شهریار ایازی
این رژیم جنایتکار و دزد در حالی که خود لحظهها و ساعتهای روز مرگ ایرانیها را تعیین میکند و در خفا و آشکار، طناب مرگ به گردن ایرانیها میآویزد، چنان محیط کار و زیست انسانها را ناامن کرده است که روزی نیست که اخباری دردناک و جانکاه به گوش نرسد. محیط کار برای کارگران و جاهی دیگر برای دیگر انسانها. میزان مرگ و نقض عضو انسانی به دلیل رویدادهای که قابل پیشگیری و قابل پیشبینی برای کارگران در محیط کار و حوادث طبیعی و سوانح و رویدادهای غیرمنتظره را به بالاترین حد ممکن رساندهاند. جمهوری جهل و جور و فساد اسلامی علاوه بر جنایات روزمره، چنان در قبال سلامتی محیط زیست شهروندان کشور نامسئول و چنان محیط کار و زندگی مردم را ناامن کرده است که هر گوشهای از محیط کار و زیست مردم، به بستر مستعدی برای وقوع هر حادثه و سانحه تلخ و ناگوار تبدیل شده است.
آمار مرگ و میر در ایران سرسامآورشده است. مرگ و میر بر اثر آلودگی هوا، مرگ و میر بر اثر تصادفات رانندگی، مرگ و میر بر اثر سوانح طبیعی. مرگ و میر کودکان به دلیل مشکلات درمان و تغذیه. کاهش متوسط سن پیری و مرگ زودرس و غیره از آن جملهاند. تکرار هر روزه مرگ و میر انسانها، چنان عادی شده که انگار حوادثی پیش پا افتادهاند و نیازی به بررسی آنها نیست. مردم به تکرار آنها عادت کردهاند. جانکاهترین مرگ و میرهایی که بسیار غیرمنتظره و بسیار دردناکاند، مرگ و میر بر اثر تصادفات رانندگی است.
بر اساس گزارشات حکومتی، سالانه بیش از ٤٢٠ هزار تصادفات جادهای در ایران روی میدهد و تعداد قربانیان تصادفات رانندگی در سال، به مرز ۳۰ هزار نفر میرسد. این گزارشات تعداد معلولان قطع نخاع، قطع عضو و دیگر مصدومیتهای تصادفات رانندگی در ایران را رقمی نزدیک به ۱۰ برابر آمار کشتهشدگان اعلام میکنند. از سوی سازمان پزشکی قانونی ایران اعلام شده است که به طور متوسط روزانه ۵۸ نفر و هر ساعت ۳ نفر و هر۲۴ دقیقه یک نفر در تصادفات رانندگی جان خود را از دست می دهند. مجموع کشته و زخمیهای یکسال بر اثر حوادث رانندگی، معادل کشتهها و زخمیها در نتیجه یک زلزله مهیب میباشد. در نتیجه تصادفات جادهای و حوادث رانندگی علاوه بر ضایعات انسانی، سالانه ٢٠ میلیارد دلار نیز زیان مالی وارد می شود.
گزارشات مربوط به حوادث رانندگی با آمار و ارقامی دقیق و تحلیلهای کارشناسانه، حکایت از این دارند که حداقل ۲۲ درصد از کل قربانیان حوادث رانندگی، عابران پیادهای را شامل میشود که نه راننده هستند و نه سرنشین. همین نمونه اخیر، خود نشان میدهد که تقریبا یک چهارم کل قربانیان حوادث رانندگی تنها و تنها به دلیل پارتی بازیها و فساد و رشوهخواری گسترده که در دستگاه صدور گواهینامه رانندگی میباشد و در ضمن هم اعتیاد در بین رانندگان اتوبوسهای مسافربری و رانندگان کامیونها میباشد که هیچ گونه برخوردی با آن صورت نمیگیرد. به دلیل فقدان پلها و تونلهای عبور عابر پیاده و در بسیاری از نقاط به دلیل کمبود ابتداییترین خدمات از قبیل چراغ راهنمایی، خط کشی خیابان ها، تابلو علائم رانندگی و غیره صورت گرفتهاند که به راحتی قابل پیشگیری هستند. بر اساس آماری که زیر نظر وزارت راه و ترابری منتشر شده است، آمار تصادفات جادهای در ایران در مقایسه با سایر کشورها به نسبت جمعیت، بالاترین جایگاه جهانی را دارد که بیشتر جادههای ایران غیراستاندارد میباشد و یا اینکه جادهها کشش این همه وسیله نقلیه را ندارد .
کشف علل واقعی مرگ و میر انسانها به هر دلیل و از جمله به دلیل سوانح رانندگی، بدون بررسی ماهیت نظام حکومتی و سیستم مدیریتی و اراده سیاسی آن جامعه میسر نیست. درست است که کسی نمیتواند به دقت زمان وقوع زلزله و برخی از بلایای طبیعی را تعیین کند، اما اگر اراده ای مسئول در کار باشد و سیستم مدیریتی به فساد اداری و مالی آلوده نباشد، حتی ابعاد فجایع ناشی از بلایای طبیعی را هم بدرجات زیادی میتوان کاهش داد. در دستگاه اداری فساد و عقب مانده جمهوری اسلامی، نه اساسا طرحهایی برای پیشگیری از وقوع حوادث وجود دارد و نه سیستم اداری بیکفایت و فاسد جمهوری اسلامی قادر به پیاده کردن طرحهای کارشناسیشده، هست. هر طرحی هم که داشته باشند اساساً محملی برای سوءاستفاده مالی و غارت و چپاول است.
برای پیشگیری از رویدادها، به ویژه رویدادهای قابل پیشبینی و قابل پیشگیری، و چه در واکنش به رویدادهای غیرمنتظره، اگر جمهوری اسلامی طرحهای ضدانسانی نظامی و امنیتی خود را که اساساً در خدمت سرکوب مردم قرار دارند، کنار بگذارد و بخشی از این هزینههای گزاف را بدون حیف و میل کردن به پروژه ایمنسازی، بازسازی، تعمیر، مرمت جادهها و آموزش عمومی اختصاص دهد؛ نه تلفاتی در این حد خواهیم داشت و نه خساراتی در این حد خواهیم دید. اگر از آن میلیاردها دلاری که رژیم اسلامی صرف پروژههای اتمی میکند تا از آن ابزاری برای بقای خود بسازد و در همان حال به خاطر آن مردم هم در خطر محاصره و فشار اقتصادی بیشتر قرار بگیرند، به ایجاد یک سیستم حمل و نقل عمومی مدرن، احداث خطوط راه آهن، تعریض و ترمیم جادههای کشور و آموزش و کنترل دقیق ترددها، اختصاص داده شود، شاهد مرگ سه نفر در هر ساعت نخواهیم بود.
اما از رژیمی که جز به بقای خود به چیز دیگری نمیاندیشد، چنین انتظاری نمیتوان داشت. از رژیمی که فضای سیاسی ایران را به شدت خفقانآور ساخته است، باید انتظار داشت که محیط کار و زندگی مردم را ناامن، محیط زیست آنان را تخریب، جادهها را مرگبار و انسانها را به مرگ و میر زودرس محکوم کند. تنها راه خلاصی از وضعیتی که این کشور را به قتلگاهی بزرگ تبدیل کرده، مبارزه یکپارچه و متحدانه برای پائین کشیدن این رژیم سرتا پا ضد انسان وجنایتکار .
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد
این رژیم جنایتکار و دزد در حالی که خود لحظهها و ساعتهای روز مرگ ایرانیها را تعیین میکند و در خفا و آشکار، طناب مرگ به گردن ایرانیها میآویزد، چنان محیط کار و زیست انسانها را ناامن کرده است که روزی نیست که اخباری دردناک و جانکاه به گوش نرسد. محیط کار برای کارگران و جاهی دیگر برای دیگر انسانها. میزان مرگ و نقض عضو انسانی به دلیل رویدادهای که قابل پیشگیری و قابل پیشبینی برای کارگران در محیط کار و حوادث طبیعی و سوانح و رویدادهای غیرمنتظره را به بالاترین حد ممکن رساندهاند. جمهوری جهل و جور و فساد اسلامی علاوه بر جنایات روزمره، چنان در قبال سلامتی محیط زیست شهروندان کشور نامسئول و چنان محیط کار و زندگی مردم را ناامن کرده است که هر گوشهای از محیط کار و زیست مردم، به بستر مستعدی برای وقوع هر حادثه و سانحه تلخ و ناگوار تبدیل شده است.
آمار مرگ و میر در ایران سرسامآورشده است. مرگ و میر بر اثر آلودگی هوا، مرگ و میر بر اثر تصادفات رانندگی، مرگ و میر بر اثر سوانح طبیعی. مرگ و میر کودکان به دلیل مشکلات درمان و تغذیه. کاهش متوسط سن پیری و مرگ زودرس و غیره از آن جملهاند. تکرار هر روزه مرگ و میر انسانها، چنان عادی شده که انگار حوادثی پیش پا افتادهاند و نیازی به بررسی آنها نیست. مردم به تکرار آنها عادت کردهاند. جانکاهترین مرگ و میرهایی که بسیار غیرمنتظره و بسیار دردناکاند، مرگ و میر بر اثر تصادفات رانندگی است.
بر اساس گزارشات حکومتی، سالانه بیش از ٤٢٠ هزار تصادفات جادهای در ایران روی میدهد و تعداد قربانیان تصادفات رانندگی در سال، به مرز ۳۰ هزار نفر میرسد. این گزارشات تعداد معلولان قطع نخاع، قطع عضو و دیگر مصدومیتهای تصادفات رانندگی در ایران را رقمی نزدیک به ۱۰ برابر آمار کشتهشدگان اعلام میکنند. از سوی سازمان پزشکی قانونی ایران اعلام شده است که به طور متوسط روزانه ۵۸ نفر و هر ساعت ۳ نفر و هر۲۴ دقیقه یک نفر در تصادفات رانندگی جان خود را از دست می دهند. مجموع کشته و زخمیهای یکسال بر اثر حوادث رانندگی، معادل کشتهها و زخمیها در نتیجه یک زلزله مهیب میباشد. در نتیجه تصادفات جادهای و حوادث رانندگی علاوه بر ضایعات انسانی، سالانه ٢٠ میلیارد دلار نیز زیان مالی وارد می شود.
گزارشات مربوط به حوادث رانندگی با آمار و ارقامی دقیق و تحلیلهای کارشناسانه، حکایت از این دارند که حداقل ۲۲ درصد از کل قربانیان حوادث رانندگی، عابران پیادهای را شامل میشود که نه راننده هستند و نه سرنشین. همین نمونه اخیر، خود نشان میدهد که تقریبا یک چهارم کل قربانیان حوادث رانندگی تنها و تنها به دلیل پارتی بازیها و فساد و رشوهخواری گسترده که در دستگاه صدور گواهینامه رانندگی میباشد و در ضمن هم اعتیاد در بین رانندگان اتوبوسهای مسافربری و رانندگان کامیونها میباشد که هیچ گونه برخوردی با آن صورت نمیگیرد. به دلیل فقدان پلها و تونلهای عبور عابر پیاده و در بسیاری از نقاط به دلیل کمبود ابتداییترین خدمات از قبیل چراغ راهنمایی، خط کشی خیابان ها، تابلو علائم رانندگی و غیره صورت گرفتهاند که به راحتی قابل پیشگیری هستند. بر اساس آماری که زیر نظر وزارت راه و ترابری منتشر شده است، آمار تصادفات جادهای در ایران در مقایسه با سایر کشورها به نسبت جمعیت، بالاترین جایگاه جهانی را دارد که بیشتر جادههای ایران غیراستاندارد میباشد و یا اینکه جادهها کشش این همه وسیله نقلیه را ندارد .
کشف علل واقعی مرگ و میر انسانها به هر دلیل و از جمله به دلیل سوانح رانندگی، بدون بررسی ماهیت نظام حکومتی و سیستم مدیریتی و اراده سیاسی آن جامعه میسر نیست. درست است که کسی نمیتواند به دقت زمان وقوع زلزله و برخی از بلایای طبیعی را تعیین کند، اما اگر اراده ای مسئول در کار باشد و سیستم مدیریتی به فساد اداری و مالی آلوده نباشد، حتی ابعاد فجایع ناشی از بلایای طبیعی را هم بدرجات زیادی میتوان کاهش داد. در دستگاه اداری فساد و عقب مانده جمهوری اسلامی، نه اساسا طرحهایی برای پیشگیری از وقوع حوادث وجود دارد و نه سیستم اداری بیکفایت و فاسد جمهوری اسلامی قادر به پیاده کردن طرحهای کارشناسیشده، هست. هر طرحی هم که داشته باشند اساساً محملی برای سوءاستفاده مالی و غارت و چپاول است.
برای پیشگیری از رویدادها، به ویژه رویدادهای قابل پیشبینی و قابل پیشگیری، و چه در واکنش به رویدادهای غیرمنتظره، اگر جمهوری اسلامی طرحهای ضدانسانی نظامی و امنیتی خود را که اساساً در خدمت سرکوب مردم قرار دارند، کنار بگذارد و بخشی از این هزینههای گزاف را بدون حیف و میل کردن به پروژه ایمنسازی، بازسازی، تعمیر، مرمت جادهها و آموزش عمومی اختصاص دهد؛ نه تلفاتی در این حد خواهیم داشت و نه خساراتی در این حد خواهیم دید. اگر از آن میلیاردها دلاری که رژیم اسلامی صرف پروژههای اتمی میکند تا از آن ابزاری برای بقای خود بسازد و در همان حال به خاطر آن مردم هم در خطر محاصره و فشار اقتصادی بیشتر قرار بگیرند، به ایجاد یک سیستم حمل و نقل عمومی مدرن، احداث خطوط راه آهن، تعریض و ترمیم جادههای کشور و آموزش و کنترل دقیق ترددها، اختصاص داده شود، شاهد مرگ سه نفر در هر ساعت نخواهیم بود.
اما از رژیمی که جز به بقای خود به چیز دیگری نمیاندیشد، چنین انتظاری نمیتوان داشت. از رژیمی که فضای سیاسی ایران را به شدت خفقانآور ساخته است، باید انتظار داشت که محیط کار و زندگی مردم را ناامن، محیط زیست آنان را تخریب، جادهها را مرگبار و انسانها را به مرگ و میر زودرس محکوم کند. تنها راه خلاصی از وضعیتی که این کشور را به قتلگاهی بزرگ تبدیل کرده، مبارزه یکپارچه و متحدانه برای پائین کشیدن این رژیم سرتا پا ضد انسان وجنایتکار .
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد