکا صراحتاً اعتراض کرد و توضیح داد سفارتخانه‌ها باید اطلاعات کشور خود را از کشور میزبان به روز کنند. اما اگر از این حد فراتر رفتند و کارشان به جاسوسی برسد در گام نخست باید جاسوسان را عنصر نامطلوب معرفی و اخراج کرد. اگر ادامه یابد، باید به کاهش سطح روابط و یا قطع کامل روابط و اخراج سفیر اندیشید. اما در هیچ شرایطی اشغال سفارت جایز نیست.

وی همچنین طی مصاحبه‌هایی با روزنامه‌های کیهان، اطلاعات، آیندگان، ایران فردا و حتی در رادیو کُردستان بارها اعلام نمود خودمختاری برای کُردستان به معنی جدایی‌طلبی از ایران نیست و ما خود را ایرانی می‌دانیم و خواسته‌هایمان ساده‌ترین و اساسی‌ترین حقوق دمکراسی‌خواهی است .که بنابر قوانین سازمان ملل حق هر انسانی است.

بنابراین عدم اطاعت در مقابل دیکتاتوری و ارتجاع و مبارزه برای دمکراسی و حقوق ملی به سنت افتخارآمیزی در کُردستان مبدل گشت و اراده‌ی آهنین مردم در مقابل دیکتاتوری روز به روز عمیق‌تر و غنای فزونتری می‌یافت.

بنابراین حُکام جمهوری اسلامی با آگاهی از نقش محوری دکتر قاسملو در اپوزیسیون ایران و نفوذ و توان دیپلماتیک او در مجامع و محافل بین‌المللی در شناساندن قضیه‌ی کُرد به جهانیان و مطرح‌نمودن مسئله‌ی کُرد و نقش بسزای او در حزب دمکرات کُردستان ایران ترور وی را سازماندهی کردند.

دکتر قاسملو روز ٢٢ تیرماه سال ١٣٦٨ به همراه کاک عبداالله قادری عضو کمیته‌ی مرکزی حزب و دکتر فاضل رسول کُرد عراقی استاد دانشگاه اتریش، درحالی که برای دستیابی به راه‌حل مسالمت‌آمیز مسئله کُرد با تعدادی از به اصطلاح نمایندگان دولت در وین بر سر میز مذاکره حاضر شدند در یک اقدام ناجوانمردانه و تروریستی به شهادت رسیدند.

ترور دکتر قاسملو و همراهانش در دوران ریاست‌جمهوری کولت والدهام در اتریش صورت گرفت دوران ریاست جمهوری کولت والدهام بهترین دوران روابط تهران و وین شناخته شده است که این روابط در حدی بود که با دستگیری عوامل ترور دولت اتریش آنها را آزاد کرد و به مقامات جمهوری اسلامی تحویل داد و با وجود همه تلاش‌ها تاکنون که ٢٤ سال از این ترور در قلب اروپا متمدن می‌گذرد هیچ رأی در این ارتباط صادرنشده و هیچ متهمی تا‌کنون مجازات نشده است.

در این روز، دروغ و نامردی بر سر راستی و درستی ظالم شد و اهریمنان بال فرشتگانی را شکستند و آنها را غرق خون کرند و قلب پر از احساس و عشق به ملت کُرد و سرزمین کُردستان را از تپیدن باز داشتند و فریاد بی‌جواب شیفتگان دمکراسی و صلح و عدالت سقف آسمان را شکافت و با پرکشیدن فرشته‌ی آزادی از سرزمین مردم ستم‌دیده‌ی کُرد غم و ماتم ملت کُرد را سیاه‌پوش کرد.

آنها فکر می‌کردند با مرگ قاسملو آرمانهای وی به فراموشی سپرده می‌شود. اما قاسملو مانند خون در رگ‌های ملت کُرد جاری بود آرمان‌های او جاودانه ماند و راه او ادامه یافت و نام وی و خاطره‌ی شهادت او به خمیر مایه و رمز اتحاد و رویارویی علیه رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی بدل گردید. آنها هر وجب از خاک کُردستان را تبدل به کلاس‌های درسی کردند که فرزندان کُرد بر روی آنها می‌نویسند قاسملو پیشوای همیشه زنده‌ی ما راهت ادامه دارد.

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد